• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4563 -
  • ۱۳۹۸ چهارشنبه ۲۵ دي

ادامه از صفحه اول

التماس نمي‌كنم

بنابراين اگر فردي انتقادي به نظام جمهوري اسلامي داشته باشد يا حتي در موضوعي خاص، نظري خلاف نظر رهبري داشته باشد، اين مساله نمي‌تواند ملاك عمل قرار گرفته و باعث رد صلاحيت آن فرد شود چراكه افراد بايد در بيان نظرات خود آزاد باشند. اين يكي از سخنان رهبري است كه ممكن است فردي نظري مخالف من داشته باشد ولي بايد آزادانه نظر خود را مطرح كند. بدين‌ترتيب اگر فردي نظري مغاير نظر رهبري داشت و انتقاد يا انتقادهايي را به نظام جمهوري اسلامي وارد كرد، به معناي عدم التزام عملي او به نظام جمهوري اسلامي نيست. افراد و مسوولان بايد توجه داشته باشند كه اگر فردي قانون اساسي نظام جمهوري اسلامي را قبول داشت، حق دارد كه خود را در معرض انتخاب شهروندان قرار دهد و اين به معناي التزام عملي او به نظام است. درحقيقت اگر فردي به قانون اعتقاد داشت و هيچ‌گونه فساد اخلاقي يا مالي نيز مرتكب نشده بود، واجد صلاحيت كانديداتوري است و بايد صلاحيتش براي حضور در انتخابات تاييد شود. نكته قابل توجه ديگر نيز ناظر است بر اظهارات اخير سخنگوي شوراي نگهبان. چنان‌كه ايشان اخيرا در اظهاراتي مدعي شده بود كه بخش عمده‌اي از حدود 90 نماينده فعلي ردصلاحيت‌شده، به دليل مسائل و سوءاستفاده‌هاي مالي رد صلاحيت شده‌اند، حال آنكه اين اظهارنظر اگر صحت هم داشته باشد، به منزله اتهام است چراكه بايد براي افراد حكم قطعي قضايي صادر شود ولي در بسياري از موارد نه‌تنها حكم به محكوميت صادر نمي‌شود، بلكه برگزاري دادگاه منجر به تبرئه افراد مي‌شود.

همزمان ذكر اين نكته نيز ضروري است كه اگر وضعيت ردصلاحيت نمايندگان فعلي به همين شكل كنوني خود باقي بماند، مجلس آينده، مجلس واقعي كه مردم ايران را نمايندگي كند، نخواهد بود چراكه مجلس واقعي، مجلسي است كه همه اقشار جامعه در آن نماينده داشته باشند. حتي بايد تاكيد كنم كه معتقدم كساني كه نظام جمهوري اسلامي را قبول ندارند نيز بايد در مجلس نماينده داشته باشند چراكه در قانون اساسي به همين دليل شوراي نگهبان پيش‌بيني شده تا قوانين و مصوبات مجلس با شرع و قانون مطابق باشد و اين يعني كسي كه نظام را قبول ندارد نيز مي‌تواند در مجلس حاضر شود؛ فقط اگر مصوبه‌اي مخالف شرع يا قانون به تصويب رسيد، شوراي نگهبان مانع خواهد شد. در پايان بايد تاكيد كنيم كه اقدام به رد صلاحيت نمايندگان فعلي و ديگر كانديداها به‌نحوي كه شاهديم، به‌طور قطع به كاهش مشاركت مردم در انتخابات مجلس شوراي اسلامي خواهد انجاميد و طبيعتا وقتي افراد كارآمد صرفا به دليل اظهارنظر و انتقاد حذف شوند، نمي‌توان اميدوار بود كه مجلس كه نماينده واقعي ملت باشد، روي كار بيايد. امروز همه بايد تلاش كنيم تا ميزان مشاركت مردم در انتخابات افزايش پيدا كند و اين مساله‌اي است كه بايد دغدغه همه باشد.

٭ اين يادداشت در اصل به صورت شفاهي(گفت‌و‌گو) بوده و خبرنگار «اعتماد» آن را به عنوان سرمقاله تنظيم‌كرده‌است.

در باب مسووليت

ولي در واقع من روي اعتماد نسبت به ديگران آن را بيان مي‌كردم. البته مردم از من مي‌شنوند پس طبيعي است كه مردم نسبت به من حساس شوند و پس از اين ديگر به من اعتماد نكنند و حرف مرا نپذيرند. حال چه كار بايد كرد؟ اگر پس از اين ماجرا من بخواهم كماكان در مقام سخنگو باشم طبعا نبايد انتظار داشته باشم كه مردم حرف مرا باور كنند زيرا كه من از پذيرش مسووليت صحت سخن قبلي‌ام استنكاف مي‌كنم. چون نتوانسته‌ام اطمينان دهم كه اطلاعات نهادي و رسمي منتهي به سخنگوي دولت اعتبار كافي دارد. در واقع اطلاعات و اخبار سخنگو به نحوي از ديگر اعضاي حكومت گرفته مي‌شود. اگر ديگران به خودشان اجازه دهند كه اخبار خلاف واقع به من يا سخنگو دهند پس چرا بايد من عهده‌دار اين سمت باشم؟ الزام به شيء الزام به تبعات آن است. ممكن است، حقيقت را به سخنگو بگويند ولي بنابه ملاحظات بخواهند كه آن حقيقت گفته نشود يا حتي قلب شود. ولي در هر حال سخنگو بايد جزيي از اين فرآيند باشد و مسووليت همه اقدامات و سخنانش را بپذيرد والا اعتبار سخنگويي زير سوال مي‌رود. اين استدلال نه فقط براي سخنگو بلكه براي رسانه‌ها هم صادق است. رسانه‌ها مي‌توانند نظرات مسوولان را نقل كنند ولي هنگامي كه به نام رسانه چيزي را مي‌گويند بايد مسووليت‌پذيري آن را نيز داشته باشند. بنابراين آقاي ربيعي دروغ نگفته ولي ناقل اين خبر بوده و مساله درباره اين مورد خاص حل است ولي پس از اين ديگر نمي‌تواند پيش از حل اعتبار منابع خبري‌اش، نقش سخنگويي موثري را ايفا كند در غير اين صورت از اين پس آگاهانه متهم به اين نقل‌ها خواهد شد و نمي‌تواند ادعاي بي‌تقصيري اخير را دوباره تكرار كند. آقاي ربيعي انتظار داشته كه مردم به اخبار او باور داشته باشند. آيا از اين پس هم چنين انتظاري را دارد؟ اگر دارد ابتدا بايد مورد قبلي را حل كند و اگر انتظار ندارد، مي‌تواند به كار خود ادامه دهد. اين توضيحات را درباره موضوعي مي‌نويسم كه به دوست محترم و خودساخته‌اي مربوط مي‌شود البته موضوع فراتر از شخص است. اين فقط يك مصداق است و نه بيشتر. ميزان تالم روحي آقاي ربيعي از اين وضعيت بر كساني كه از نزديك او را مي‌شناسند، پوشيده نيست. اميدوارم در ادامه راه دوباره دچار اين مشكل نشوند چون پذيرفتني نخواهد بود.

دعوت به امر محال؟

در جايي كه بيش از هر زمان ديگري به وحدت نياز داريم حذف نخبگان سياسي از امر تصميم‌گيري سياسي به معناي كمك به بي‌اعتمادي و ايجاد خلل در وحدت كشور است. نمي‌توان با حذف برخي از نامزدها، سخن از برگزاري انتخابات سالم و بي‌نقص كرد. فضاي انتخابات بايد فضاي رقابت گروه‌هاي مختلف سياسي باشد و نبايد راه را براي تضعيف نظامي باز كرد كه مبتني بر مشروعيت راي مردم است. هنر سياست جذب بيشتر مردم براي مشاركت سياسي است و نه مهندسي اجتماعي براي كاهش مشاركت. نبايد معناي مشاركت و تاييد مردم را براي برگزاري انتخابات در تشييع جنازه چندين ميليوني شهيد سليماني جست‌وجو كرد. آن حضور براي اداي دين به سرباز وطن بود و بايد همان‌گونه نيز باقي بماند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون