• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۹ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4535 -
  • ۱۳۹۸ شنبه ۲۳ آذر

فرزند ناهمگون

محسن آزموده

احمد شاملو در آغاز شعر مشهور «كاشفان فروتن شوكران» مي‎گويد: «غافلان همسازند/ تنها توفان كودكان ناهمگون مي‌زايد!/ همساز سايه سانانند/ محتاط در مرزهاي آفتاب/ در هيئت زندگان، مردگانند/ وينان دل به دريا افكنانند/ به پاي دارنده آتشها!» جواد طباطبايي، به رغم همه نقدهايي كه به يوسف اباذري دارد، از يك نظر شبيه اوست، هر دو با طرح مباحث‎شان در حوزه عمومي، به راستي آتشي در انديشه‎ها به پا مي‎كنند. دكتر طباطبايي از اينكه روشنفكر خوانده شود، ابا دارد. او هيچ‌گاه از انتقادهاي تند و آشكار به روشنفكران ايراني فروگذار نكرده و همواره خودش را يك پژوهشگر دانشگاهي خوانده است. طرفه آنكه در جامعه ما كسي كه بيش از همه به دانشگاهي بودن خود تاكيد مي‎ورزد و از قضا همواره تاملات جدي و قابل توجه راجع به دانشگاه‎ داشته، ربع قرن است كه از حضور در خانه اصلي خود يعني دانشگاه تهران محروم شده، آن هم در شرايطي كه موسسات آموزش عالي ما جولانگاه خريد و فروش مدرك و پايان‎نامه و رانت‎خواري و... شده‎اند و بعضا كساني كرسي‎هاي دانشگاهي را اشغال كرده‎اند كه نه فقط يك دهم امثال طباطبايي و بشيريه كار نكرده‎اند، بلكه اصولا دغدغه‎اي هم براي توليد فكر و انديشه ندارند و دانشگاه براي‌شان نردبان كسب قدرت و شأن اجتماعي و ثروت است. اتفاقا از وقتي طباطبايي از دانشگاه بيرون آمد و در كنار انتشار آثار متعددش، حضوري قدرتمند در حوزه عمومي يافت، استقبال از افكار و آثار او نيز بارها افزون‎تر شد. تا پيش از سال 1380، مخاطبان كتاب‎ها و آثار دكتر طباطبايي به علاقه‎مندان جدي علوم انساني و به ويژه دانشجويان و پژوهشگران علم سياست محدود مي‎شد. كتاب‎خوان‌ها و پيگيران مباحث فكري با آثار تاثيرگذار او آشنا بودند. اما از آغاز دهه هشتاد و همزمان با انتشار كتاب‎هايي تازه، طباطبايي در مطبوعات اصلاح‎طلب و موسسات آموزشي خصوصي مثل پرسش هم حضوري جدي پيدا كرد و نامش بارها بيش از پيش بر سر زبان‎ها افتاد. يك علت اين امر، زبان تند و صريح و بدون پرواي او در انتقاد از روشنفكران ايراني به ويژه كساني چون دكتر علي شريعتي و جلال آل احمد بود، ضمن آنكه طباطبايي هيچ‌گاه از نقد معاصران نيز پرهيز نكرده و چهره‎هايي چون عبدالكريم سروش، داريوش آشوري، مصطفي ملكيان، يوسف اباذري، مراد فرهادپور و خشايار ديهيمي بارها آماج حملات او شده‎اند؛ امري كه سبب شده سخن گفتن يا نوشتن درباره آثار طباطبايي بسيار دشوار شود، زيرا هرگونه اظهارنظري له يا عليه انديشه‎ها و آثار او با موضع‎گيري‎هاي متفاوت از سوي هم‎نظران او يا موافقان هر يك از چهره‎هاي مذكور همراه مي‎شود. بگذريم كه خود طباطبايي نيز كمتر به انتقادهايي كه از انديشه‎ها و آثارش صورت گرفته، پاسخ داده، نمونه آشكار كتاب‎ها و نقدهايي است كه توسط حسن قاضي مرادي نگاشته شده و نگارنده در حد سواد خود اذعان مي‎كند كه در كمال احترام و با رعايت موازين علمي نگاشته شده‎اند. بگذريم كه ممكن است استاد يا طرفداران سينه‎چاك او، صاحب اين قلم را نيز به بي‎سوادي متهم كنند. در هر صورت ترديدي نيست كه اگر بخواهيم در طول يك صد سال اخير، پنج چهره تاثيرگذار در حوزه علم سياست در ايران را بر شماريم، بايد سيد جواد طباطبايي را در كنار افرادي چون محمد علي فروغي، حميد عنايت و حسين بشيريه بنشانيم. طباطبايي، خواه با انديشه‎هايش موافق باشيم يا نباشيم، بدون شك يكي از مهم‎ترين متفكران معاصر ايراني است. تاثير او به خصوص در حوزه علم سياست پس از انقلاب، تنها با حسين بشيريه قابل مقايسه است. دكتر طباطبايي با كتاب‎ها و مقالات موثرش در دهه هفتاد خورشيدي، افق‎هاي جديدي به روي پژوهشگران علم سياست در ايران گشود. او بود كه به‌طور جدي و عميق، پاي تاريخ و فلسفه را به حوزه انديشه سياسي ايران باز كرد. به راستي تاثير خوانش‎‌هاي فلسفي، ژرف و متفاوت طباطبايي از متفكران ايراني در سده‎هاي ميانه، با تاثير خوانش‎هاي مارتين هايدگر از متفكران يوناني در دهه‏ 1920 آلمان چنان كه هانا آرنت وصف كرده، قابل مقايسه است، البته با در نظر گرفتن معيارها و مقياس‎هاي انديشه و فلسفه‌ورزي در ايران. مطالعه آثار طباطبايي نگرش بسياري از دانشجويان و پژوهشگران علوم انساني، اعم از علم سياست و فلسفه و ادبيات و تاريخ به ابن سينا و فارابي و بيهقي و جويني و خواجه نظام الملك و حافظ و سعدي و آخوند خراساني و ... را تغيير داد؛ به عبارت ديگر طباطبايي ميراث فكري و فرهنگي ما را از چنبره تتبعات ادبي و نگاه‎هاي سطحي و محدود رهايي بخشيد و چشم‎اندازهايي نو به آنها گشود. ممكن است با بسياري از مباحثي كه او به ويژه در سال‌هاي اخير طرح كرده يا با نتايج و پيامدهاي آنها موافق نباشيم، همچنان كه مي‎توان به رغم احترام به او، با لحن و ادبياتش در مورد بسياري از انديشمندان معاصر همراه نشد، اما در هر صورت نمي‎توان اهميت آثار كثير او را انكار كرد، ضمن آنكه در هر مقاله و گفتاري از طباطبايي، حتي در آنها كه به نقد تند مترجمان جوان مي‎پردازد، نكات علمي و دقت نظر و ريزبيني‎‎هاي بصيرت‎بخش ديده مي‎شود. از اين منظر ارج نهادن به كار و انديشه دكتر طباطبايي، ستودن نيم‌قرن تلاش متفكري است كه چنان كه خودش بارها گفته، دل در گروي مهر وطنش دارد و در اين زمينه با كسي تعارف ندارد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون