همزمان با انصراف «جبهه پايداري» از همراهي با «اصولگرايان سنتي»
شنيدهها از احتمال ارايه ليست مستقل «نواصولگرايان» حكايت دارد
مثلث اتحاد جناح راست يا 3 خط موازي؟!
بررسي صلاحيتها به كامشان شد و تقريبا به همه آنچه ميخواستند، رسيدند اما مشكل اصلي همچنان به قوت خود باقي است؛ مشكلي كه همواره يك قدمي انتخابات گريبانگير اصولگرايان ميشود.در شرايطي كه اصلاحطلبان 90 درصد كانديداهاي خود را در جريان بررسي صلاحيتها ردصلاحيت شده ميبينند و شاهد اين هستند كه اغلب چهرههاي شاخص منتسب به اين جناح از گردونه انتخابات بيرون ماندهاند، دوباره اين دعواي «وحدت» و «ليست مشترك» است كه آتش اختلاف را به جان اردوگاه اصولگرايي انداخته است و همانطور كه پيشبيني آن وجود داشت، اضلاع مثلث اصولگرايي در حال تبديل شدن به 3 خط موازي است. «اصولگرايان سنتي»، «نواصولگرايان» و «پايداريها» همان مثلثي هستند كه حداقل در چند دوره اخير انتخابات كه خطر پيروزي رقيب هم به عنوان يك عامل وحدت مطرح بود، نتوانستند بر سر يك ميز نشسته و به يك نقطه مشترك برسند و حال در شرايطي كه خطر رقيب هم از سرشان كم شده است نيز آنها را براي يك رقابت درون حزبي و اثبات برتري بر ديگري بيش از پيش فعال كرده است.
پايان پدرسالار
وقتي پاي انتخابات به ميان ميآمد، محوريت اصولگرايان با «جامعتين» يعني «جامعه روحانيت مبارز» و «جامعه مدرسين حوزه علميه قم» بود، اما كمكم با ظهور طيفهاي نواصولگرايي درون اين جناح سياسي از يكسو و از سوي ديگر بروز اختلافات ميان اعضاي اين دو تشكل روحاني اصولگرا، نقش و تاثير آنها كاهش پيدا كرد تا آنجا كه در جريان انتخابات رياستجمهوري92 آن طور كه آيتالله محمد يزدي گفته بود، كانديداهاي اصولگرا حتي حاضر نشدند تلفن آيتالله مهدويكني را پاسخ دهند و اين شكاف آنقدر زياد شد كه «جامعه مدرسين» تصميم گرفت، ديگر وارد ميدان انتخابات نشود. هر چند «جامعه روحانيت مبارز» تلاش كرد، محوريت خود را حفظ كند اما اين طيف نيز نتوانست نقش شيخوخيتش را تمام و كمال به نمايش بگذارد. در اين ميان «حزب موتلفه اسلامي» نيز به عنوان قديميترين حزب اصولگرا وارد ميدان شد تا از اين طريق، جاي خالي «جامعه مدرسين» را پر كند اما چيزي كه در اين ميدان وجود نداشت، حرفشنوي احزاب اصولگرا بود از بزرگان دستراستي؛ نقطه عطف اين موضوع را هم ميتوان در انتخابات رياستجمهوري 96 و قيام «محمدباقر قاليباف» مشاهده كرد. قاليباف كه هيچگاه تصور نميكرد اصولگرايان ابراهيم رييسي را به او ترجيح بدهند، با آنكه از انتخابات به نفع رييسي كنار كشيد، اما درنهايت در يك نامه سرگشاده خطاب به جوانان اصولگرا، بزرگان اين جريان و اصولگرايان سنتي را پدرخواندههاي اصولگرا خطاب كرد. حال در ميدان يازدهمين انتخابات مجلس نيز به نظر ميرسد طيف سنتي اصولگرا با ايجاد «شوراي ائتلاف» همچنان تلاش دارد تا ميدانداري خود را حفظ كند اما آنطور كه از اظهارنظرها برميآيد چندان نگاه مثبتي نسبت به اين موضوع وجود ندارد. شاهد اين ادعا هم صحبتهاي حسن بيادي از فعالان سياسي اصولگرا است كه به ايلنا ميگويد: «از يك سو تماميتخواهيهايي كه در جريان اصولگرايي وجود دارد و از سوي ديگر در نظر گرفته نشدن حقوق جامعه بزرگ اصولگرايي منجر به اين ميشود كه يك ائتلاف فراگير و موثر در اين جريان صورت نگيرد.» او با بيان اينكه اگرچه اين نوع وحدت هم آثار خوبي در ميان مردم ندارد، عنوان ميكند: «اهدافي كه اين ائتلافها پيگيري ميكنند به دور از خواستههاي مردم است و هنوز نتوانستهاند خواستههاي مردم را احصا كنند.»
