قصه پر رمز و راز علاوي
علي موسوي خلخالي
عراق همچنان در التهاب خود ميسوزد. تظاهرات عليه وضع موجود ادامه دارد و اعتراضها رنگ و بوي تازهاي به خود گرفته است. ديگر روشن است آن كس كه به مردم ميتازد و چادرهاي اعتراضيشان را به آتش ميكشد، طرفداران مقتدي صدر هستند كه ميخواهند به اعتراضات مردم كه همچنان نسبت به وضعيت موجود ناراضي هستند و از توافق او براي انتخاب محمد توفيق علاوي ناخشنودند، پايان دهند. مردم محمد توفيق علاوي را نتيجه ائتلاف مقتدي صدر با برخي جريانهاي خاص(كه تاكنون معلوم نيستند) و هادي عامري، رييس ائتلاف بنا و رييس سازمان بدر ميدانند. واقعيت اين است كه انتخاب محمد توفيق علاوي كه پسرعموي اياد علاوي، نخستوزير اسبق و فردي بسيار ثروتمند است اما بر خلاف پسرعمويش مذهبي و بسيار متشرع است، نكات ابهامي بسياري دارد. به ويژه كه اين بار بر خلاف مرتبههاي گذشته، فردي كه براي نخستوزيري از سوي فراكسيونهاي سياسي به رييسجمهوري معرفي شده نه متن نامه معرفياش منتشر شده و نه نامه رييسجمهوري كه نشان دهد بر اساس كدام بند قانوني، ائتلاف اكثريت را به رسميت شناخته و علاوي را معرفي كرده است. از سويي بنا بود به خواست مردم و مرجعيت نخستوزيري معرفي شود كه سابقه حضور در دولتهاي سابق را نداشته باشد در حالي كه علاوي دو دوره در دولت مالكي وزير بوده اگرچه در اعتراض به فساد دولتي استعفا داده است. در عين حال كه همچنان مردم نسبت به معرفي او اعتراض دارند و ميدانهاي تظاهرات خالي نشده است، اصرار او براي نخستوزيري در حالي كه اعتماد به او براي اينكه در سمت موفق شود، اندك است، تعجببرانگيز است. بلافاصله بعد از انتخاب محمد علاوي، نمايندگان ايالات متحده و سفارت اين كشور از اين انتخاب استقبال كردند و او را فردي مناسب براي عبور از بحران فعلي عراق دانستند.
مثلا برت مك گورك، نماينده سابق ايالات متحده در ائتلاف مبارزه با داعش، دقايقي بعد از انتخاب او در توييتي انتخابش را تبريك گفت(البته ساعاتي بعد او اين توييت خود را حذف كرد). يك روز بعد سفارت امريكا بيانيه داد و به دنبال آن اتحاديه اروپا و سازمان ملل در حالي كه خيابانها همچنان نسبت به انتخاب او ملتهب بودند، نامزدي او را تبريك گفتند. علاوي هفته گذشته با عبدالوهاب الساعدي ديدار كرد و گفته ميشود به او پيشنهاد وزارت كشور را داده است. عبدالوهاب الساعدي، رييس سازمان مبارزه با تروريسم عراق است كه مورد حمايت كامل امريكاييها قرار دارد و حتي گفته ميشد، نامزد امريكاييها براي جانشيني عادل عبدالمهدي بوده است. آيا اين نشان ميدهد كه ايالات متحده از او حمايت ميكند؟ محمد توفيق علاوي نخستين فردي است كه دو بار به فاصله حدود 10 روز براي نخستوزيري معرفي و بار دوم براي اين سمت انتخاب ميشود. بار اول گفته شد كه او نتوانسته با جريان صدر به توافق برسد و براي همين رييسجمهوري از معرفي او خودداري كرد. قصه آن ديدار از اين قرار بود كه برهم صالح، رييسجمهوري عراق با او كه براي درمان در بيروت به سر ميبرد، تماس گرفت و از او خواست همان شب خود را به بغداد برساند و رسما براي نخستوزيري معرفي شود. او ساعت 8:30 شب به وقت محلي وارد فرودگاه بغداد ميشود و از آنجا به كاخ السلام براي ديدار با رييسجمهوري ميرود اما قبل از ديدار با برهم صالح دو نفر از سران ائتلاف سائرون به رهبري مقتدي صدر با او ديدار ميكنند و فهرستي از مطالبات حزبي خود را مقابل او ميگذارند، او رد ميكند و ميگويد، بنا بود من دولتي تشكيل دهم كه از سهمواهي احزاب به دور باشد، آن جلسه به نتيجه نميرسد و برهم صالح نيز از معرفي او براي سمت نخستوزيري اجتناب ميكند. حالا چه ميشود كه بعد از فاصله كوتاهي دوباره او نامزد ميشود و رييسجمهوري، او را به پارلمان معرفي ميكند؟ آيا علاوي در آخر شرايط جريان سائرون را پذيرفته است؟ البته حمايت بيشائبهاي كه مقتدي صدر از او ميكند و تلاش دارد، تظاهرات را به نفع او پايان دهد اين شائبه را تشديد ميكند. با توجه به اينكه ائتلاف قانون به رهبري نوري مالكي، نخستوزير اسبق عراق كه در اتحاد با هادي عامري ائتلاف بنا را تشكيل داده، رسما و طي بيانيهاي اعلام كرده كه از علاوي حمايت نميكند همچنين حزب الدعوه و ائتلاف نصر به رهبري حيدر العبادي نيز با صدور بيانيهاي اعلام كردهاند كه از علاوي حمايت نميكنند. ديگر جريانهاي سياسي شيعه نيز نسبت به انتخاب او تاكنون سكوت اختيار كرده يا منفعل برخورد كردهاند. ائتلافهاي كردي نيز تا كنون به او روي خوش نشان ندادهاند و نمايندههاي آنها در مجلس عليهاش موضع گرفتهاند. همين وضعيت نسبت به ائتلافهاي اهل تسنن وجود دارد. بنابراين روشن نيست كه علاوي مورد حمايت چه جريان و ائتلافي است؟ در عين حال كه مرجعيت نيز تلاش دارد خود را از انتخاب نخستوزير دور نگه دارد. اين همه در حالي است كه علاوي بايد ظرف يك ماه از نامزدياش براي نخستوزيري، دولت خود را تشكيل دهد و از پارلمان راي اعتماد بگيرد. تا كنون يك هفته آن گذشته و او فقط 3 هفته ديگر وقت دارد در حالي كه هيچ چيز در افق ديده نميشود كه حكايت از آن كند او ميتواند از مجلس براي دولت خود راي اعتماد بگيرد، آن هم مجلسي كه از احزابي تشكيل شده كه در صورتي حاضر به راي دادن به او هستند كه به آنها در دولت خود سهم دهد در حالي كه علاوي گفته است، دولت خود را به دور از سهمخواهيها تشكيل خواهد داد. اگر علاوي نتواند از پارلمان راي اعتماد بگيرد كه احتمال آن وجود دارد شايد بتوان گفت، كاسهاي زيرنيم كاسه بوده كه او قرباني يك معادله سياسي پيچيده براي يك هدف خاص شود.