• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۳ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3235 -
  • ۱۳۹۴ دوشنبه ۱۴ ارديبهشت

بازخواني پرونده يك جشنواره

جداسازي بخش بين‌الملل فجر و ديپلماسي عمومي

    رضا صديق/  هجدهمين دوره بخش بين‌الملل جشنواره فجر به پايان رسيد. پيش از پرداختن به برايند اين جداسازي، بد نيست كه ريشه اين جداسازي را به روايت مسوولان اين اقدام بررسي كنيم تا متر و معيار درست‌تري براي سنجش به دست بياوريم. اين بازخواني علامت سوال‌هايي دارد كه تا از نقطه شروع به آن نگاه نكنيم، نمي‌توان به درستي به طرح آنها پرداخت.

هفده دوره و روند ثابت
دبيرخانه جشنواره فجر به كمك بازوي اجرايي وزارت ارشاد اسلامي يعني بنياد سينمايي فارابي، هفده دوره پيشين بخش بين‌الملل جشنواره فجر را نيز برگزار مي‌كردند. اين بخش از جشنواره به صورت همزمان با بخش سينماي ملي وتوليدات داخلي برگزار مي‌شد و بر همين اساس با توجه به اين همزماني بازار فيلم نيز در همان ايام برپا مي‌شد. همزماني اين دو رويداد سبب مي‌شد تا هردو بخش (داخلي و بين‌الملل) در بازار فيلم فعاليت كنند و براي فروش و پخش فيلم‌ها برنامه بريزند.
همزماني دو بخش داخلي و بين‌الملل فجر، همواره اعتراضاتي را درپي داشت؛ اعتراضاتي با اين رويكرد كه به دليل حجم و تعداد فيلم‌هاي توليد داخل، برنامه‌ريزي و هماهنگي مخاطب براي ديدن فيلم‌هاي بخش بين‌الملل سخت است و بسياري از فيلم‌ها را تماشاگراني كه بر بخش ملي متمركز بودند نمي‌توانستند در بخش بين‌الملل ببينند اما مخاطباني بودند كه تنها براي بخش بين‌الملل در جشنواره شركت مي‌كردند. از سوي ديگر نيز با توجه به امكانات تجهيزاتي سينماي ايران، سينماهاي بهتر همواره براي نمايش فيلم‌ها در اختيار بخش ملي قرار مي‌گرفت و بخش بين‌الملل به نسبت از امكانات مناسبي برخوردار نبود. اين نكته‌ها اما با گذشت هفده دوره از برگزاري ديگر در ذهن مخاطب بخش بين‌الملل رنگ باخته بود و همين استمرار در برگزاري و همزماني در اذهان نقش بسته و عادتي ديرينه شده بود. هفده دوره و هفده سال براي برگزاري يك جشنواره زمان طولاني‌اي محسوب نمي‌شود اما آن قدر هم زمان كمي نيست كه بتوان به‌راحتي از كنارش گذشت. هفده دوره پيشين جشنواره بين‌الملل فجر به همين دليل نيز توانسته بود نقبي براي خود بگشايد و بعضي شركت‌هاي سينمايي  داخلي و خارجي را به خود راه بدهد و در خريد و فروش فيلم‌ها، تمركز بر بازار فيلم اقتصادي را رقم بزند. بنياد سينمايي فارابي در هفده دوره قبل جداي بازار فيلم در انتخاب فيلم‌ها، هيات داوران، دعوت رسانه‌هاي غيرايراني به جشنواره و ارايه بخش بين‌الملل در كنار دبيرخانه، مهم‌ترين سازماني بوده است كه براي برگزاري اين جشنواره مي‌كوشيد. اما در هجدهمين دوره جشنواره بين‌المللي فجر بنياد سينمايي فارابي از اين همكاري كنار گذاشته شد و از آن به عنوان همان بازوي اجرايي ياد شده در تعريف اين بنياد استفاده نشد و تمام فعاليت‌هايي كه پيش‌تر اين بنياد انجام مي‌داد، به عهده امور بين‌الملل سازمان سينمايي گذاشته شد. همزمان با جداسازي بخش بين‌الملل از بخش ملي در جشنواره فجر، مناسبات تازه‌اي نيز در ساز و كار و ساختمان سينماي ايران اتفاق افتاده است. ساز و كار و ساختاري كه سازمان سينمايي متولي آن محسوب مي‌شود و به نوعي طبق گفته‌هاي حجت‌الله ايوبي، تلاش دارد تا سينماي ايران را «سازمان‌مند» كند، يا به نوعي سيستماتيك و يكدست و از همين قدم در جداسازي اين دو بخش و متصديان برگزاري بخش بين‌الملل مي‌توان تا حد بسياري رويكرد سازمان را متوجه شد.

امور بين‌الملل سازمان سينمايي وارد مي‌شود
هجدهم شهريور ماه سال نود و دو، روابط عمومي سازمان سينمايي در خبري اعلام كرد طي حكمي از سوي رييس سازمان سينمايي، حجت‌الله ايوبي، آرش اميني به عنوان مديركل حوزه رياست و امور بين‌الملل سازمان سينمايي و امور سمعي و بصري منصوب شده است. حكم اين سمت در حالي ارايه شد كه پيش‌تر درباره محدوده عملكرد اين حوزه توضيحات مشخصي داده نشده بود. زيرا در دولت پيشين به دليل درگيري‌هاي مدام جواد شمقدري (سازمان سينمايي) با اهالي سينما و خانه سينما و الخ، اين معاونت مجال عرضه پيدا نكرده بود. در دولت جديد و با انتصاب حجت‌الله‌ ايوبي و شروع فعاليت اين سازمان، ساز و كارهاي تازه‌اي پيش رو قرار گرفت. پس از گذشت يك سال از اين انتصاب و در شهريور ماه سال 93، آرش اميني درباره فعاليت خود در اين معاونت توضيحات مشخصي ارايه كرد. او در يك گفت‌وگوي مفصل با خبرگزاري فارس برايند بررسي يك ساله‌اش را از وضعيت بخش بين‌الملل سينماي ايران و آنچه براي اين بخش در سر دارد به صراحت بيان كرد. اميني با تاكيد اينكه بخش بين‌الملل سينماي ايران هيچ تناسبي با ابهت سينماي ما ندارد، وارد بحث شده بود و وضعيت بخش بين‌المللي سينماي ايران را با يك مثال توضيح داد: «. شبيه ساختماني نيمه‌كاره با چند تيرآهن است كه برخي درحال چيدن آجر و برخي درحال كارگذاشتن پنجره هستند و تنها روكاري زيبايي دارد، هرچند انجام اين كارها هم خوب است اما فاقد نقشه هستند». اميني با بيان اينكه اين توصيف به معناي ناديده‌گرفتن فعاليت ديگران نيست گفته بود كه «سينماي ما خواسته‌هاي ديگري دارد. اكنون در دنيا تكنولوژي عوض شده... و از آنجا كه ابزار تغيير كرده ما هم بايد كمي به روز شويم». او به تجربه‌اش در فستيوال كن پرداخته بود و از تلاش براي «جزيره‌اي» عمل نكردن سخن گفته بود. اميني با اشاره به اينكه «احساس كردم، به اندازه كافي تخصصي كه بايد دركار بازاريابي و ارتباطات باشد، نداريم.» به بيان مثالي درباره فيلم شيار 143 پرداخته بود كه پوستر اين فيلم با هزينه بسيار بر ستون بزرگي كار شده بود اما هيچ معرفي‌اي از مضمون فيلم صورت نگرفته بود كه مي‌شد با خلاصه‌اي، فيلم را معرفي كرد. آرش اميني با بيان اين روايات از فستيوال كن در مصاحبه‌اش تاكيد كرد كه ما در سينماي ايران نياز به آموزش يكسري افراد متخصص در زمينه معرفي و بازاريابي براي سينماي ايران داريم و به نحوه اين برنامه آموزشي پرداخت. تاكيدي كه اميني در اين بخش از سخنانش داشت تنها معطوف به ساز و كار و نوع ارايه فيلم‌ها به جشنواره‌هاي بين‌المللي نبود بلكه به نوع بازاريابي و نحوه گردش اقتصادي و فروش فيلم‌ها پرداخت و تاكيد كرد كه «ما نيرو كم داريم.» او درباره تجميع اين نيروهاي تازه – كه طبق گفته‌اش آموزش مي‌بينند، گفت كه اين اتفاق نظر همه مديران ما است و قرار بر اين است كه همچون وزارت خارجه اين بخش داراي ميزهايي باشد به عنوان ميزهاي كارشناسي مثل ميز خاورميانه، ميز اروپا، ميز آسيا و... تاكيد كرد كه اين روند «داراي دفتر و دبيرخانه مستقل خواهد بود. بدين‌ترتيب تمامي مكاتبات سينمايي كشور به صورت يكپارچه تحت اصول واحد و مبتني بر سياست‌هاي كلان فرهنگي كشور خواهد بود». در آخر نيز اميني محل بساط اين حركت را موسسه رسانه‌هاي تصويري دانست؛ يعني مركزي كه امروز به عنوان دفتر اصلي برگزاري هجدهمين دوره بخش بين‌الملل جشنواره فجر شناخته شده است.
اميني در بخش ديگري از گفت‌وگويش در پاسخ به سوالي مبني بر اينكه «روابط بخش بين‌الملل سينماي ايران متكي به افراد خاص شده است و به جاي يك مركز، افرادي هستند كه سياستگذاري بين‌المللي سينما را تعيين مي‌كنند» گفت كه ما بايد به سمت يك «سياست واحد در بخش خارجي سينما» برويم و آن افراد «ان‌شاءالله با ما همكاري مي‌كنند». در سوالات بعدي مشخص شد كه منظور از آن افراد اسفندياري مدير بخش بين‌الملل فارابي است و مستقلا خود فعاليت‌هاي بخش بين‌الملل فارابي اما درباره نوع تعامل و همكاري‌اي كه مدنظر رييس بين‌الملل سازمان سينمايي است هيچ شفاف‌سازي نشده و متولي مشخصي نيز معين نشده است.
نوع رويكرد آرش اميني رييس امور بين‌الملل سازمان سينمايي به آنچه كه بايد اتفاق بيفتد ايجاد بستر اقتصادي براي سينماي ايران است. رويكردي كه راهكار بهبود وضعيت بين‌الملل سينماي ايران را در بسترسازي تعامل اقتصادي شركت‌هاي پخش‌كننده فيلم با سينماي ايران و همچنين دنيا تعريف مي‌كند. تاكيد اميني بر ساختن اين بستر يكي از دلايل جداسازي بخش بين‌الملل از بخش ملي جشنواره فجر بوده است. نگاهي كه در بازار فيلم نمود پيدا مي‌كند و بر اين موضوع تاكيد دارد كه سازمان سينمايي به عنوان متولي سينما، مبلغ فيلم‌ها مي‌شود و ساير شركت‌هاي پخش فيلم در اين چارچوب بايد فعاليت كنند.

