فكر ليگ آينده باشيد
افشين معشوري / ديروز محمدرضا خانزاده، پريروز پيام صادقيان، كمي عقبتر چند بازيكن ديگر! اصلا مهم نيست نام خاطي چه باشد. آنچه امروز پرسپوليس (بخوانيد فوتبال ايران) با آن دست و پنجه نرم ميكند يك معضل درهم پيچيده در هزار توي فوتبال نيست. بازيكن (يا بازيكناني) در لحظات سخت چنان ميآشوبند كه گويي همان لحظه آخرين ثانيههاي زندگيشان است و ديگر زماني براي پاسخگويي به مربي، بازيكن حريف، داور، تماشاگر و حتي شيشههاي رختكن وجود نخواهد داشت و اين اصلا مختص به پرسپوليس و استقلال يا تيم خاصي نيست. به ياد بياوريم رفتار دهها بازيكن ديگر را كه اين ليگ زهوار درفته ما آنچنان با اعصاب و روان آنها بازي كرد كه بازيكن حريف را به باد كتك گرفتهاند، با داور گلاويز شدهاند، حرفهاي چاروداري بر زبان آوردهاند و الي ماشاءالله تا بخواهيد كارهاي ديگر! حالا در روزهايي كه بيراه نيست بگوييم پرسپوليس براي بقا در ليگ و استقلال براي گرفتن سهميه (كه هر دو اينها در جاي خود خندهدار و جاي نقد بسياري دارد) ميجنگند، از يك سو چپ و راست كرار جاسم (كه به نظر نگارنده به مفت نميارزد) كيش و مات ميشود و در سوي ديگر بازيكناني مثل پيام صادقيان و محمدرضا خانزاده كه اين روزها ميتوانستند و بايد عصاي دست مربيشان در آسيا و ليگ باشند آن چنان فضاي تيم را آشفته ميكنند كه مديران نداشته تيمشان بايد جاي تدارك، به فكر رتق و فتق حاشيهها باشند. بازيكني كه بايد مطيع دستورات كادر فني باشد لابد خود را بالاتر از مربي تيم ميبيند كه يك روز سراسر تمرين را به خميازه مسخره سپري ميكند، طوري كه هم مربي ببيند و هم از چشم عكاسان تيزچنگ دور نميماند و بعد مدتي را به جنگ و گريز و عذرخواهي ميگذراند تا مربي بركنار شود و كادر ديگري ميآيند. در اين برهوت البته بعضي تصميمها جاي تقدير و تشكر دارد. اينكه كريم باقري به عنوان يك استخوان خرد كرده در فوتبال، همان روي نيمكت پيام را توبيخ ميكند و سرانجام باشگاه و نيز برانكو اعلام ميكند ديگر خانزاده را نميخواهد!كاش ياد بگيريم همهچيز را فداي نتيجه نكنيم. اين فصل هم ميگذرد و نه پرسپوليس و نه استقلال به دسته پايينتر نخواهند رفت؛ اما كاش مديران آينده اين دو باشگاه (هر كه ميخواهند باشند) مويي از كريم باقري به ارث ببرند و با بينظميها و حاشيههايي نظير آنچه كرار، پيام، خانزاده، سوشا و الي ماشاءالله بازيكنان ديگري كه به يادمان ميآيد ، برخورد كنند.