تاج متوسط بود
بيژن ذوالفقارنسب
معمولا عملكرد يك فدراسيون، مخصوصا فدراسيوني به اهميت فدراسيون فوتبال، در همه جاي دنيا بستگي به مديريت و نظارت تنها يك فرد ندارد. مديريت در جهان امروزي، مديريت گروهي است. خصوصا فدراسيونها كه اساسنامه دارند و اساسنامهشان برگرفته از فدراسيونهاي جهاني است. ولي با وجود لزوم رعايت اساسنامهها از جمله اساسنامه فيفا، فراز و نشيبهايي در مديريت به چشم ميخورد. در مورد فدراسيون خودمان يكسري محدوديتها و مشكلات وجود دارد كه با تلاش يك فرد برطرف نميشود. يكي از بزرگترين مشكلات امروز فوتبال ايران مشكلات اقتصادي است. همه باشگاههاي فوتبال در ايران مشكل دارند و نميتوانند حق و حقوق مربيان و بازيكنان را پرداخت كنند، در صورتي كه فوتبال در همه جاي دنيا خودكفاست. در ايران هر كسي كه رياست فدراسيون را برعهده بگيرد هم نميتواند اين مشكلات را به تنهايي برطرف كند. به عنوان مثال نهادي نظير صداوسيما حق پخش تلويزيوني را از باشگاهها سلب كرده و باشگاهها به دردسر افتادهاند. وضعيت در حال حاضر به گونهاي است كه علاقهمندان به فوتبال تمام اين مشكلات را متوجه فدراسيون ميدانند، در صورتي كه به اين شكل نيست. در كشور ما طبق قانون فوتبال نبايد دولتي باشد. اما همه باشگاههاي ما وابسته به دولت يا شركتهاي اصطلاحا خصولتي هستند. به عنوان مثال باشگاههاي پيكان، سايپا و ذوبآهن را ميبينيم كه امروزه به خاطر مشكلات اقتصادي در ردههاي پاييني جدول حضور دارند. در صورتي كه در گذشته و هنگامي كه آنها اجازه داشتند از بودجه خاصي براي فوتبال استفاده كنند، وضعيت به مراتب بهتري را تجربه ميكردند. منحيثالمجموع نميتوان گفت كه آقاي تاج تنها دليل عقبگرد فوتبال ايران است. با اين حال نبايد منكر اين نكته شد كه ايشان ميتوانستند بهتر عمل كند. اگر تاج تيم مديريتي قويتري را انتخاب ميكرد، شرايط متفاوت ميشد. البته نظرات در اين زمينه متفاوت است. عدهاي معتقدند هنگامي كه كيروش سرمربي تيم ملي بود، فدراسيون مشكلاتش را پشت موفقيت تيم ملي مخفي ميكرد و عدهاي نيز معتقدند كه صدرنشيني چندين ساله در آسيا و ...
عملكرد قابل قبول تيمهاي پايه مخصوصا تيم ملي نوجوانان و حضور خوب تيمهاي دختران و همچنين فوتسال و فوتبال ساحلي حاصل تلاش فدراسيون بوده است. در مجموع عملكرد رييس فدراسيون، عملكردي متوسط بوده است. ايشان از فدراسيون جدا شد و حالا بايد به آينده فكر كرد. به نظرم مهمترين چالشي كه پيش روي رييس فدراسيون بعدي قرار دارد، به كارگيري مديران كارآزموده و موفق در عرصه مديريت كشورمان است. رييس فدراسيون بايد كسي باشد كه بتواند ارتباطاتي را با نهادهاي ذيربط برقرار كند و درآمد حق پخش تلويزيوني را براي باشگاهها زنده كند، چراكه همه باشگاههاي ما در آستانه ورشكستگي قرار دارند. همچنين رييس جديد بايد همت كرده و نظم و ديسيپلين قوي براي برگزاري مسابقات ليگهاي مختلف را برقرار كند.