رودرروي هم؛ فارابي و سازمان سينمايي
آبان ماه سال 93 و پس از صحبت‌هاي صورت گرفته براي اين جداسازي از سوي ارشادي‌ها، صداي امير اسفندياري (معاونت بين‌الملل بنياد فارابي به عنوان شخصي كه دست اندركار برگزاري هفده دوره بين‌الملل جشنواره فجر و بازار فيلم سينماي ايران در جشنواره‌هاي مختلف و فجر بوده) درآمد. او با انتقاد از سياستگذاري تازه‌اي كه در بخش بين‌الملل سينماي ايران در حال رقم خوردن است در گفت‌وگويي با خبرگزاري ايسنا به برخي از نقدهايي كه بر عملكرد فارابي و بازار فيلم مطرح بوده نيز پاسخ گفت. واكنشي كه البته از سوي رييس سازمان سينمايي، حجت‌الله ايوبي، تحمل نشد و پس از پخش شايعه مبني بر بركناري اسفندياري، ايوبي در نامه‌اي به رياست وقت بنياد فارابي با رد شايعات نوشت: «اظهارات اخير آقاي امير اسفندياري مدير محترم امور بين‌الملل فارابي اگرچه شايسته دقت نظر و بررسي است، نشان‌دهنده ناهماهنگي بخش‌هاي مختلف امور بين‌الملل است. بديهي است به هر دليلي همان‌گونه كه از لحن گفته‌ها برمي‌آيد، (اگر ايشان) آمادگي ادامه همكاري را نداشته باشند، در ساماندهي امور بين‌الملل فارابي تدبير نمايند». اما اسفندياري چه گفته بود؟
او درباره اين جداسازي ضمن اشاره به اينكه هيچ‌كس با داشته‌ها و سرمايه‌هايي كه در طول زمان به دست آورده، اين‌طور رفتار نمي‌كند گفته بود كه بايد اصلاحات تدريجي رخ بدهد و نقاط ضعف در اجراي بخش بين‌الملل بايد به مرور بر طرف شوند نه اين‌گونه كه كل داستان را تغيير بدهيم.
او در پاسخ به اين نقد كه بازار فيلمي كه فارابي در اين سال‌ها برگزار كرده است مورد تاييد نيست و داراي مشكلات عديده بوده است، گفته بود كه اولا كه به آماري كه درباره عملكرد فارابي گفته مي‌شود مطمئن نباشيد زيرا آن چيز كه فارابي مي‌گويد با اين متفاوت است. ثانيا هميشه عقد قرارداد در بازار فيلم اتفاق نمي‌افتد و حتي ممكن است بعضي وقت‌ها مذاكراتي كه در يك بازار بين‌المللي آغاز شده، مدتي بعد نتيجه دهد، ثالثا محدود كردن بازار فيلم به محلي براي عرضه تجاري محصولات سينمايي به هيچ‌وجه درست نيست. بخش مهمي از مذاكرات در بازارهاي فيلم كن و برلين هم به عرضه فرهنگي فيلم مربوط مي‌شود.
معاونت بين‌الملل بنياد فارابي تشكيل بازار با حضور توليدكنندگان ايراني را عاملي براي امكان برقراري ارتباط مستقيم سازمان‌هايي نظير سوره، كانون و صدا و سيما با خارجي‌ها عنوان كرد و گفت كه موجب انگيزه بيشتري براي توزيع فيلم‌هاي آنها شده است. وي همچنين تاكيد مي‌كند كه انجمن سينماي جوان و مركز گسترش سينماي مستند و تجربي نيز توانستند در اين سال‌ها در همين بازار فعاليت كنند و بخش‌هاي خصوصي نوپا نيز محلي براي شروع مذاكرات حرفه‌اي پيدا كنند. به نظر اسفندياري به همين جهت، بازار فيلم ايران تبديل شد به مهم‌ترين كارگاه عملي و آموزشي براي شروع فعاليت‌هايي جديد.
به گفته اسفندياري بازار فيلم توانسته بود در خلق و برابر‌سازي فرصت‌ها در دو زمينه موفق عمل كند؛ «اول برخي شركت‌هاي توليد و پخش كه پيش از آن محلي براي آغاز ارتباطات بين‌المللي نداشتند و در همين بازار توانستند پايگاه جهاني خود را پيدا كردند و دوم سازندگان فيلم‌هايي كه مورد توجه پخش‌كنندگان ايراني قرار نگرفته بودند، ولي پس از نمايش براي خارجي‌ها، به رويدادهاي معتبر بين‌المللي راه يافتند».
معاون امور بين‌الملل بنياد فارابي با اعتراض به تغيير زمان برگزاري بخش بين‌الملل فجر سه دليل مي‌آورد كه اين تغيير زماني اشتباه است و به سينماي ايران صدمه وارد مي‌كند.
اولا؛ زمان جشنواره تثبيت شده، پيش از برگزاري جشنواره برلين، در زماني كه برخي ساكنان قاره‌هاي امريكاي شمالي و جنوبي براي شركت در اين رويداد سينمايي به اروپا سفر مي‌كنند، امكان خوبي براي سفر ايشان به كشورمان هم فراهم مي‌آيد. ثانيا؛ انتقال زمان برگزاري جشنواره به ارديبهشت، كه زماني بعد از تعطيلات طولاني نوروزي در ايران است و مقطعي كوتاه بعد از بازار مهم ميپ تي وي است و قبل از آغاز بازار فيلم كن كه به نوعي براي بسياري از شركت‌هاي فعال، نخستين رويداد مهم براي آماده‌سازي محصولات سال جديد است، دشواري‌ها را در امر اجرا چند برابر مي‌كند. ثالثا و مهم‌تر از همه‌چيز، جذابيت اصلي براي خارجي‌ها، يعني امكان تماشاي فيلم‌هاي جديد ايراني در مقطعي كوتاه، يعني در ايام دهه فجر، را از بين مي‌برد. رابعا؛ مانعي مي‌شود براي حضور مهماناني سرشناس از سينماي جهان در جشن‌هاي دهه فجر كه البته شايد براي برخي آنقدرها هم اهميت نداشته باشد.
اسفندياري در گفت‌وگويش با خبرگزاري ايسنا در پاسخ به اينكه دبيرخانه فجر و سازمان سينمايي معتقدند دوره بازارهاي سنتي به سر آمده است مي‌گويد «شوخي با نمكي است» و ادامه مي‌دهد كه «مطمئن باشيد تمام كساني كه سابقه اجرايي موفق در حوزه‌هاي خريد، فروش و بازاريابي دارند، به اهميت مذاكرات رو در رو به خوبي واقفند».

