• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4546 -
  • ۱۳۹۸ پنج شنبه ۵ دي

از ضدهنرتا موزه بستني

سارا كريمان

تاريخ هنر در قرن بيستم مملو از چرخش رويكردها به ذات و مباني هنر است. مناقشات بي‌پايان بر سر چيستي و كاركرد هنر تا بنيان‌هاي زيبايي‌شناسي و آكادميك در آموزش آن، هنرمندان را بيش از پيش به فكر بازتعريف جايگاه اجتماعي خود و نسبت‌شان با جهان پيرامون انداخت. ايجاد فاصله ميان هنرمند و دستگاه قدرت به عنوان متوليان هنر، منجر به كنشگري فردي آنها در ميدان‌هاي فرهنگي و هنري شد. با وقوع جنگ‌هاي جهاني و تبعات خونين و بي‌بازگشت آن و همچنين فراگيري انديشه‌هاي ماركسيستي، جان دردمند هنرمندان در پي عصيان و گسستن بند‌هاي اسارت سرمايه‌داري طغيان كرده، صوري در هم شكسته از هيات انسان مخدوش و مستاصل به جهان آرماني هنر ورود پيدا مي‌كند. جنبش ضدهنر با اقدامات هنرمندان داداييستي معرفي و تبيين مي‌شود و بعدتر توسط هنرمندان كانسپچوئال مورد پيگيري قرار مي‌گيرد. اين انديشه علاوه بر موضع‌گيري نسبت به وقايع سياسي و اجتماعي، وضعيت هنر و وظايف آن را به چالش مي‌كشد. هنرمندان در تاسي از اين تفكر در پي خلق گونه‌اي از هنر بودند كه همانند شيء دكوراتيو زينت‌بخش گالري‌ها و موزه‌ها نباشد و چون پژواك يك فرياد، پس از خلق در مبادلات تجاري نظام ارزش افزوده، آلوده نشود.

با ظهور و تثبيت جنبش‌هاي هنري مدرن، نهاد‌هاي وابسته مانند گالري‌ها و موزه‌ها نيز به همين نسبت توسعه يافتند، موزه هنر مدرن نيويورك MOMA در سال 1929 با قيد اين گرايش به عنوان نخستين موزه تخصصي هنر مدرن افتتاح شد و به دنبال آن موزه‌هاي مهمي همچون گوگنهايم نيز تاسيس و به گردآوري آثار هنر مدرن مشغول شده‌اند.

و اين‌چنين موزه‌ها با گرايشاتي سيال، به آرشيو‌سازي محصولات هنري و ورود به اقتصاد هنر، گونه مهمي از موزه‌ها را در سده بيستم شكل دادند؛ گنجينه‌هاي هنري چند ميليون دلاري كه هر كدام روزي بيانيه‌اي در انتقاد به همين فرآيند بوده‌اند، اكنون بخشي از ثروت هر كشور و جاذبه‌هاي توريستي آن شدند.

هنرمندان مفهومي با اجراي پرفورمنس، چيدمان و طراحي محصولات هنري بي‌‌دوام نتايج و مقاصدي را كه نهاد‌هاي هنري براي آثار رقم مي‌زدند در مسيري متفاوت انداختند، از اين‌ رو مراكز و موزه‌هاي معاصر در سراسر جهان پذيراي اين دسته از رويدادهاي هنري شدند. در اينجا و در تحليل ديدگاه جنبش ضدهنر و نسبت آن با موزه‌ها مي‌توان به سياست دايمي و ذاتي موزه‌ها در گردآوري و طبقه‌بندي اشاره داشت، بدين ترتيب كه هر محتواي تاريخي و هنري در موزه‌ها ملزم به رعايت اصول و پيروي از قواعد مستندساز موزه‌ها مي‌شوند. اين مهم اشاره‌اي به توان مرجع‌بخشي و هژموني موزه‌ها دارد، با آغاز سده بيست‌ويكم شاهد تولد موزه‌هايي هستيم كه با آگاهي از مواضع جديد، مواردي كاملا مصرفي و تاحدودي فاقد ارزش‌هاي هنري-تاريخي را موضوع خود قرار دادند؛ موزه‌هايي همچون موزه بستني سانفرانسيسكو، صراحتا هدف خود را تفنن و سرگرمي قيد كردند. موزه‌اي يادآور هنر پاپ و فضايي اغراق شده از التذاذ چشيدن. مي‌توان اين‌طور استنباط كرد كه مواردي اينچنيني دگرگوني در ماهيت موزه را نمايان مي‌سازد و تاكيد مي‌كنند، هر چه در موزه‌ها گردآوري و نمايش داده مي‌شود الزاما امري والا و فاخر نيست. به نظر مي‌رسد در بررسي تاريخ تحول موزه بررسي ابعاد ورود به اين عصر حائز توجه است. چنان‌كه اشاره شد، جنبش‌هاي ضدهنري درصدد مقابله با رويكردهاي كالامآبانه موزه‌ها بودند، اين در حالي است كه امروزه بخش بزرگي از موزه‌ها ديگر تاكيدي بر ذات قدسي آثار نداشته و هرگونه محتوايي را كه به هر نحو ارتباطي عميق با اجتماع و خاطره جمعي افراد دارد موضوع خود قرار مي‌دهند و با خاصيت انعطاف و عملكرد سيال در مواجهه با تحولات اجتماعي، دچار استحاله مفهومي و گفتاري مي‌شوند.

موزه‌دار و پژوهشگر هنر

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون