نابغه بيحوصله
هارون يشايايي
درست بعد از ساخته شدن فيلم «گاو» بود كه با داريوش مهرجويي آشنا شدم و اين آشنايي به ساخته شدن فيلم «اجارهنشينها» منجر شد. در «اجارهنشينها» با هم ارتباط خوبي داشتيم و در تفاهم و تعامل بوديم به اين معني كه هر چه او براي ساخته شدن فيلم درخواست ميكرد و احتياج داشت، دريغ نميكردم، اگرچه قابليت و توانايي مهرجويي در ساخت فيلم غيرقابل اكران است اما سر فيلم «اجارهنشينها» او با من خيلي همدل و سازگار بود و...
به نوعي در كنار هم بوديم تا مقابل هم. در واقع بين ما ارتباط مناسب و درستي در جريان بود. لابد ميدانيد كه نام من به عنوان تهيهكننده هامون هم آمده ولي هامون فيلم خود مهرجويي است. همكاري ما در سالهاي اخير ادامه پيدا نكرد چون من دوران بازنشستگي را طي ميكردم و پيگير همكاري با او نبودم. نميدانم، شايد هم قسمت نبود دوباره با هم كار كنيم اما هر چه هست، نميتوانم كتمان كنم كه داريوش مهرجويي از كارگردانان آگاه و بادانش و بابصيرت سينماي ايران است. اين نكته را بگويم كه اگر مهرجويي در طول كار حوصله داشته باشد يك نابغه تمامعيار است اما چه كنيم كه گاهي بيحوصله ميشود. توانايي منحصر به فرد ديگر او در شيوه تعاملي است كه با بازيگران اتخاذ ميكند. مهرجويي با هنرپيشهها خيلي خوب ارتباط ميگيرد و از حداكثر توانايي آنها براي بازي در فيلم استفاده ميكند و به تعبيري بازيگر را با خودش در طول فيلم همراه ميكند. خلاصه تمام خصوصيتهاي يك كارگردان موفق در مهرجويي يك جا وجود دارد. يادم ميآيد هنگام ساخت فيلم اجارهنشينها، در آن زمان كه لوكيشن فيلم در منطقه ژاندارمري سابق(خيابان مرزداران فعلي) بود، هر چه به دنبال ساختمان براي فيلمبرداري ميگشتيم خانه اجارهاي پيدا نميكرديم در نهايت مجبور شديم هر دوي آن ساختمانها را بخريم و در آن كار كنيم و فيلم را فيلمبرداري كنيم. البته بعد از اينكه فيلمبرداري تمام شد آن ساختمانها را فروختيم كه اگر نميفروختيم امروز وضع مالي خوبي داشتيم.
به دوستي و رفاقت با او مفتخرم.