پيام تسليت رهبر انقلاب در پي شهادت سردار سليماني
انتقام سختي در انتظار جنايتكاران است
واكنش سران قوا و بزرگان نظام به خبر شهادت سردار سليماني
شهادتت جگرسوز شد و انتظار دوباره ديدنت ابدي
ترور سردار قاسم سليماني جهان را به واكنش واداشت
شهادت ستاره مقاومت با گفتهها و نوشتههايي از :
سيدمحمد صدر ، احمد دستمالچيان ، حسين شيخالاسلام، غلامعلي رجايي امير موسوي، مجتبي اماني، محمد صالح صدقيان، حشمتالله فلاحتپيشه
محمد كاظمي ، منصور حقيقتپور ، عباس سليمينمين، احمد ميراحسان هارون يشايائي ، سعيد شريعتي ، نعمت احمدي و ...
20 دقيقه از يك بامداد روز جمعه گذشته بود كه انفجاري در فرودگاه بغداد توجهات را به خود جلب كرد. وقتي 2 خودرو بسيج مردمي عراق هدف حمله هوايي قرار گرفتند؛ آن هم با يك حمله هوايي كه تنها چند دقيقه زمان برد تا مشخص شود ايالات متحده امريكا و نظاميانش پشت پرده آن قرار داشتند. انفجار در كشوري كه سالهاست روي آرامش به خود نديده و روزي با داعشيان و روز ديگر با نظاميان شرق و غرب دست به گريبان بوده، اگرچه تلخ است و دردناك، اما آنقدرها هم عجيب نيست؛ اين بار اما موضوع از اساس متفاوت بود. اخباري كه در نخستين دقايق و ساعات پس از انتشار غيررسمي، شبكههاي اجتماعي را در نورديد و مخاطبان را در بهت فرو برد. چندان طول نكشيد كه توييتر شاهد واكنش افرادي بود كه بهرغم تفاوتهاي جناحي، آرزويشان يكي بود؛ خبر اشتباه باشد! اما چنين نبود تا «حاج قاسم» كرمانيها، «سردار سليماني» سياسيون و دارنده تنها نشان «ذوالفقار» در ميان نظاميان از ابتداي پيروزي انقلاب تاكنون آسماني شد.
شهادت «مهندس»
شبكه تلويزيوني الميادين كه پيش از ساير رسانهها خبر انفجار 2 خودرو متعلق به بسيج مردمي را منتشر كرده بود، اين بار هم نخستين رسانهاي بود كه موضوع ترور فرمانده سپاه قدس جمهوري اسلامي را رسانهاي كرد؛ ولي چندي بعد شبكه خبر جمهوري اسلامي نيز نوار مشكي را به لوگوي خود اضافه و شهادت سردار قاسم سليماني را تاييد كرد. سپاه پاسداران انقلاب اسلامي نيز همزمان در اطلاعيهاي شهادت «سردار سرافراز اسلام حاج قاسم سليماني پس از عمري مجاهدت» را رسما اعلام كرد. سردار سليماني اما تنها شهيد اين «ترور» نبود. «ابومهدي المهندس»، معاون الحشدالشعبي كنار 4 نظامي ايراني به نامهاي سردار سرتيپ پاسدار حسين جعفرينيا، سرهنگ پاسدار شهرود مظفرينيا، سرگرد پاسدار هادي طارمي و سروان پاسدار وحيد زمانيان از ديگر سرنشينان خودروهايي بودند كه با «عمليات پهپادي دقيق» واشنگتن به مقام شهادت نائل آمدند.
ماقبل «ترور»
دور جديد درگيري لفظي جمهوري اسلامي و ايالات متحده كه با حالا با ترور سردار سليماني بهزعم تحليلگران وارد فاز اجرايي و به مراتب جديتري شده از حدود يك هفته پيش آغاز شد. در نخستين اقدام در نتيجه يك حمله به پايگاه K1 ايالات متحده در بغداد، پيمانكاري امريكايي جان خود را از دست داد. واشنگتن در تلافي اين اقدام مقر حشدالشعبي را بمباران كرد ولي تنها ساعاتي بعد با واكنش سريع نيروهاي بسيج مردمي و حاميان حشدالشعبي در عراق مواجه شد. در نتيجه اين واكنش سفارت ايالات متحده در عراق تسخير و به آتش كشيده شد. امريكا نيز مطابق روال اين سالها، اتهام را به سمت تهران روانه كرد و رييسجمهوري اين كشور مشخصا ايران را مسوول اين اقدام دانست و تهران را تهديد به جبران كرد ولي در نقطه مقابل، رهبري صراحتا دخالت تهران در اتفاقات رخ داده را رد و مقابل تهديد ترامپ با استفاده از كليدواژه «غلط ميكنيد» تهديد او را پاسخ گفتند و بر «بيمنطقي» طرف امريكايي تاكيد كردند.
«تروريسم دولتي» تمامعيار
تنها چند ساعت از «ترور» فرمانده سپاه قدس جمهوري اسلامي گذشته بود كه رسانههاي انگليسيزبان اعلام كردند كه اين اقدام با دستور شخص دونالد ترامپ، رييسجمهوري امريكا صورت گرفته است.
ترامپ كه با وضع شديدترين تحريمهاي اقتصادي عليه جمهوري اسلامي كليدواژه «تروريسم اقتصادي» را به ادبيات سياست جهان معاصر اضافه كرد، حالا با صدور دستور ترور يك مقام نظامي عاليرتبه ايراني از ديد حقوق بينالملل هم مرتكب «تروريسم دولتي» شده است. تروريسم دولتي اين بار و در حالي از سوي ايالات متحده امريكا سر زده كه پيش از اين بهزعم كارشناسان و تحليلگران، با توجه به نزديكي انتخابات رياستجمهوري امريكا و تلاشهاي توكيو براي پايان تلاشهاي ميان تهران و واشنگتن، اميدها براي مذاكره دو كشور افزايش يافته بود ولي با ترور اصليترين بازوي اجرايي جمهوري اسلامي در منطقه، اميدها به يأس تبديل و ادبيات جنگ دوباره بر روابط دو كشور حاكم شد. وزير امور خارجه ايالات متحده امريكا در نقطه مقابل اما نهتنها «تروريسم دولتي» را نپذيرفت بلكه اقدام واشنگتن را «قانوني» خواند. حال اما پرسش اينجاست كه اگر تهران اقدام به ترور يك مقام نظامي امريكايي آن هم نه در حد و اندازه سردار سليماني، بلكه فرماندهاي به مراتب نازلتر ميكرد آيا واكنش واشنگتن و آنان كه با ادعاي «وطنپرستي» از ترور دولتي فرمانده سپاه قدس ابراز خشنودي كردند، همين بود يا با هزار و يك اتهام به استقبال جمهوري اسلامي ميرفتند؟ در اين ميان علاوه بر اعلام انزجار بسياري از كاربران فارسيزبان نسبت به نوع واكنش برخي چهرههاي ساكن خارج از كشور كه از ديدار با تحريمگران مردم ايران نيز خودداري نكردهاند، كم نبودند آنان كه بارها و بارها انتقادهايي را به خطمشيهاي جمهوري اسلامي مطرح كردهاند ولي اين بار و به هنگام ترور يك نظامي تمامعيار بهجاي ايستادن در صف تروريستهاي ساكن كاخ سفيد، موضع ديگري گرفتند. مسعود بهنود، روزنامهنگار ايراني ساكن لندن يكي از همين افراد بود. او در حساب شخصي خود در توييتر ابراز خشنودي برخي افراد از شهادت سردار سليماني را موجب بريدن «بند نازك ميان» گروههاي به اصطلاح برانداز «با مردم» دانست و تاكيد كرد كه «با بيشناسنامهها نيستم.»
