انتخاب معقول
فرزاد آشوبي
دراگان اسكوچيچ، سرمربي تيم ملي ايران شده است. بحثي كه مطرح شده اين است كه ايشان با چه سبكي بازي ميكند اما سبك برميگردد به پتانسيل و موجودي و ابزار يك مربي. انتخاب سبك بازي بر اساس واقعيتها و شرايط تيم پيش ميرود و معلوم نيست كه اسكوچيچ با چه سبكي مقابل حريفان ايران در انتخابي جام جهاني بازي ميكند. اما آنچه واضح است، اين است كه عملكرد دراگان اسكوچيچ در فوتبال ايران و 4 تيمي كه هدايتشان را بر عهده داشته، مثبت بوده است. اين درست است كه ايشان در تيمهاي مطرح فوتبال ايران سرمربيگري نكرده است اما هر جايي كه ايشان حضور داشتند، رد پاي مثبتي از خود بر جاي گذاشته است. بر همين اساس من معتقدم، انتخاب آقاي اسكوچيچ در مقابل گزينههاي داخلي يك انتخاب معقول بوده است. دليل اينكه ميگويم انتخاب ايشان معقول بوده به اين خاطر است كه پروسه ساختن يك مربي كه شامل 3 گزينه آموزش، آزمون و خطا و كسب تجربه است در فوتبال ما در سطحي استاندارد اتفاق نميافتد. در بحث آموزش ما ايرادهاي بزرگي داريم كه قابل كتمان نيست. ما در واقع پروسهاي را طي نميكنيم تا مربي كارآزموده شود. مربيهاي ما قبل از اينكه كلاسهاي آموزشي شان را بگذرانند در ليگ يك يا ليگ برتر مشغول به كار ميشوند. پس پروسه كامل طي نميشود و در نتيجه آزمون و خطايي هم انجام نميشود. مربي ما به محض اينكه وارد مسير ميشود، محكوم به گرفتن نتيجه است و طبيعتا آزمون و خطايي هم اتفاق نخواهد افتاد. مربي ما وقتي وارد كار ميشود، فرصتي ندارد تا ايدههاي خودش را پرورش بدهد. در نتيجه و بر اساس همين روند پرورش يك مربي وارد چرخهاي معيوب ميشود كه سرانجامي هم ندارد. اين چرخه معيوب در ادامه فوتبال بيبرنامه، فوتبال بيمنطق و نتيجهگراي ماست كه دور از قواعد فوتبال بينالمللي است.
ما در فوتبالمان اصل لذت را از دست دادهايم و شما اگر از هر بيننده تلويزيوني بپرسيد كه بين تماشاي فوتبال داخلي و فوتبال اروپايي كدام را انتخاب ميكنيد، انتخابش فوتبال اروپايي است. منطور از فوتبال اروپايي بازيهاي تيمهاي سطح اول نيست بلكه حتي تيمهاي سطح پايين اروپا هم بازيهايي به مراتب جذابتر ارايه ميكنند. دليل انتخاب آنها اين است كه ما اينجا چيزي به اسم فوتبال تماشا نميكنيم چون بازيكن و مربي ساخته نشده براي ارايه فوتبال جذاب. تمام تلاشها در فوتبال ايران صرفا براي رسيدن به نتيجه است. به خاطر همين انتخاب اسكوچيچ انتخاب بهتري از گزينههاي داخلي است چون ايشان لااقل پروسه تبديل شدن به مربي را طي كرده است. با اين حال در مجموع گزينههاي داخلي و خارجي بايد به اين نكته اشاره كنم كه چندان هم موافق حضور ايشان نيستم. من انتظار داشتم كه نام بزرگتري مسووليت هدايت تيم ملي را بر عهده بگيرد؛ كسي كه كارنامه موفقتري داشته باشد. اما به هر حال آقاياني كه در فدراسيون هستند با توجه به شرايط خاص و محدوديتهايي كه احتمالا داشتهاند به اين جمعبندي رسيدهاند كه ايشان انتخاب شود. در نهايت ميخواهم به اينجا برسم كه با انتخاب اسكوچيچ موافقم. با اين حال در چند روز گذشته انتقادات زيادي به انتخاب اسكوچيچ مطرح شده است. در اين زمينه بايد ديد كه چه كساني انتقادات را مطرح ميكنند و در واقع چه مسالهاي را مورد انتقاد قرار ميدهند. با احترام به همه اين بزرگان و عزيزان، انتخاب اسكوچيچ بياحترامي به مربيان داخلي نيست. در واقع آن چيزي كه به نام مربي در فوتبال ايران نام ميبريم، توهين به جامعه مربيان است. اي كاش ما مربياي در ايران داشتيم كه موفقيت مستمر را تجربه كرده بود و در آن صورت قطعا او يك گزينه شايسته بود براي تيم ملي. در اين سالهاي اخير و اگر دقيقتر بخواهيم بگوييم در 27 سال اخير افتخارات تيمهاي باشگاهي ما اين بوده كه 3 بار توانستهاند به فينال ليگ قهرمانان آسيا راه پيدا كنند ولاغير. از اين 3 بار، دو بار با مربيان خارجي، باشگاههاي ما به اين افتخار دست پيدا كردهاند. پس مشخص ميشود كه ما چقدر در اين زمينه دچار ضعف و كمبود هستيم. بنابراين معتقدم انتقادات به انتخاب اسكوچيچ مبناي درست و منطقي ندارد. اگر قرار است هدايت تيم ملي به يك مربي ايراني برسد بايد فرآيند ساخت يك مربي به طور كامل پياده شده باشد. البته كه ايرانيها شايسته چنين جايگاهي هستند به شرطي كه مسير رسيدن به چنين جايگاهي به طور كامل طي شود. مسيري شامل آموزش و كسب تجربه و آزمون و خطا. به جز طي اين مسير امكان ندارد كه حتي ما در آينده هم بتوانيم مربياني داشته باشيم كه فوتبالمان رشد كند، ليگمان ليگ جذابي باشد و بازيكناني ساخته شوند كه افتخارات طولانيمدت و مهمي را براي فوتبال ما به ارمغان بياورند. در اين سالها اگر موفقيتهاي مقطعي و كوتاهمدتي هم براي فوتبال ما رخ داده صرفا به دليل چشمه خروشان استعدادي است كه در كشور ما وجود دارد كه ساليان سال است، درست پرورش داده نميشوند. اين موفقيتهاي مقطعي هيچ ارتباطي با كيفيت مديريت و برنامهريزي در فوتبال ايران ندارد.