مجموعه تئاترشهر در ماههاي گذشته به محل و مرجع برگزاري جلسههاي گپ و گفت جامعه تئاتر پيرامون توليدات اين حوزه بدل شده است. ارايه مقالات پژوهشگران «سمينا مطالعات اجرا» در سالن مشاهير اين مجموعه با حضور گروه پرشمار پژوهشگران، مدرسان تئاتر و دانشجويان، يا پيشتر حضور مراد فرهادپور، رضا سرور و نيما عيسيپور به بهانه نقد و بررسي نمايش «فرشته تاريخ» به كارگرداني محمد رضاييراد تنها دو نمونه قابل توجه از ميان جلسههاي متعدد برگزار شده تا امروز به شمار ميرود. به اين فهرست ميتوان جلسههاي پرسش و پاسخ و همانديشي را نيز افزود كه قرار گرفتن همه در كنار هم از به راه افتادن موتور خاموش مهمترين مرجع تئاتر پايتخت نشان داشت. در آخرين نمونه نيز نشست بررسي كتاب تازه »تئاتر (و) جامعه (و) تئاتر» به كوشش جمعي از مترجمان و مولفان، گردآوري شده توسط رضا كوچكزاده با حضور جمعي از اساتيد جامعهشناسي، انسانشناسي و تئاتر در تالار مشاهير تئاترشهر برگزار شد.
در اين نشست دكتر اعظم راودراد(جامعهشناس ارتباطات و سردبير مجله پژوهشي جامعهشناسي هنر و ادبيات)، دكتر سعيد اسدي مدرس دانشگاه و از پژوهشگران كتاب مورد بحث)، پروفسور ويليام بيمن(استاد انسانشناسي و پژوهشگر هنرهاي نمايشي سنتي ايران)، دكتر نعمتالله فاضلي(استاد انسانشناسي فرهنگي و جامعهشناسي هنري)، دكتر فرهاد مهندسپور (مدرس دانشگاه و كارگردان تئاتر) به همراه رضا كوچكزاده(كارگردان و پژوهشگر تئاتر) و شهرام گيلآبادي(مدرس دانشگاه) به بيان ديدگاههاي خود در زمينه اين كتاب پرداختند كه با عنوان «تئاتر و جامعه» توسط «نشر نو» به چاپ رسيده است.
هيچ رسانهاي به اعجاز تئاتر نيست
شهرام گيلآبادي
بخش نخست نشست با حضور شهرام گيلآبادي، اعظم راودراد و سعيد اسدي برگزار شد كه در اين بخش آنان به بيان ديدگاههاي خود پرداختند. گيلآبادي گفت:«پس از مطالعه 14 مقاله و 3 گفتوگوي كتاب كه در 471 صفحه به رشته تحرير درآمده، احساس كردم ما از معاني يا دلالتهاي آشكار به دلالتهاي ضمني رسيدهايم كه بسيار ارزشمند است. در سطح دلالتهاي ضمني با دو سطح متفاوت روبهروييم؛ 1) نگاهي پديدارشناسانه به كتاب و 2) سطح تفسير نشانگر و دانشي كه كتاب مفروض بر آن خود را معرفي ميكند و آن جامعهشناسي است. تئاتر در دنيا منبع توليد دانش است و ما با 4 سطح دانش شامل رفتار، مناسك، دانش و تجربه مواجهيم كه در دو سطح آخر با توليد دانشي روبهرو هستيم كه به جامعه وابسته است. اگر تئاتر با توليد دانش، نگاه ارجاعي و توليد معاني نشانگر همراه شود، منبع جدي براي مطالعات جامعهشناسي است. در اين بخش بهرهگيري مناسب از مقالات برخي پژوهشگران خارج از حوزه تئاتر از امتيازات اين كتاب به شمار ميرود. تئاتر امروز با توجه به فرمهاي متنوعي كه با آن مواجه هستيم به شدت به اين نگاه بيروني نياز دارد. در دنيا هيچ رسانهاي به قدرتمندي رسانههاي ميانفردي وجود ندارد چون آدمها در مواجهه با هم ميتوانند، اعجاز اقناعي داشته باشند و تئاتر يكي از زبانها براي رسيدن به توسعه اجتماعي است كه ميتواند اين اعجاز در آن پديد آيد. حيات و پويايي تئاتر امروز وابسته به توليد نيازهاي اجتماعي است و توليد نيازهاي اجتماعي هم به توليد دانش اجتماعي وابسته است. اين كتاب به واسطه توجه به اين موضوع، گنجينهاي ارزشمند براي خوانشهاي جامعهشناختي تئاتر به دست ميدهد. تئاتر ما امروزه به شدت نيازمند خوانشهاي ميانرشتهاي از اين دست است تا تئاتر از معناي آشكار فاصله بگيرد و به توليد دانشهاي نشانگر و كارآمد بپردازد. در جاهايي مانند كشورهاي اسكانديناوي 11 سال به دانشآموزان تئاتر ميآموزند تا روزي بتوانند ساختار اجتماعي منظم را در جامعه شكل دهند كه به توسعه اجتماعي بينجامد. با توجه به موقعيتمحور بودن تئاتر در دنيا ميتوان مدلهايي همچون مدل ارتباط آييني پديد آورد كه نگاه جامعهشناسانه در خود دارد.
توجه به گروههاي اجتماعي بي صدا
اعظم راودراد
اعظم راودراد نيز اظهارات خود را با تاكيد بر اين نكته كه «در زمينه زيرمجموعههاي هنري به ويژه جامعهشناسي تئاتر با فقدان مواجه هستيم» آغاز كرد:«با وجود اينكه در حوزه جامعهشناسي هنر، كتابهاي خوبي در كشور به چاپ رسيده و كتابهاي مهم دسترس هستند ولي در بخشها و زيرمجموعههاي هنر، مباحث زيادي وجود ندارد و ما در حوزه تئاتر با فقر مطالعات جامعهشناختي در ايران مواجهيم. همچنين اكنون شمار محدودي كتاب در حوزه جامعهشناسي تئاتر مثل «جامعهشناسي تئاتر» اثر ژان دووينيو وجود دارد. ارتباط تئاتر با جامعه به اندازهاي تنگاتنگ است كه برخي انديشمندان مثل گورويچ، تئاتر را با جامعه يكي ميداند. وقتي با اين كتاب برخورد كردم بسيار خوشحال شدم چون در مورد تئاتر خودمان كار كرده و به همت آقاي كوچكزاده مقالههاي بسيار خوبي در اين زمينه فراهم آمده است. مهمترين تفاوت كتاب در رويارويي با بررسي جامعهشناختي ديگر هنرها اين است كه ما در تئاتر با هنر اجرا روبهرو هستيم؛ به همين دليل تماشاگر و فضاي اجرا عاملي بسيار مهم و ارزشمند است كه در اين بررسيها حذف نشدهاند در حالي كه در هنرهاي ديگر تنها به بررسي متن هنرها ميپردازيم و مخاطبان را ناديده ميگيريم. در بخش دوم كتاب، مهمترين ويژگي به نظرم آشنايي با تئاتر اجتماعي است كه براي من بسيار جذاب بود زيرا تئاتر اجتماعي صداي گروههاي حاشيهاي يا اقليتهاي جامعه را به گوش بخشهاي ديگر جامعه ميرساند. اين گروهها بيشتر سركوبشدگان و بيصداها هستند كه در رويارويي با تئاتر رسمي جامعه قرار ميگيرند. مهمترين ويژگي اين كتاب براي من اين است كه به بررسي جامعهشناسانه نمايش ايراني و تئاتر ايران در شكل درستش پرداخته كه به نوعي آغازگر اين راه است.»
عرصه مهم دگرگونيسازي آرايش اجتماعي
سعيد اسدي
سعيد اسدي نيز كه مقاله «درآمدي بر تحليل پيدايش زيرميدان موج نوي تئاتر ايران در دو دهه 30 و 40 خورشيدي» را در اين كتاب دارد در تشريح ويژگيهاي كتاب «تئاتر (و) جامعه (و) تئاتر» گفت:«تئاتر و جامعه» به خاطر وجه ميانرشتهاي يا چند رشتهاياش امكان فوقالعادهاي براي توليد دانش به ما ميدهد. وقتي از توليد دانش سخن ميگوييم بايد يك ترمينولوژي(واژهشناسي) پديد آيد. بيشك براي توسعه ترمينولوژي تئاتر، توسعه ساير حوزههاي مرتبط ضروري است. در پژوهشها به اين نتيجه رسيدم كه تئاتر ايران به دنبال توليد شهروند جديد، كنشهاي تئاتري و توليد شهروند جهان جديد است و به همين دليل تئاتر يكي از عرصههاي مهم در دگرگونيسازي آرايش اجتماعي محسوب ميشود. در دهه 30 به واسطه هيجانات سياسي- اجتماعي در هنر وارد يك موج نو شديم. اين موج نو در همه هنرها از جمله ادبيات، سينما و تئاتر پديد آمد و ماحصل آن شكلگيري برخي نهادها از جمله كارگاه نمايش بود. طي اين مسير معضلي كه همواره با آن روبهرو بوديم، سياستزدگي بود كه بيش از سياسي بودن يا تحليل بر اساس دانش سياسي غلبه داشت.
«سياه» زبان گوياي جامعه سركوب شده
ويليام بيمن
در ادامه فيلم سخنراني پروفسور «ويليام. او. بيمن» رييس دپارتمان انسانشناسي دانشگاه مينهسوتاي امريكا پخش شد. بيمن مقالهاي دارد با عنوان «چرا ميخندند؟» كه توسط سعيد آقايي براي انتشار در اين كتاب ترجمه شده است. بيمن بيان كرد:«من در رشته مردمشناسي پژوهش ميكنم و دوست داشتم روي روابط بين هنرپيشهها و تماشاگران تحقيق كنم. به همين دليل بررسيهاي زيادي در ايران در خصوص تئاتر روحوضي، تعزيه، عروسكي، خيمهشببازي و... انجام دادم كه بيش از 30 سال زمان برده است. در تئاتر، ارزشها منعكس ميشوند؛ در تئاتر، هنرپيشهها و تماشاگران با هم معنا را فراهم ميكنند كه طي آن ارزشهاي اجتماعي به خوبي منعكس ميشود.
اين استاد مطالعات خاورميانه با اشاره به بررسيهايي كه با كمك محمدباقر غفاري در حوزه تئاتر روحوضي در ايران انجام داده است، اضافه كرد: اين فرم از تئاتر بسيار مضحك و خندهدار و در عين حال معنادار است و در گذشته در اكثر جشنهاي محلي اجرا ميشد. هر چند متاسفانه اكنون كمتر اجرا ميشود ولي تاثيرش را بر نمايشهاي نوين ايران ميتوانيم ببينيم و اميدواريم روح اين تئاتر در ايران همواره زنده باشد. بيمن پس از بررسي ويژگيهاي متناقض جامعه در طبقههاي اجتماعي متفاوت كه در نمايش روحوضي بازتاب مييابد و چرايي خنده تماشاگر به اين كنشها اشاره كرد: سياه، دلقكي از فروترين طبقه اجتماعي است ولي در عين حال بسيار باهوش است و زبان گوياي جامعه سركوب شده به حساب ميآيد. خوشحالم كه در اين كتاب سهمي داشتهام و مقالهام را به زبان فارسي ميخوانيد و خيلي احساس خوبي دارم كه در شرايط دشوار اجتماعي به پيشرفت دانش كمك ميكنيد.
