پروژه ترميم اعتماد عمومي در «شوراي نگهبان» كليد خورد
دو گفتار و يك رفتار
يك بلندگو بود و يك شوراي نگهبان كه ميكروفونش تنها در زمان انتخابات براي بيان توضيحاتي درباره چند و چون برگزاري انتخابات و روند نظارت بر آن روشن ميشد و در بهترين حالت چندتايي هم نشست خبري برگزار ميشد تا هم رسانهها پرسشهايشان را مطرح كنند و هم شوراي نگهبان توضيحي تكميلي درباره نظارتش بر مصوبات مجلس و روند بررسي صلاحيتها به دست دهد؛ اما از آنجا كه هميشه در به روي يك پاشنه نميچرخد، اين بار نيز گذر زمان اوضاع را تغيير داد و گسترش شبكههاي اجتماعي باعث شد تا شوراي نگهبانيها نيز از آن يونيفرم رسمي و مونولوگيشان خارج شوند و تن به يك چرخش رفتاري در رويكرد رسانهاي خود بدهند؛ حال اين چرخش ميخواهد حاصل تغيير نسل نسبي اعضاي حقوقدان اين شورا باشد يا ضرورتي كه اين روزها خود را بر امور گوناگون تحميل كرده، مشخص نيست اما پرسش اينجاست چقدر اين تغيير روش و منش ميتواند در بهبود و ترميم ساز و كار فعاليتهاي شوراي نگهبان موثر باشد؟
توييتر تا تلگرام
«در حال و هواي روز خبرنگار و ايام مبارك ذيالحجه از امروز براي اطلاعرساني سريعتر و آگاهي بخشي بيشتر به خبرنگاران و مردم عزيز و بيان ديدگاهها در اينجا كنار شما هستم.» اين نخستين توييت عباسعلي كدخدايي سخنگوي شوراي نگهبان است كه مردادماه 97 نوشت و از اين تريبون تلاش كرد كه از آن خبررساني خشك پرسش و پاسخهاي رسمي فاصله بگيرد. حال بماند كه حضور سياسيون در فضاي فيلتر شده توييتر سلسله مناظرههاي مجازي را هم رقم زد جدال بحث و نظرها گستردهتر شد اما به نظر ميرسيد كه اتاق فكر شوراي نگهبان به اين نتيجه رسيده بود كه بايد در مسير اقناع افكار عمومي گام بردارد. در اين راستا اتفاقا كدخدايي مطابق قولي كه داده بود، پيش رفت و به روند اطلاعرساني از تصميمهاي شوراي نگهبان سرعت بخشيده شد تا آنجا كه حتي رد و تاييد مصوبات مجلس از سوي اين شورا حتي پيش از آنكه به طور رسمي اعلام شود، آقاي سخنگو آن را در صفحه شخصياش منتشر ميكرد كه موضوع CFT مصداق بارز آن بود.
ماجراي تلطيف فضاي خبررساني از سوي اعضاي شوراي نگهبان تنها به چند توييت كدخدايي محدود نشد و شوراي نگهبان در اوج بازار داغ شبكههاي مجازي، دوباره به استفاده از تلگرام روي آورد. درواقع پس از اعتراضهاي ديماه 96 كه كمپين استفاده از پيامرسانهاي داخلي و تحريم تلگرام از سوي بعضي نهادهاي حاكميتي به راه افتاد، شوراي نگهبان نيز آخرين پست خود را در فروردين 97 مبني بر توقف فعاليتهاي شوراي نگهبان در تلگرام را در كانالش قرار داد اما با گذشت نزديك به يك سال از آن تاريخ، آن هم با نزديك شدن به انتخابات و اصرار جامعه براي استفاده از تلگرام، اهالي شوراي نگهبان دوباره به اين پيامرسان خارجي بازگشته تا بتوانند از اين روزنه براي ارتباط با مردم استفاده كنند. «اخبار شوراي نگهبان» اين عنواني است كه براي كانال تلگرامي جديد اين شورا انتخاب شده؛ كانالي كه اتفاقا با فضاي قبلي آن تفاوت بسياري دارد و اخباري كه در اين كانال تلگرامي منتشر ميشود، فقط بيانيههاي رسمي اين شورا نيست؛ از ويديوهاي مطايبه و مزاح كدخدايي و توييتهاي خودمانياش تا اخبار ريز و درشت شوراي نگهبان چند روزي است كه روي خروجي اين كانال قرار ميگيرد و اين هم باز نشانهاي است از تغيير رويكرد رسانهاي شوراي نگهبان.
يك فنجان چاي با سياسيون
تا انتخابات نزديك به دو ماه بيشتر زمان باقي نمانده و در كم و كيف انتقادها به شوراي نگهبان هم براي برخوردهاي جناحي تغييري ايجاد نشده، فقط گاهي ضرباهنگش متناسب به شخص انتقادكننده تندتر يا آهستهتر ميشود. حالا شوراي نگهبان احساس ميكند بهجز مصاحبههاي جسته و گريخته كدخدايي و تكرار اين حرف كه «شوراي نگهبان باشگاه سياسي نيست» نياز به روايتهايي دارد كه بگويد شوراي نگهبان با هر دو جناح به يك شكل برخورد ميكند و حداقل سر جنگ با كسي ندارد؛ اينجاست كه عضو جديدالورود شوراي نگهبان يعني هادي طحاننظيف، اين وظيفه را در صفحه شخصياش در اينستاگرام به عهده گرفت.
طحاننظيف در آخرين پستش در اينستاگرام از جلسه حقوقدانان شوراي نگهبان با «محمدرضا عارف» رييس فراكسيون اميد و «مجيد انصاري» عضو مجمع روحانيون مبارز ميگويد. اين حقوقدان شوراي نگهبان مينويسد: «اين ايام به لطف خدا توفيق داشتم به مناسبت روز قانون اساسي و روز دانشجو در دانشگاههاي خوزستان، مشهد، قم و تهران جلساتي با دانشجويان عزيز داشته باشم. حرفها و دغدغههايشان را بشنوم و البته برايشان از قانون اساسي و نظارت شوراي نگهبان بر مصوبات مجلس و انتخابات بگويم كه گزارشهاي آن را در همين صفحه حتما ديدهايد.» او ادامه ميدهد: «چند روز قبل نيز دكتر عارف، رييس محترم فراكسيون اميد به شورا آمدند و ناهار را با حقوقدانان شورا صرف كردند. دكتر صادقيمقدم، عضو حقوقدان و معاون اجرايي شورا هم حق ميزباني را ادا كرد و به خاطر كسالت آقاي عارف برايشان آبليمو و عسل آورد. جلسه خوبي بود؛ صميمي و صريح. در مورد مسائل مجلس و انتخابات گفتوگوهايي شد. تاكيد حقوقدانان شورا بر 3 مولفه مهم در بررسي صلاحيتها يعني دوري كانديداها از فساد اخلاقي، فساد اقتصادي و ضديت با حاكميت بود كه ايشان را در اين موارد كاملا همراه ديدم كه نشان از سلامت نفس و توجه ايشان به قانون دارد. ما در شوراي نگهبان همواره سعي بر اجراي مُرّ قانون داريم و جريانات سياسي مختلف نيز در تردد، تعامل و گفتوگو با اين شورا هستند و البته شوراي نگهبان هم گوشي شنوا براي شنيدن نظرات و ديدگاهها دارد.»
روايت طحاننظيف از چاي خوردن با سياسيون اصلاحطلب اين طور ادامه پيدا ميكند كه: «چند روز قبل نيز آقاي مجيد انصاري و افراد ديگري آمده بودند. اين موارد غير از ديدارهاي رسمي احزاب و نمايندگان آنها با اعضاي اين شوراست مثل ديدار چند روز پيش دبيركل و مسوولان حزب نداي ايرانيان با قائممقام دبير شورا.» طحاننظيف مينويسد: «رفت و آمدهاي كارشناسان و متخصصان موضوعات مختلف و شخصيتهاي سياسي به شوراي نگهبان از حيث تنوع و گستردگي شايد در ميان ساير دستگاهها كمنظير باشد. افراد متخصص هنگام بررسي مصوبات و فعالان سياسي و احزاب در ايام انتخابات ارتباطشان با شوراي نگهبان بيشتر ميشود. شوراي نگهبان وظيفه خود ميداند دغدغههاي آنان را بشنود و البته چارچوبهاي قانوني را تشريح كند. همان طور كه قوه قضاييه در جايگاه پناهگاه مردم است، امروز شوراي نگهبان نيز ملجا و پناهگاه احزاب و فعالان سياسي و مرجع بررسي شكايات آنان از عملكرد هياتهاي اجرايي است.» طحاننظيف در پايان قضاوتي هم درباره شوراي نگهبان و عملكردش ارايه ميدهد كه: «داور خوب كسي است كه اظهارات طرفين و مستندات را خوب بشنود و پس از بررسي و تطبيق با موازين قانوني اعلام نظر كند. شوراي نگهبان داوري ملي انتخابات است؛ مسابقهاي كه جناحهاي سياسي با يكديگر رقابت ميكنند و نهايتا پيروز آن مردمند. تلاش ما اين است كه نگذاريم حقي از كسي ضايع شود و خلاف قانون عمل نشود. اين مهم بدون ياري همه مردم و خصوصا فعالان سياسي محقق نخواهد شد.»
دو لحن و يك روش
نقدها كم نيست و با وجود تغيير دكوراسيون شوراي نگهبان در اطلاعرساني، لازم بود تا نگاه رسانهها هم تغيير يابد؛ براي همين كدخدايي در جايگاه سخنگويي و فرمانده عمليات تغيير نگرش جلساتي را با اهالي رسانه ترتيب داد تا از نحوه ساز و كار اين شورا در جريان بررسي صلاحيتها بگويد؛ جلساتي كه شايد نسبت به رفتار يكسويه گذشته يك رويكرد جديد به حساب ميآمد اما تاثيري در كاهش انتقاد نبود. لحن خودماني شده بود اما اصل سخن هماني بود كه پيش از اين گفته ميشد.
واقعيت آن است كه نحوه اطلاعرساني شوراي نگهبان از قائممقام آيتالله جنتي گرفته تا حقوقدانان و اعضاي جوان شوراي نگهبان تغيير كرده و اين تغيير رفتار در تغيير فضا موثر بوده است اما مشكل اينجاست كه اين تغيير گفتار و تبديل كلمات خشك و رسمي به الفاظ صميمانه به يك ساز و كار تسهيلكننده و تعامل و تبادلنظر با كارشناسان منتهي نشده است و بايد ديد آيا اين تلاش تنها براي تغيير ظاهر است يا قرار است به زيربنا هم سرايت كند.