وحدت، وحدت و بازهم وحدت
با اين حال و بهرغم ادبيات برخي رسانهها در قبال ترور و شهادت قاسم سليماني، آنچه به وضوح از واكنشهاي فعالان سياسي و ايرانيان به ترور فرمانده سپاه قدس پيداست، همبستگي و اتحاد به معني حقيقي كلمه است؛ به طوري كه مرزبنديهاي هميشگي سياست آنچنان بيمعنا شد كه كانالهاي تلگرامي كه نام سپاه پاسداران را يدك ميكشند، اقدام به انتشار پيام تسليت سيدمحمد خاتمي، رييس ممنوعالتصوير دولت اصلاحات به مناسبت شهادت «حاج قاسم» كردند. در بخشي از پيام تسليت خاتمي آمده است: «شهادت سردار مجاهد حاج قاسم سليماني عزيز به دست جنايتكاران متجاوز به منطقه و عراق، گر چه او را به مقصد مطلوب خود كه «شهادت در راه خدا و خدمت به خلق» بود، رساند ولي همه دوستداران فضيلت و مجاهدت و رهايي مستضعفان آزاده را داغدار كرد.» ازسوي ديگر كاربران شبكههاي اجتماعي نيز كه اصولا شاهد جدال و كنش و واكنش ميان حاميان دو جناح سياسي ايران است، اين بار يكپارچه اقدام به محكوميت ترور سردار سليماني كردند. اين مهم اما محدود به شبكههاي اجتماعي نماند و اقشار مختلف مردم پس از پايان نماز جمعه، روز گذشته در راهپيماييهاي اعتراضي علاوه بر محكوميت تروريسم دولتي واشنگتن به رهبري و خانواده سردار سليماني تسليت شهادت فرمانده سپاه قدس را تسليت گفتند.
راز يك محبوبيت
در اين ميان آنچه عيان است، محبوبيت چشمگير سردار سليماني ميان اقشار مختلف مردم است. محبوبيتي كه بياغراق اصليترين وجه تمايز او با ساير همتايانش در نيروهاي نظامي است. بررسي كارنامه اقدام صورت گرفته از سوي فرمانده حالا ديگر سابق سپاه قدس ايران بيش از پيش از راز اين محبوبيت پرده برميدارد. او در روزهايي كه هزار و يك فعال سياسي اصولگرا نامش را به عنوان كانديداي رياستجمهوري 1400 به ميان آورده و سعي به كشاندنش به آوردگاه سياست ميكردند، نهتنها تن به اين مهم نداد بلكه طي بيانيهاي خود را «سرباز صفر ولايت، نظام جمهوري اسلامي و مردم عزيزتر از جان» خويش توصيف و دست رد به سينه گروهي زد كه به عقيده ناظران ميكوشيد او و افتخاراتش در شكست داعش را مصادره به مثل كند. او هرگز برخلاف بسياري از نظاميان ره سياست در پيش نگرفت و همواره مرزبنديهاي اصلاحطلب و اصولگرا را رد كرده و خواستار حفظ همه مردم شد. حتي در روزگاري كه نزديكان و منسوبان به جناح راست از بايدها و نبايدهاي حجاب در شبكههاي اجتماعي ميگفتند، نهتنها در زمين آنان بازي نكرد بلكه نوشت: «من اصلا قبول ندارم در بين بچهحزباللهيها بگيم اين آدم با اون شكل و قيافست...! همان دختر كمحجاب، دختر منه، دختر ما و شماست؛ نه دختر خاص من و شما، اما جامعه ماست.» حالا سردار محبوب ايراني به آرزوي ديرينه خود رسيده و به همرزمان شهيدش پيوسته است اما پرسش اساسي، آينده منطقه است؛ منطقهاي كه به عقيده ناظران با وجود دونالد ترامپ در كاخ سفيد و اقداماتش روز به روز بيشتر به مرز انفجار نزديك ميشود.