اهميت بررسي اكنون در تئاتر
نعمتالله فاضلي
در ادامه اين نشست (بخش دوم) نعمتالله فاضلي (مدرس انسانشناسي فرهنگي و جامعهشناسي هنري) با اشاره به اينكه مطالعات تئاتر در ايران در ميان مجموعه مطالعات اجتماعي ديگر توسعهيافته نيست، گفت: «ما در جنبههاي نظري، مجموعههاي وسيعي از منابع در دهههاي اخير تاليف، ترجمه و منتشر كرديم كه حركت بسيار خوبي است ولي چالش جدي ما از آنجا شروع ميشود كه شاخههاي مختلف هنري به زبان دانش اجتماعي هنر خيلي كم مفهومبندي و صورتبندي شده است و در اين حوزه با تاخير روبهروييم.وي افزود: تئاتر از جمله پديدههايي است كه همگام با جامعه جديد ظاهر شده، ولي هنوز نتوانستهايم تئوري تئاتر را در جامعه نوين توضيح دهيم.» او همچنين به بررسي ويژگيها و جايگاه چند نوشتار برگزيده از كتاب پرداخت و اضافه كرد: «مهمترين ويژگيهاي كتاب براي من بخشهايي است كه به كاوش و بررسي مساله تئاتر در ايران ميپردازد. مقالههاي اين كتاب كوشيدهاند تئاتر را از منظر ايران كنوني درك كنند؛ حتي مقاله آقاي كوچكزاده كه به نمايشهاي سنتي ايران پرداخته از منظر اكنون بررسي شده كه بسيار ارزشمند است. شيوه كار امير خراساني در مقالهاش بسيار كارآمد است، زيرا شيوه بررسي اجتماعي هنر در ايران را گامي به پيش برده است. اين كتاب گامهاي بسيار خوبي برداشته است، زيرا به بررسي مساله كنوني ما ميپردازد.»
دانش در خلال گفتوگو فراهم ميشود
فرهاد مهندسپور
فرهاد مهندسپور نيز با اشاره به اينكه آرامآرام به اين سمت در حركتيم كه درباره تئاتر حرف بزنيم، گفت: يكي از مشكلاتي كه ما در طول تاريخ تئاترمان با آن مواجه بوديم، اين است كه كسي در مورد كاري كه ميكرد يا ديگران ابراز نظر يا واكنشي نداشت و به نظر ميرسد آرامآرام تلاش ميكنيم كه درباره تئاتر واكنش جدي داشته باشيم. ما حتي نميدانيم چرا اين روزها بخشي از تئاتريها نميخواهند در جشنواره تئاتر فجر شركت كنند؟ چرا تئاتريها ميتوانند تئاتر اجرا نكنند؟ بسياري از آنچه درباره تئاتر و به مدد ترجمه ميخوانيم، بدون دريافت زمينههاي پديدآورنده آن تئاتر در ايران خوانده شدهاند كه سبب مشكلاتي براي ما شده است. دقيقا همان مسائلي كه هيچ وقت دربارهاش گفتوگو نكردهايم. مهندسپور با اشاره به اينكه صحبت درباره تئاتر از نيمه دهه 70 شروع شد، تصريح كرد: ما در گفتوگو قرار نيست هميشه همديگر را تاييد كنيم. اگر بتوانيم زمينههاي گفتوگو را فراهم كنيم، توليد دانش خواهيم داشت. در بسياري از گفتوگوها با اهالي تئاتر، تئاتر را با تمهايشان دستهبندي ميكنند؛ مثل سياسي، مذهبي و... اين بخشبندي چنين استنباط شده كه تئاتر سياسي فقط سياسي است يا تئاتر تاريخي، فقط به تاريخ ميپردازد. ولي در كنار اينها تئاتري ديگر هست كه اجتماعي است، زيرا به تمهاي اجتماعي و معاصر ميپردازد. اشاره من در آن گفتوگو به اين برميگردد كه همه اينگونهها به گونهاي رويكرد اجتماعي هم دارند و تئاتر نميتواند اجتماعي نباشد.
چرا امروز جامعه در تئاتر نيست؟
رضا كوچكزاده
رضا كوچكزاده گردآورنده كتاب «تئاتر (و) جامعه (و) تئاتر» نيز در اظهاراتش، نخست در خصوص ويليام بيمن و نقش فعاليت پژوهشي او در ايران صحبت كرد: اين پژوهشگر سال 1356 دبير علمي همايش «نمايشهاي سنتي شاديآور» در جشن هنر شيراز بود و مجموعه مقالات بسيار خوبي در اين حوزه تهيه كرد كه متاسفانه پيش از آنكه براي چاپ به دانشگاه امريكا فرستاده شود، مفقود شد. بنابراين ايشان خيلي سعي كرد جاي خالي برخي از آنها را به ويژه در بررسي علمي نمايشهاي تخت حوضي با مطالب جديد و نگارشهايش پر كند. او در ادامه با اشاره به عنوان اصلي كتاب «تئاتر (و) جامعه (و) تئاتر» گفت: كتاب نخستم «تئاتر و جامعه» بود كه سال 1385 منتشر و پنج ماه پس از انتشار ناياب شد و ناشر از من خواست كه مجوز چاپ مجدد را امضا كنم. پس از بررسي نپذيرفتم و پيشنهادم اين بود كه مجموعه مقالاتي جديد با تغييراتي ويژه و توجه به نگاه خوانندگان و انديشمندان بيروني به تئاتر فراهم كنم، چون فهميده بودم كه مخاطبان كتاب فقط هنرمندان تئاتر نيستند و طيفي از جامعهشناسان، انسانشناسان و... نيز به اين موضوع علاقهمندند. به همين علت نسخه جديد را تا آغاز سال 88 آماده كرديم كه رويدادهاي تلخ اجتماعي ما را سالها از كار فرهنگي نااميد كرد و چند سالي كتاب كنار رفت و به دلايل مختلف تا امروز به چاپ نرسيد. در نسخه جديد هم متاسفانه ناشر نام كتاب را تغيير داد و دو نوشتار آن كه اولي در زمينه جامعهشناسي زيست تئاتريها بود و دومي تاثير خانواده را بر نمايشنامههاي ايراني معاصر بررسي ميكرد، بدون آگاهي ما حذف كرد كه هنوز هم دليلش را نميدانم. كتاب زماني ميتواند به درستي بررسي شود كه تمام آنچه طراحي كردهايم به صورت كامل خوانده شود. البته من به شما حق ميدهم كه همين كتاب نشريافته را به مثابه پديدهاي در دسترس بررسي كنيد و ميدانم اگر همه نوشتههاي همين كتاب هم خوانده شود، نسبتهايش به روشني پيداست و نيازمند توضيح پديدآور نيست. آنچه سبب طراحي و پيدايش كتاب شد، اين پرسش ساده بود كه چرا ما (انسان كنوني كه شهروند تهرانيم) نميتوانيم خودمان و مسائلمان را روي صحنههاي تئاترمان ببينيم؟ چرا تئاتر كنوني ما نميتواند ما را ببيند و بخشي از نياز ما را در تئاتر برآورد؟ شايد به همين دليل است كه بخشي مهم از جامعه ايراني علاقهاي به تماشاي تئاتر ندارند. اميدوارم در چاپ تازه كتاب بتوانيم تركيبي تازهتر ارايه دهيم و نوشتارهايي تازه كه دستاورد مسائل اين روزهاي ماست نيز به آن بيفزاييم. در پايان نشست نيز پرسش و پاسخ پديدآوران و مخاطبان كتاب انجام شد.
مهندسپور: بسياري از آنچه درباره تئاتر و به مدد ترجمه ميخوانيم، بدون دريافت زمينههاي پديدآورنده آن تئاتر در ايران خوانده شدهاند كه سبب مشكلاتي براي ما شده است. دقيقا همان مسائلي كه هيچ وقت دربارهاش گفتوگو نكردهايم.
راودراد: مهمترين تفاوت كتاب در رويارويي با بررسي جامعهشناختي ديگر هنرها اين است كه ما در تئاتر با هنر اجرا روبهرو هستيم؛ به همين دليل تماشاگر و فضاي اجرا عاملي بسيار مهم و ارزشمند است كه در اين بررسيها حذف نشدهاند در حالي كه در هنرهاي ديگر تنها به بررسي متن هنرها ميپردازيم و مخاطبان را ناديده ميگيريم.