يخهاي آبنشدني
علي بيگدلي
تبادل دو زنداني ميان امريكا و ايران نميتواند مشكلات عميقي را كه در رابطه ميان ايران و امريكا وجود دارند، حل كند. دونالد ترامپ، رييسجمهور امريكا، تاكنون تعاملهايي كوچكتر و ناچيزتر از اين را هم براي خود به دستاويزهاي تبليغاتي براي بهرهبرداري در سياست خارجي تبديل كرده است. در قضيه كره شمالي، ترامپ در حين مذاكرات توانست موافقت طرف مقابل براي فرستادن باقيمانده جسد چند سرباز امريكايي را كه دههها پيش در خاك كره شمالي به هلاكت رسيده بودند، جلب كند و وقتي موفق به دريافت باقيمانده اين اجساد شد، بدون اينكه به توافقي سازنده و مثبت با كره شمالي برسد، چندين بار در سخنرانيها و مصاحبههاي خود به آن باليد و آن را نشانه يك دستاورد بزرگ از سياست خارجي خود تلقي كرد. چنين تعاملهايي به اين معنا نيست كه قرار است گشايشي بزرگ يا تغييري جدي در وضعيت كنوني روابط تهران و واشنگتن ايجاد شود. شايد براي برخي در داخل كشور اين انتظار وجود داشتهباشد، كه چنين اقدامي باعث گشايش در وضعيت روابط ايران و امريكا شود، اما واقعيت اين است كه نه تنها امريكا سياستهاي سختگيرانه و غيردوستانهاي در برابر ايرانيان در پيش گرفته است، ايران هم چندان حاضر به انعطاف در مقابل امريكا نبوده و در طول دوران رياستجمهوري دونالد ترامپ جبههاي سخت در مقابل او اتخاذ كرده است.با توجه به آنچه در بالا آمد، واكنش گروههايي در ميان تندروترين و جنگطلبترين طرفداران سياست امريكا در قبال ايران، كه از اين اقدام و توييت ترامپ در تشكر از ايران اظهار نگراني ميكنند، بيش از هر چيز در حال فرار به جلو و دست پيش گرفتن هستند. گروههايي كه نزديك به لابي آيپك در واشنگتن هستند و از سياستهاي جنگطلبانه امريكا دفاع ميكنند، تلاش ميكنند به شكل پيشدستانهاي جلوي هرگونه احتمال بهبود روابط ميان تهران و واشنگتن را بگيرند. اما اين اظهار نگرانيها به معناي اين نيست كه در ساختار حاكميت امريكا عملا اراده جدي براي برقراري تعامل مستقيم با تهران وجود داشتهباشد. موضوع تبادل زندانيها، بيش از يك سال پيش توسط محمدجواد ظريف، وزير امور خارجه ايران پيشنهاد شدهبود...
امريكاييها همان زمان چندان علاقهاي به اين كار نشان ندادند. اما با نزديكتر شدن به موعد انتخابات رياستجمهوري در ايالات متحده امريكا و نياز دونالد ترامپ به دستاوردهاي تبليغاتي براي پيروزي در انتخابات، احساس فشار براي بهرهبرداري از تعامل با تهران، بيشتر شد. با توجه به شرايط ترامپ در امريكا، به ويژه نزديك شدن موعد انتخابات و همچنين فرآيند استيضاح او در كنگره امريكا، ممكن است علاقه امريكاييها براي انجام چنين تعاملها و تبادلهايي بيشتر شود. به ويژه يكي از پروندههايي كه امريكاييها علاقهمندند فشاري هرچه بيشتر براي انتشار اطلاعاتي در مورد آن وارد كنند، مساله رابرت لوينسون، مامور پيشين افبيآي است كه امريكا ادعا ميكند كه در ايران بازداشت شده و ايران مدعي است پس از خروج از خاك ايران مفقود شده است. پرونده رابرت لوينسون، با توجه به اينكه با لابي خانواده او اكنون به كنگره امريكا هم كشيدهشده است، يكي از اهرمهايي است كه ميتواند به ترامپ در جلب نظر تعداد بيشتري از نمايندگان كنگره براي مخالفت با استيضاحش كمك كند. ايران هم تعداد بسيار بيشتري زنداني در خاك امريكا دارد و تعداد ديگري هم هستند كه در ديگر كشورهاي دنيا به درخواست دولت امريكا در بازداشت به سر ميبرند. در چنين شرايطي احتمال ادامه تبادل زندانيان ميان ايران و امريكا وجود دارد، اما نبايد انتظار داشت كه چنين گامهايي باعث تغيير جدي در روابط دو كشور شود.
نه رويكرد غيرمنعطف ايران و نه فشار حداكثري امريكا، تاكنون كمكي به حل مسائل بين دو كشور نكرده است. بسياري معتقدند كه نشانههايي مانند سفر وزير خارجه عمان به تهران، سفر فرستاده ويژه رييسجمهور به ژاپن و احتمالا سفر قريبالوقوع رييسجمهور ايران به ژاپن و مالزي و سخنان حسن روحاني در مورد باز بودن درهاي گفتوگو با امريكا، نشانههايي از احتمال حل و فصل مسائل تلقي ميشود. اما واقعيت اين است كه در دو سال گذشته تقريبا همه اين راهها امتحان شده است، سفر نخستوزير ژاپن به تهران، چندين سفر وزير خارجه عمان به تهران، ميانجيگريهاي عمان، فرانسه، سوييس و ژاپن، همه در طول سالهاي گذشته در جريان بوده است، اما نتيجهاي از آن گرفته نشده است. آنچه امريكا از ايران ميخواهد تغيير بنيادين رويكرد در سياست خارجي و داخلي است و دقيقا همين موضوع هم از سوي ايران براي طرف امريكايي مطرح ميشود. از هيچ يك از اين نشانهها و رفت و آمدها، نميتوان نتيجه گرفت كه زمينه مساعدي براي حل مسائل عميق موجود ميان ايران و امريكا ايجاد شده است.