طرح نو در سردرگمي يا اميد
بخش بين‌الملل؟
روند طي شده، نشان از زايش فرزندي دارد كه اگر اين دوره از جشنواره را ملاك قرار دهيم، ناقص‌الخلقه به دنيا آمده است. آرش اميني در مثالي بخش بين‌الملل سينماي ايران را ساختمان نيمه كاره‌اي خطاب كرده بود كه فقط ويترين و در و پنجره دارد و از زيرساخت عاري است، اما حال كه هجدهمين دوره جشنواره فجر به پايان رسيده به نظر مي‌رسد با خانه‌اي نيمه كاره روبه‌روييم كه همان ويترين و لنگه در و پنجره را نيز يكي در ميان و دفرمه دارد. اين اتفاق را نيز شايد بايد در عدم هماهنگي سازمان سينمايي با فارابي دانست. عدم استفاده از تخصص و تجربه فارابي و درگيري ميان اين دو، نتيجه‌اش در هجدهمين دوره جشنواره بين‌الملل فجر به ضرر سينماي ايران به پايان رسيده است. حال رييس امور بين‌الملل سازمان سينمايي بيايد و در پاسخ به انتقادهاي مطرح شده مبني بر جداسازي بخش ملي از بخش بين‌الملل بگويد: «انتقادهايي كه درباره بخش بين‌الملل جشنواره مطرح مي‌شود از اساس ديدگاه‌هاي علمي و مستدل نيستند». و آمار و ارقام كنار هم بچيند كه مجموع ۹۸ مهمان از ۵۰ كشور در اين دوره از جشنواره بين‌المللي فيلم فجر حاضر شده‌اند و الخ يا فارابي روي سايتش آمار جوايزش را رديف كند كه در سه سال گذشته با ۷۸ عنوان فيلم سينمايي در ۵۴ كشور جهان حضوري چشمگير داشته و توانسته است ۳۴ جايزه جهاني نيز به خود اختصاص دهد و قس‌علي‌هذا. اينها اما براي سينماي ايران و بخش بين‌الملل، جز ويتريني كه در هجدهمين دوره شاهدش بوده‌ايم، چه ثمري دارد؟ براي سينماگري كه فيلمش را مي‌سازد و مي‌خواهد از ميان اين جنجال به دنيا معرفي كند چه كمكي خواهد كرد؟ صحبت‌ها و اهدافي كه دبيرجشنواره فجر ترسيم مي‌كند زيبا و اميدوار‌كننده است اما در بحث اجرا چه قرار است رخ دهد؟ نظريه‌پردازي و تئوري تا عمل و اجرا و واقعيت چگونه قرار است پر شود؟

