• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4528 -
  • ۱۳۹۸ پنج شنبه ۱۴ آذر

آذر

فریدون جنیدی

«آذر» در زبان فارسی میانه (پهلوی) «آتور» و «آتش» در آن زبان «آتخش»، یکی از گوهرهای چهارگانه آفرینش است. این واژه در زبان «اوستائی» به گونه «آتَر» و «آتَرش» است. «آذربایجان»، جایگاه آتش فروزان «آذرگشسب» در «تکاب» امروزی است. فرماندار این سرزمین نگاهبان این «آتش» فروزان بود و به همین روی «آتورپات» یا «آذرباد» (برابر با نگهبان آتش) خوانده می‌شد و سرزمین زیر فرمانش را جایگاه نگاه‌بانی از «آتور» نامیدند (آتورپاتکان) که پسان (بعدا) به «آذربایجان» دگرگون شد.

آذر نهمین روز از ماه خورشیدی و نام نهمین ماه از سال خورشیدی است و در ایران باستان هرگاه نام روز و ماه یکی می‌شد –زیرا در ایران باستان هفته نبود و هر روز را یک نام- آن روز را جشن می‌گرفتند. چون ایرانیان در گستره‌ای سردسیر زندگی می‌کردند و بر بنیاد کتاب کهن «مینوی خرد» در «ایرانویج» (هسته نخستین آریائیان) ده ماه از سال زمستان بود و دو ماه تابستان، دستیابی به آتش، آن را نزد نیاکان ما بسیار سپند (مقدس) کرد.

در اندیشه ایرانیان کهن پنج گونه آتش در جهان است: 1) آتش بهرام یا آذرِ بهرامان که در جایگاه نیایش ایزد «بهرام» می‌سوخت؛ برای دریافت مفهوم «بهرام» در اندیشه ایرانی باید نوشته‌ای جدا پرداخت. خوانندگان می‌توانند به کتاب «زروان، سنجش زمان در ایران باستان» و «داستان ایران بر بنیاد گفتارهای ایرانی، دفتر نخست» هر دو از نگارنده مراجعه کنند و با «بهرام» یا «ورهرام» آشنا شوند. 2) آتش هوفرَیان (hufrayān) یا گرمایی که در تن مردم و جانور است. 3) آتش درون گیاهان که هنگام سوختن پدیدار می‎شود. 4) آتشی جهنده که از گرز «تیشتر» یا «موکل باران» پدید می‌آید. خوانندگان می‌توانند به یادداشت «تیرگان» که در همین ستون در تیرماه 1398 چاپ شد بنگرند یا به کتاب‌های یادشده در بالا مراجعه کنند تا «تیشتر» را بیشتر بشناسند. 5) آتش روشن در گروتمان (عرش اعلی) با کیفیتی مینوی (معنوی).

برخی واژه‌ها در درازنای تاریخ دگرگون می‌شوند و برخی نیز معنای خود را از دست می‌دهند و مفهومی تازه به خود می‌گیرند، و برخی اگر چه خود در معنی دگرگون می‌شوند، اما در برخی نمونه‌ها معنای اصلی خود را نگه می‎دارند.

یکی از واژه‌هایی که در فارسی معنی معادل خویش را تقریبا از دست داده «پرستیدن» است که آن هم، معنی خویش را هنوز در واژه «پرستار» به خوبی نگه داشته است. «پرستار» به معنی «خادم» است، پس «پرستیدن» به معنی «خدمت» است. گواهان بسیارند و ما در اینجا به یکی‌شان بسنده می‌کنیم، و آن گفتار «یحیی معاذ رازی» عارف بزرگ «ری» است، به روایت «عطار نیشابوری»: «گفت اصحاب دنیا را خدمت، پرستاران و بندگان کنند، اصحاب آخرت را خدمت، احرار و بزرگواران کنند». که در این سخن، «پرستار» و «بنده» در کنار هم و به یک معنی در برابر (متضاد) «آزاد» و «بزرگوار» آمده. «پرستنده» نیز با این واژه هم‌خانواده است که باید برابر با «پرستار» باشد؛ از پندهای «بزرگمهر» به «کسری» که هیچ‌گاه گوشی برای شنیدن این سخنان نداشت: «پرستنده شاه بدخو ز رنج// نخواهد تن و زندگانی و گنج». همچنین «پرستش» برابر است با «خدمت». در فارسی «مهتر پرست» یعنی «کسی که خدمت بزرگ‌تر از خود می‌کند»؛ «خسرو پرست» یعنی «خدمت‌‎کار ویژه شاه»؛ «پرستنده بیشه» برابر است با «باغبان»؛ «می‌پرست» یعنی «خدمت‌کننده به خُم»؛ «گل‌پرست» یعنی «کسی که بایستی به گلستان خدمت کند تا گل برآرد»؛ «مهمان‌پرست» یعنی «خادم مهمان» یا «مهمان‌نواز» و «میزبان شایسته».

با این نمونه‌ها، جای برای گفتاری دیگر نمی‌ماند که آنچه به پرستش و خدمت نیاز داشته، پرستار و پرستنده‌ای نیز می‌خواسته است، و «آتش‌پرست» لقب کسانی بوده که در مکان‌های نگهداری آتش (که بعدها خانه آتش یا کده آتش نامیده شد) به پرستش و مراقبت از آتش می‌پرداخته‌اند، تا مبادا خاموش شود، و «آتش پرست» پاژنام (لقب) یا مذهب و دین ایرانیان باستان نبوده است. در زمان باستان، هزاره‌ها پیشتر از هخامنشیان، آتش چنان امروز با کبریت و فندک روشن نمی‌شده است، و در زمان‌های بسیار کهن سنگ آتش‌زنه پیدا می‌شود و از آن به سختی آتش برمی‌آید. امروزه تمام شرکت‌های گاز و گاز رسانی، نفت و گازوییل و کارکنان پمپ‌ها و پالایشگاه‌ها، سدها و توربین‌ها، به پرستش و خدمت به نفت و گاز و وسایلی مشغول هستند که آتش و گرما و نور پدید می‌آورند و همه از دیدگاه واژه و کاربرد آن در اندیشه ایرانی، «آتش‌پرست» هستند، در حالی که همگان ستاینده و نیایش‌کننده خداوند جان و خرد هستند.

آفریدگار جهان در جایگاه نیایش (یَزِش) و نه پرستش به معنی خدمت، در نوشته‌های بسیار کهن ایرانی، از جلمه «گاتها» چنین ستوده می‌شده:

«ای خداوند جان و خرد آنگاه تو را پاک و مقدس شناختم که منش (اندیشه) پاک به من روی آورد و نور حقیقت و معرفت به قلبم راه یافت».

بنیاد نیشابور

آذر 1398 خیامی

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون