تغيير شرايط رياض
صباح زنگنه
طي روزهاي اخير سفرهاي ديپلماتيك متعددي در رابطه با صلح و ثبات در منطقه رخ داده است. وزيرخارجه عمان به ايران سفر كرد، در سوي ديگر آقاي عراقچي پيغام رييسجمهور را در خصوص صلح و ثبات در منطقه به ژاپن ارسال كرد و حتي برخي صحبت از سفر چند ساعته آقاي ظريف، وزير خارجه كشورمان به قطر ميكنند.
واقعيت آن است كه اكنون منطقه با چند بحران جدي روبهرو است كه مهمترين آن بحران يمن است. در مورد بعدي موضوع محاصره قطر و اثرات جانبي آن بر امنيت منطقه مطرح است. نكته ديگر به بحث امنيت انرژي در خليج فارس و تنگه هرمز بازميگردد و در آخر نيز تحريمهاي اقتصادي يكجانبه عليه ايران وجود دارد. همه اين موضوعات دست به دست هم داده كه منطقه دچار يك بحران جدي شود. از طرفي ديگر عربستان كه به عنوان محور اصلي اين تنشها به حساب ميآيد اكنون به دنبال آن است كه زمينهسازي لازم را براي ميزباني اجلاس سران گروه 20 انجام دهد.
از طرف ديگر عمده انرژي ژاپنيها نيز از خليج فارس تامين ميشود. موضوع يمن در جلسات متعدد با گروههاي مختلف توسط عربستان در عمان تشكيل شده و اين سرنخها را اگر دنبال كنيم، متوجه خواهيم شد كه اتفاقاتي طي روزهاي آينده بايد رخ دهد. تحريم نفت ايران نتيجه خروج ترامپ از توافق هستهاي بود. مشوق ترامپ براي اين اقدام نيز عربستان بود. اين سرنخها به يكديگر مرتبط است و براي كاهش تنش و از بين بردن بحرانها و حركت به سوي امنيت منطقه بايد عوامل بحرانزاي منطقه را كنترل كرد و به جاي درگيري و ايجاد تنش و جنگ به سوي تامين امنيت و همكاري دسته جمعي رفت. اين همكاري هم به كشورهاي صادركننده انرژي و هم به كشورهاي واردكننده آن كمك ويژهاي خواهد كرد بنابراين ما با يك معادله چند مجهولي مواجه شديم. از طرف ديگر عربستان در سالي كه ميزباني و رياست گروه 20 را برعهده دارد، نميخواهد كماكان درگير جنگ با همسايه خود يعني يمن باشد بنابراين عربستان در اين مقطع حساس، ناگزير است بحرانهايي كه ايجاد كرده را يكي يكي متوقف كند. از همين رو شاهد آن هستيم كه امير قطر را به اجلاس سران شوراي همكاري خليج فارس دعوت ميكنند
تا رابطه خصمانه سالهاي اخير را به پايان برسانند تا يك گشايش در اين محاصره ايجاد شود. از طرفي ديگر احتمالا حمله به يمن نيز متوقف ميشود تا زمينههاي صلح و آشتي در منطقه را فراهم كند و فضا براي ارسال كمكهاي بشردوستانه به صدها هزار انسان بيگناه در يمن ايجاد شود. همه اين اقدامات بايد در يك چارچوب ديده شود و شكل بگيرد.
اكنون به نظر ميرسد كه اگر تحولي در اين زمينه رخ دهد، ميتواند به بهبود شرايط برجام نيز كمك كند. با توجه به اينكه كشورهاي اروپايي اينستكس را اعلام كردند و سازمان ناظر اين سازوكار را مشخص و ايران نيز نحوه نظارت خود بر بخش ايراني را مشخص كرده حتي مراكز تجاري و تشكيلاتي براي همه اين كار طراحي شده است. اين زمينهها اكنون ميتواند كمك كند به اينكه بحث برجام بار ديگر مورد تاكيد و تاييد قرار گيرد. ممكن است كه در همين چارچوب طرحها و پيشنهادات فرانسه نيز به كار آيد و كمكهاي ژاپن نيز بار ديگر وارد فرآيند شود چراكه ژاپنيها ضررهاي زيادي از اين اتفاقات ديدند. ژاپنيها در رايزنيهاي خود با امريكا در مساله امنيت منطقه و موضوع ايران نقش مهمي را ايفا ميكنند. كشورهاي منطقه نيز بهتر است به جاي اينكه از اهرم ترامپ عليه ايران استفاده كنند و خودشان را نيز در تنگنا قرار دهند به سمت گفتوگو و جستوجوي راهحلهاي مسالمتآميز سوق پيدا كنند. اگر اجلاس شوراي همكاري به آينده منطقه و منافع ملتهاي منطقه توجه كند، ميتوانيم شاهد تغييراتي در رويكردها نيز باشيم. به خصوص اينكه عربستان به شدت متكي به آقاي ترامپ بود و ترامپ اكنون در بدترين موقعيت سياسي خود قرار دارد و در وضعيتي نيست كه بتواند به شكل تمامقد از سياستهاي عربستان حمايت كند. همچنين بنسلمان متكي به حمايتهاي نتانياهو بود و اكنون او نيز در يك گرفتاري قضايي قرار دارد. بنابراين ميتوان گفت، عوامل حمايتگر عربستان و بنسلمان به شدت در موضع ضعف قرار دارند و از سوي ديگر بايد شرايط ميزباني سران گروه 20 را محقق كنند. در حال حاضر با توجه به شرايط موجود ميتوان انتظار داشت در جلسه شوراي همكاري آينده تحولات مثبتي نيز در مورد ايران رخ دهد كه احتمال آن كم نيست. شايد دو سال اخير براي عربستان به نوعي روشنگر فضاي منطقه باشد. حال بايد منتظر باشيم و ببينيم كه پس از سالها ميتوانيم رشد، بلوغ و عقلانيت را در اجلاس رياض شاهد باشيم يا خير؟