نگاهي به «غلطخواني»، مجموعه شعر ساريا ابرا
امر اجتماعي در ادامه گفتمان هفتاد
اسماعيل مسيحگل
ادبيات فارسي و بالاخص شعر آزاد در حال حاضر از فقدان تكنيك و فكرپردازي دقيق رنج ميبرد؛ براي بهبود اوضاع شعر شايد بهتر است هنجارگريزي و زيست با نگاهي تازه در قالب ترمها و مفاهيم تعريف شده به شاعران جوان آموزش داده شود. مجموعه شعر «غلطخواني» سروده ساريا ابرا كه در نشر پريسك منتشر شده است، باتوجه به ضرورت وجود اين نگاه تازه، تفكيكناپديري خير و شر را در لابيرنتهاي مختلف خود به نمايش گذاشته و اشاراتي به عقايد، پيشينهها و گاهي اسطورههايي دارد كه در اذهان عمومي جا خوش كرده و مانع پيشرفت ادبيات ميشوند؛ اين مجموعه با نگاه تازهاي موارد مذكور را به چالش ميكشد. با وجود طويل بودن اكثر اشعار موجود در اين مجموعه، كاملا مبرهن است كه ساريا ابرا گرايش زيادي به سمت ايجاز و در عين حال پويايي سطور دارد، چراكه با همنشيني و جانشيني مناسب كلمات سعي او در ايجاد بهترين معماري و چيدمان سطرها به وضوح ملموس است. اگر شاعري با ريخت و پاش زياد كلمات بخواهد ذهن مخاطب را به سمت تفكرات خود سوق دهد با نتيجهاي عكس اين مهم مواجه ميشود و شعر را به سمت توصيفات زياد و توضيح واضحات پيش ميبرد كه البته مولف اين كتاب به اين مطلب واقف بوده و مخاطبهاي خود را افرادي باهوش درنظر گرفته تا هر فرد با پيشزمينه فكري خود بتواند به تاويلي منحصر به فرد از اشعار برسد. تصور اشتباهي كه از اشعار پستمدرن در جامعه ادبيات دهان به دهان ميچرخد اين است كه معناگريزي و پراكندگي در آن موج ميزند اما توجه به فرم نبايد مولف را از عمق غافل كند؛ براي فرهنگسازي در زمينه شعر فارسي بايد اطلاعات تئوريك شاعران را افزايش داد، چراكه پيوستگي جهان دروني و بيروني اشعار به ماندگاري آثار خلق شده كمك بسزايي ميكند.
با خوانش اين كتاب به يكپارچگي و يكي شدن اين دو مرز دست مييابيم.
دايره نسبتا وسيع واژگاني در «غلطخواني» و نوع رفتار شاعر با نحو زبان، ممكن است مخاطب ناآشنا را تا حدي سردرگم كند اما اين به معناي پراكندگي عدم انسجام زيباييشناختي در اشعار نيست. ساريا ابرا به موقعيت زن در كنار چالشهاي سياسي و اجتماعي در چندين شعر پرداخته و زن را به عنوان عنصري مهم و البته ستمگريز در ساختار زندگي معرفي كرده است كه به تنهايي ميتواند پايههاي تمامي نهادهاي زيستي اجتماعي خود را مستحكم كند نه به عنوان كالايي كه در كنار مردان اهميت پيدا ميكند.
مقابله با مردسالاري و توجه به قشر فرودست، تنهايي و نتايجي كه چالشهاي سياسي در پي دارد، به عنوان پارهاي از موضوعات جاري در شعرهاي ساريا ابرا قابلملاحظه است. بازيهاي زباني كه اكثرا دروني شعرهاي كتاب «غلطخواني» شده، اين مجموعه را در زمره آثاري قرار ميدهد كه گفتمان شعر دهه 70 را تا امروز كه در پايان دهه 90 هستيم، ادامه دادهاند. شعرهايي كه راه خود را از تلقيهاي گنگ و ستروني مانند «سادهنويسي» كه در دهه 80 مطرح شد، جدا كرده و با عبور از آن، به سوي فردايي ميروند كه دو دهه پيش در افقهاي پيشِ روي زيباييشناسي شعر دهه 70 متجسم شده بود.