مسيحي شدن پناهجويان
برخي مسيحي شدن ايرانيها را تلاشي براي كسب فرصت پناهندگي سياسي عنوان ميكنند و برخي ديگر آن را ابراز تمايل واقعي براي تغيير دين ميدانند. برخي پناهندگان ميگويند، تصميمشان به خاطر اين اعتقاد است كه از ابتدا وقتي در كشورشان بودند ميخواستند مسيحي شوند، اما آسوشيتدپرس به نقل از يك دختر ايراني گزارش داد كه عمده پناهندگان به مسيحيت گرويدند تا شانس خود را براي باقي ماندن و پذيرش درخواست پناهندگي سياسيشان در آلمان افزايش دهند. با افزايش مهاجرتها، تعداد متقاضيان مسيحي شدن در آلمان نيز افزايش يافته است. برخي كشورها مانند اسلووني و كرواسي اعلام كردهاند در صورت مسيحي شدن مهاجرين به آنها پناهندگي سياسي اعطا ميكنند. در فرانسه، آلمان، قبرس، چك، اسلواكي و لهستان كشورهايي با اكثريت كاتوليك مقامهاي اين كشور در حد معاون يا شهردار از مزاياي مسيحي شدن مهاجران سخن گفتهاند. در مقابل مهاجران بسياري وجود دارند كه حاضرند براي عبور از اين وضعيت تن به هر خواستهاي بدهند. خانوادههاي مهاجر به خصوص جوانان افغاني، پاكستاني، ايراني، سوري، ليبيايي، سوداني و غيره براي زندگي بهتر، اشتغال و بهبود شرايط و منزلت اجتماعي خود به سفر پرمخاطره مهاجرت دست ميزنند اما گرفتار مشكلات و معضلاتي ميشوند كه هرگز به آنها فكر نكرده بودند. نميتوان از بيهويتي بخشي از جوانان مهاجر غافل بود. آنها دچار چالشهاي بزرگ هويتي ميشوند و برابر خود افقهاي روشني نميبينند. ضمن اينكه آنها بنيههاي فكري و عقيدتي مستحكمي ندارند و خيلي زود دچار استيصال فكري و فرهنگي ميشوند. براي همين پاي تغيير دين كه پيش ميآيد خيلي زود تسليم خواسته ميزبانان خود ميشوند. پديده مهاجرت البته پديده جديدي نيست و ايرانيها در پس رخدادهاي سياسي و اجتماعي يا حضور در كشورهاي توسعهيافته در پنجاه، شصت سال اخير در دورههايي به مهاجرت روي آوردهاند. ولي در كنار اين مهاجرتها، پديده مسيحي شدن كمابيش با اين حجم اقتضا ميكند كه علامت سوالي براي متوليان فرهنگي و سياسي كشورمان باشد و براي حل آن به فكر چاره بيفتند. ارتداد جداي از مباحث فقهي و عقيدتي نشانه يك بحران فكري و نشانه بيهويتي در بخشي از جوانان است كه به هر دليل رنج مهاجرت را به جان خريدهاند. بدون فضاي فرهنگي بازتر، شادابتر، جامعه دچار رخوت ميشود. از سويي شكافهاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي از عوامل تشديد اين نوع رويكرد است. بايد نگران بود. بايد نگران ترويج بيفرهنگي، رشد تبعيض اقتصادي و رواج پديده لاكچريبازي باشيم و از آن طرف به فرهنگ و تقويت محصولات باكيفيت فرهنگي بها دهيم و به جاي اين كه به شيوههاي منفعلانه پناه ببريم و جلوي رشد و گسترش هنر را بگيريم، در عرصه منازعات فرهنگي حضوري فعالانه پيدا كنيم و به دور از كجسليقگي و كوتاهفكري مباني فكري- عقيدتي شيعه را در ذيل آزادي بيان ترويج دهيم.