صف نواصولگرايان برابر سنتيها
هم خود را نيروي تازه نفس ميدانند و هم در جريان بررسي صلاحيتها هيچ كم و كسري براي ارايه يك ليست تمامعيار ندارند. قاليباف 2 سالي ميشود كه رداي ليدري براي جريان نو اصولگرايي را به تن كرده است، چندان بدش نميآيد با پيروزي در انتخابات مجلس قدرت تاثيرگذارياش را به رخ طيف سنتي جناح راست بكشد. در اين ميان وقتي صحبت از احتمال سرليستي افرادي همچون «مصطفي ميرسليم» كه برخاسته از جريان اصولگرايان سنتي و حزب موتلفه به ميان ميآيد، به نظر ميرسد عزم نواصولگرايان براي جدا كردن خرج خود از اين طيف بيشتر هم ميشود. حسن بيادي از چهرههاي نزديك به قاليباف درباره حضور شهردار اسبق تهران در ليست شوراي ائتلاف گفته است: «قبول حضور آقاي قاليباف در شوراي ائتلاف، بيشتر به ضرر وي خواهد بود و دليل آن هم اين است كه وقتي كسي تفكري را ارايه ميدهد بايد افرادي را انتخاب كند كه متناسب با آن تفكر باشند.»
پايداري؛ نبود و نيست
درون جريان اصولگرايي به «بازي به همزن» و «بچه شلوغكن» معروف هستند و تقريبا هر بار كه صحبت از وحدت ميشود، اين «جبهه پايداري» است كه راهش را جدا ميكند. ماجراي يازدهمين انتخابات مجلس و زمزمههاي ليست جداگانه اين جبهه از شوراي ائتلاف قصه تازهاي نبود و از همان ابتداي تشكيل شوراي ائتلاف پايداري تنها حزب اصولگرايي بود كه بيرون در «وحدت» ماند و حالا حسن بيادي از انصراف پايداري از شوراي ائتلاف خبر ميدهد؛ موضوعي كه به نظر ميرسد ساز مخالفت جبهه پايداري با ارايه يك ليست جدا كوك شده است.«سقاي بيريا» از اعضاي شوراي مركزي جبهه پايداري درباره اين موضوع به «نامه نيوز» ميگويد: «ما از ابتدا هم در شوراي وحدت نبوديم كه اكنون بخواهيم از اين ائتلاف انصراف دهيم. در رويكرد ما هيچ تغييري ايجاد نشده است و بر همان منوال سابق حركت ميكنيم.» او در پاسخ به اين پرسش كه آيا اين احتمال وجود دارد كه در آينده به اين شورا بپيونديد و ائتلاف با ساير طيفهاي اصولگرايي را بپذيريد، ميگويد: «جبهه پايداري بر اساس يك الگوي خاصي حركت ميكند كه در آن الگو وحدت با تعامل ميسر ميشود، يعني ما با همه طيفها تعامل داريم و اين مسير هم ادامه دارد.»
شروع نشده تمام شد
«از اصولگرايان 2 ليست بيرون نميآيد» اين جملهاي است كه چندماه پيش محمدرضا باهنر درباره عاقبت ائتلاف اصولگرايان به زبان آورد؛ پيشبيني كه با شرايط امروز چندان جفت و جور نيست و صدايي كه از درون اردوگاه اصولگرايي به گوش ميرسد، نهتنها حكايت از 2 ليست؛ بلكه حتي پاي چند ليست اصولگرايي وجود دارد. «حسين كنعانيمقدم» فعال سياسي اصولگرا درباره زمزمههاي جبهه پايداري از شوراي ائتلاف به «نامهنيوز» ميگويد: «آقاي بيادي عضو جبهه پايداري نيست و نميتوان ادعاي او را ملاك قرار داد. هنوز از سوي جبهه پايداري در اين خصوص خبري منتشر نشده است.» او در پاسخ به اين پرسش كه اگر پايداري حاضر به ائتلاف نشود، آيا شاهد ارايه چند ليست انتخاباتي خواهيم بود، گفته است: «شوراي ائتلاف مجموعه بزرگي از طيفهاي مختلف اصولگراست و با كنار رفتن يك طيف مشكل خاصي پيش نميآيد.» كنعانيمقدم در صحبتهايش از بيمها در صورت نرسيدن به ائتلاف هم سخن به ميان ميآورد و ميگويد: «تجربه گذشته نشان داده است كه اگر همه جناحهاي سياسي با يكديگر ائتلاف نكنند شاهد ريزش آرا و توفيق رقيب خواهيم بود و اين موضوع پسنديدهاي نيست؛ بنابراين ضرورت دارد كه يك ليست ارايه شود تا اصولگرايان بتوانند با قدرت وارد مجلس شوند.»