شعار 2020؛ موزهها براي برابري تنوع و جهانشمولي
سارا كريمان
كميته بينالمللي موزهها (ايكوم) هر ساله و در آستانه سال نوي ميلادي گزارهاي را به عنوان شعار روزجهاني موزهها (18 مه- 28 ارديبهشتماه) منتشر و بدين ترتيب از تمامي موزهها در سراسر جهان دعوت ميكند با در نظر گرفتن اين شعار به طراحي رويدادهاي موزهاي بپردازند و بيش از پيش فعالان اين حوزه را متوجه دغدغهها و رويكردهاي نو خواسته ميكنند. اين شعار به همراه يك طراحي گرافيكي در قالب پوستر كه مكمل معناي آن است انتشار مييابد كه مراد و منظور عبارت به ياري اين پوستر تا حدودي آشكار ميشود.
به نظر ميرسد رفتهرفته آن چيزي كه از سوي كميته بينالمللي موزهها به عنوان بيانيه سال انتشار مييابد، بيشتر به مسائل عميق انساني و جامعهشناختي تمايل يافته است، بدان معنا كه موزهها [با فرض پايبندي و رعايت مباني اوليه در نگهداري ميراث فرهنگي و آموزش و پژوهش آنها] رسالتي كلان در عرصههاي اجتماعي و جهاني دارند.
شعار سال 2016: موزهها براي جامعه پايدار، اشارهاي داشت به اهميت و مسووليت موزهها نسبت به مسائل و ارزشهاي اجتماعي، پس از آن در سال 2017 با انتشار شعار چالشبرانگيز موزهها و روايتهاي تاريخي مناقشهآميز؛ گفتن ناگفتنيها در موزه، درنگي در فعاليتهاي ادواري موزهها ايجاد شد و آنها را به تامل و بازانديشي در محتواي ارايهشده وادار كرد. در سال 2018 با شعار ارتباطات خلاق و نوين موزهها: رويكردهاي جديد، مخاطبان جديد. اين بار تاكيد داشت بر توان فراگيري و امكاناتي كه فضاي مجازي و رسانههاي جديد در دسترس موزهها قرار ميدهند تا بهوسيله آن روشها و معاني جديد را به گروههاي تازهاي از مخاطبين ارايه دهند. شعار سال 2019، موزهها به مثابه كانونهاي فرهنگي: آينده سنتها، ضمن تاكيد بر نقش محوري و كانوني موزهها در زِمامداري مسائل فرهنگي جامعه به پرداختن و چارهانديشي در خصوص جايگاه سنتها در آينده موزهها اشاره داشت.
«موزهها براي برابري: تنوع و جهانشمولي» بيانيهاي است كه در سال 2020 به عنوان محور فعاليت و محل گفتوگوي موزهداران در نظر گرفته شده است. علاوه بر دشواري در برگردان فارسي با گريز از تقليل در معناي نهفته، درك و دريافت صحيح آن نيز پيچيده به نظر ميرسد و شبههاي ايجاد ميكند كه غرض از اين پيچيدگي دستيابي به تعدد برداشتها از يك گزاره است.
چندسويه قابلتامل در اين شعار مستلزم تحليل و واكاويست. نخست، مساله برابري و نقش موزهها در ايجاد اين امر انساني، همچنين اولويت يافتن اين موضوع در جهان نابرابر و مستاصل از طغيانهاي جنگ و آشوب، از ديگر سو ميتوان چنين استنباط داشت كه در اينجا غرض از برابري، نقد جهتگيري موزهها در اشاره به روايتهاي فاتحانه، تكصدايي و تحتتاثير عواطف مليگرايانهاي است كه دايما باز نشر ميشود؛ لذا بايد ميزان گرايش موزهها به هر يك از تفكرات متعصبانه به حداقل كاهش يافته، بهطوريكه حس بيطرفي، توازن و برابري را به بيننده القا كند.
در بخش دوم شعار دو اصطلاح متناقض «تنوع» و «جهانشمولي» قرار گرفته است كه در واقع هر دو در توصيف بخش اول در نظر گرفته شدهاند. چگونه ميتوان ضمن رعايت تنوع [كه احتمالا اشاره به فرهنگهاي بومي و متمايز فرهنگي دارد] جهانشمول و فراگير رفتار كرد و در راستاي برابري گام برداشت. توزيع برابر امكانات جهت معرفي تمدنها، فرهنگ و هنر و حتي مسائل معاصر انساني در جغرافياي جهاني و تلاش در صدد دستيابي به موزههايي دربردارنده خاستگاههاي گوناگون و عدم پذيرش فرهنگ واحد و مرجع نوظهور و بيپايه ميتواند تشريحي بر اين الفاظ باشد. آنچه مسلم است در انديشه سازمان جهاني يونسكو و تابع آن كميته بينالمللي موزهها ريشههاي اصيل فرهنگي بسيار ارزشمند هستند و موزهها موظف به صيانت از آنها بوده كه اين مهم امروزه صرفا با نمايش ويتريني آثار و برماندها ميسر نميشود، بلكه نيازمند طراحي ايدههايي ملموس و كاربردي در تعامل اجتماعي با بازديدكنندگان است.
موزهدار و پژوهشگر هنر