و در آخر و نكته پاياني
چند نكته در اين بين حايز اهميت است؛ ابتدا بايد بر نقطه تمايز ديپلماسي و صنعت سينما اشاره كرد. نقطه تفاوتي كه در اين امر حياتي است و موجب گشايش است نيز در همين تمايز نهفته است.
براي همين هم فهم ساز و كار جشنواره‌هاي بين‌المللي را شايد بايد دوباره مرور كرد؛ به تقسيم‌بندي فدريك مر، دبير پيشين فستيوال لوكارنو و رييس سينماتك سوييس در حال حاضر، سه نوع فستيوال اصولي با شاهدمثال مشخص از سوي آقاي مر معرفي مي‌شوند: يكم فستيوال‌هايي كه سينماي جهان را ارايه مي‌دهند مانند كن و برلين و الخ، دوم فستيوال‌هايي كه سينماي منطقه‌شان را ارايه مي‌دهند مانند پوسان، شانگهاي و سوم هم فستيوال‌هايي كه بر سينماي ملي خودشان تاكيد مي‌ورزند و آن را ارايه مي‌دهند؛ مانند جشنواره بين‌المللي فجر. فدريك مر با تاكيد بر جشنواره فجر و رويكردي كه داشته است اين فستيوال را داراي هويتي اينچنيني مي‌داند اما حالا آيا باز هم اين جشنواره در اين تقسيم‌بندي گنجانده مي‌شود؟
از سوي ديگر نيز در حال حاضر فستيوال‌هاي دنيا يا در عضويت فدراسيون بين‌المللي اتحاديه تهيه‌كنندگان هستند كه با چهار نوع جشنواره‌هاي رقابتي، جشنواره‌هاي تخصصي، جشنواره‌هاي كوتاه- مستند و در آخر جشنواره‌هاي غيررقابتي برگزار مي‌شوند، يا مانند جشنواره پوسان يا نانت بر اين باور بوده‌اند كه مقررات و شرايط اين فدراسيون دست‌و‌پا‌گير است و خود وجهه بين‌المللي‌شان را تعريف كرده‌اند؛ به‌طور مثال جشنواره پوسان با تاكيد بر توليد مشترك بازار فيلمش را به رونق انداخته و قس‌عليهذا. حال با اين شرايط، جشنواره فجر خود را چگونه در وجهه بين‌الملل قرار است مشخص كند و معرفي؟
نكته ديگر نيز بحث اين است كه سينماي ايران خط قرمزهاي مشخصي دارد كه به اين سبب هر فيلمي را در جشنواره‌اش قبول نمي‌كند و اگر هم قبول كند بايد آن فيلم چارچوب و قوانين جشنواره بين‌المللي فجر را كاملا قبول كند. بدين معنا كه اگر سكانس يا پلاني از فيلم مغاير اصول جمهوري اسلامي است چه در مضمون و چه در اجرا بايد از فيلم حذف شود تا بعد اجازه ارايه داشته باشد. اين نكته با دورنماي سازمان سينمايي و دبيرجشنواره فجر مبني بر اينكه بخش بين‌الملل بايد به حد و رتبه جشنواره‌هاي الف (با تعريفي خلاف تعاريف مطرح در فستيوال‌هاي دنيا) برسد، مغايرت دارد و تا پيش از اين با علم بر اين مغايرت اين رويه و رويكرد براي بخش بين‌الملل انتخاب شده بوده كه توليدات ملي مورد تاكيد باشند.

 

برش

به تقسيم‌بندي فدريك مر، دبير پيشين فستيوال لوكارنو و رييس سينماتك سوييس در حال حاضر، سه نوع فستيوال اصولي با شاهدمثال مشخص از سوي آقاي مر معرفي مي‌شوند: يكم فستيوال‌هايي كه سينماي جهان را ارايه مي‌دهند مانند كن و برلين و الخ، دوم فستيوال‌هايي كه سينماي منطقه‌شان را ارايه مي‌دهند مانند پوسان، شانگهاي و سوم هم فستيوال‌هايي كه بر سينماي ملي خودشان تاكيد مي‌ورزند و آن را ارايه مي‌دهند؛ مانند جشنواره بين‌المللي فجر. فدريك مر با تاكيد بر جشنواره فجر و  رويكردي كه داشته است اين فستيوال را داراي هويتي اينچنيني مي‌داند اما حالا آيا باز هم اين جشنواره در اين تقسيم‌بندي گنجانده مي‌شود؟

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون