ايران يك جمهوري اسلامي است
رسانههاي خارجي درباره انقلاب ايران چه گفتند؟ براي توصيف آن دستاورد جمعي و مردمي، چه كلماتي را كنار هم صف كردند و چطور اين واقعه مهم تاريخ معاصر جهان را روايت كردند؟! آنچه ميخوانيد منتخبي از اين روايتها در روزهاي انقلاب و كمي بعد از آن در رسانههاي خارجي است.
كسي براي مخفي كردن صورتش ماسك نميزد
«من دو ماه از بهترين زمان ممكن را آنجا گذراندم؛ يعني از كريسمس ۱۹۷۸ تا اواخر فوريه ۱۹۷۹ انقلاب ايران را به روايت عكس پوشش ميدادم. آن روزها نه اينترنت بود، نه تلفن همراه و توييتر. هيچ كسي براي مخفي كردن صورتش ماسك نميزد. همين باعث سقوط سلسله پهلوي و راهاندازي جمهوري اسلامي شد.»؛ اينها را ديويد برنت، عكاس امريكايي كه ۴۴روز از انقلاب ۵۷ ايران عكاسي كرده در گفتوگو با نيويوركتايمز ميگويد. او داستان مردمي را روايت ميكند كه هر روز براي بيان اعتراضشان به خيابانها ميآمدند: «من ديدم كه تظاهرات تقريبا روزانه اتفاق ميافتد. بعضي راهپيماييها كه از قبل برنامهريزي شده بود، حدود نيم ميليون جمعيت را به خيابان ميكشاند. بقيه آدمها هم به صورت خودجوش به سرعت به جمعيت ميپيوستند. با شروع شعارها، كلمات خيلي زود دهان به دهان ميشد و به گوش ميرسيد. تنها چند دقيقه طول ميكشيد كه صدها و حتي هزاران نفر از مردم وسط خيابان باشند و صداي اعتراضشان نسبت به محمدرضا پهلوي و سلطنتش را فرياد بزنند.»
او مركز تمامي اتفاقات بود
مارتين وولاكوت، خبرنگار «گاردين» در يك تجزيه و تحليل ساده اما حيرتانگيز درباره انقلاب ۵۷ مينويسد: «اختلافات عميق در ايران طوري است كه عدم ثبات به همراه دارد.» آنطور كه گاردين مينويسد: آن روزها همه نگاهها به آيتالله خميني بود كه بعد از تبعيد ۱۴ساله قرار بود به ايران برگردد. با وجود تبعيد، روحاني با كمك كاستهايي كه ميرساند انقلاب را از دور مديريت ميكرد. وولاكوت مينويسد: «او در مركز تمامي اتفاقات بود.» ۱۷ژانويه ۱۹۷۹ تقريبا ديگر چيزي از شاه و قدرتش باقي نمانده بود. ارتشش او را رها كردند و سربازاني كه نميخواستند هموطنهاي ايرانيشان را قتلعام كنند، رهبرشان را تنها گذاشتند. اول مارس ۱۹۷۹ آيتالله خميني به قم بازگشت. او در سخنرانياش خطاب به تمامي حضار گفت: «ايران بايد يك جمهوري اسلامي باشد نه دموكراتيك. اين كلمه دموكراتيك را به كار نبريد. اين يك سبك غربي است. ما به تمدن غربي احترام ميگذاريم، اما از آن پيروي نميكنيم.»