• ۱۴۰۳ دوشنبه ۲۸ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4583 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۲۱ بهمن

در حلقه استقبال‌كنندگان امام چه گذشت؟!

اين تازه اول راه است

لطف‌الله ميثمي

دهم بهمن‌ماه پنجاه و هفت قرار بود هواپيماي امام و يارانش به سمت تهران پرواز كند اما به دلايلي عقب افتاد. جمعيت زيادي از مردم هم به بهشت زهرا رفته بودند و در تمام محيط بهشت زهرا پوشش وسيع سيستم صوتي و بلندگو نصب شده بود. خاطرم هست كه آيت‌الله خامنه‌اي هم تازه از زندان آزاد شده بودند و آنجا حضور داشتند و من با ايشان احوالپرسي كردم. آيت‌الله بهشتي هم براي جمعيت زيادي كه گرد آمده بودند سخنراني كرد. سخنراني پرشوري كه نكات قابل توجهي را بيان كردند اما متاسفانه تا امروز كمتر از آن سخنراني ياد شده است. دو روز بعد يعني 12 بهمن‌ماه بود كه هواپيماي امام در تهران به زمين نشست. من هم براي استقبال در فرودگاه مهرآباد دعوت شده بودم. سالن فرودگاه تقسيم‌بندي شده بود. من در گوشه‌اي نزد آيت‌الله طالقاني و مهندس بازرگان ايستاده بودم و سرانجام هواپيما به سلامت به زمين نشست و بعد از گذران تشريفات امام اولين سخنراني خود را در فرودگاه انجام داد و فرمودند: «اين تازه اول راه است». در آن جمع دوستان سابقم مثل حبيبي، يزدي و.. همه بودند و خبرها و رويدادها را رد و بدل مي‌كرديم و موضوعات را باهم در ميان مي‌گذاشتيم. هشتم آبان‌ماه همان سال بود كه من از زندان آزاد شده بودم و دوستاني كه بعد از مدت‌ها من را ديدند از مشكلي كه براي دست من به وجود آمده بود و نابينا شدن من بسيار متاثر شده بودند و گريستند. بعد از پايان سخنراني امام همگي با اتوبوس راهي بهشت‌زهرا شديم. البته من به خاطر جمعيت بالايي كه در بهشت زهرا حضور داشتند نتوانستم پياده شوم و مجبور شدم به منزل برگردم و سنخراني امام را كه يكي از مهم‌ترين سخنراني‌هاي ايشان بود از تلويزيون در منزل دنبال كنم. منزل ما در نزديكي منزل دكتر حبيبي بود و در دوران انقلاب دائما در با حضور ديگر جوانان انقلابي در منزل جمع مي‌شديم و درباره موضوعات مختلف بحث و تبادل نظر مي‌كرديم.

پس از آن در پانزده بهمن‌ماه بود كه من با امام خميني در مدرسه رفاه ملاقاتي يك ساعته داشتم. در آن ملاقات امام از نابينايي من خيلي ناراحت شد و ضمن احوالپرسي صحبت‌هايي راجع به وضعيت نفت و فروش نفت و نحوه اداره درآمدهاي نفتي درگرفت، در آن دوره من پيشنهادهايي درباره بهره‌گيري از درآمدهاي نفتي داشتم كه با ايشان در ميان گذاشتم و...

اينها خاطراتي است كه از آن روزگار كه همچنان در ذهن و ياد من زنده مانده است. روايت از آن روزگار بسيار است و ناگفتني‌هاي بسياري باقي مانده است. اما همچنان وقتي به بهمن 57 فكر مي‌كنم، اين خاطرات زنده و شفاف مقابلم قرار مي‌گيرند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها