نگاه-2
سينما بايد همگام با گشايشهاي سياسي قدم بردارد
رضا درستكار*/ در گذشته به نظرم ما چيزي به نام جشنواره بينالمللي نداشتهايم و شبحي از يك امر بينالملل در جشنواره ملي ما اتفاق ميافتاد. امسال نخستين سالي است كه ما جشنواره بينالمللي داشتيم و اي كاش حتي نام جشنواره را هم تغيير ميدادند تا هويت مستقلش در نام جشنواره هم نمود پيدا ميكرد. به هر روي و با تمام كم و كاستيها امسال ما يك جشنواره بينالمللي در ايران داشتيم و تجربههاي پيشين را نميشود به نام جشنواره بينالمللي اسمگذاري كرد. ضعفهاي جشنواره امسال را هم ميشود به حساب قدم اول در اين راه گذاشت. فقط در هدفگذاري جشنواره مديران امسال يك اشتباه مهم داشتند و دچار خطاي ديد شدند؛ آن هم آنجا بود كه مديران جشنواره تمام ظرفيت سينماي پرديس ملت را با توجه به محدوديت اين سينما، به سينماگران اختصاص دادند. در حالي كه اين نقطهگذاري درستي در هدف نبود و بهتر بود كه جشنواره را به هدف اصلي خودش بازميگرداندند يعني فضا را براي حضور طيف دانشجو، جوانان و مخاطبان حرفهاي سينما مهيا ميكردند. به عقيده من اصلا اين جشنواره متعلق به آنهاست و به آينده آنها بر ميگردد. اين نكته، مهمترين نكتهاي بود كه در اجراي جشنواره از ابتدا به اشتباه طراحي شده بود و يك نمره منفي هم براي اهالي سينما شايد محسوب شود كه از اين پتانسيل به خوبي استفاده نكردند.
نكته ديگر هم برميگردد به معاونت تازهاي كه ايجاد شده است و خانه سينما و بحث مديريتي و مديرعامل اين نهاد صنفي كه هنوز مشخص نشده است. همين نكته هم در عدم استقبال سينماگران و عدم برنامهريزي دقيق خانه سينما براي جشنواره بينالمللي فجر نمود عيني داشت. خانه سينما سردرگم بود و عملا نتوانست هيچ حركت مثبتي در زمينه حضور سينماگران فراهم كند. به نظرم ميرسد يك كشمكش پنهاني نيز بين سينماي سنتي ما درباره برگزاري جشنواره بينالمللي و حضور فيلمهاي خارجي وجود دارد كه با گذر زمان و فرهنگسازي، اين موضوع قابل حل است.
از سوي ديگر نيز بعضي ميگويند ضعفهاي اجرايي در اين جشنواره به دليل عدم حضور فارابي است، به نظرم اصلا اين طور نيست و واقعا يك علامت سوال بزرگ درباره فارابي مطرح است؛ آن هم اينكه چرا فارابي در اين سالها اين جشنواره را در انحصار خودش قرار داده بود؟ و هيچ راهي را براي ارتباط سينماي ايران با اين بخش فراهم نكردهاند؟ به نظرم بسيار خوب شد كه اين گردش مديريتي اتفاق افتاد.
اصل موضوع هم اينجاست كه ما به عنوان منتقد نبايد له يا عليه كسي موضعگيري كنيم بلكه بايد تحليل منصفانه درباره جريانات داشته باشيم و درباره جشنواره فجر بايد بگوييم كه سينماي ايران براي آينده و فرداي نسل آتي است. جداسازي بخش بينالملل از بخش ملي را ميتوان روز جهاني شدن سينماي ايران، روز آرامش سينماي ايران، روز تعامل گسترده براي ارتقاي سينماي ايران دانست. بايد اين گونه به موضوع نگاه كرد كه سينماي ما بايد همگام با معادلات سياسي و گشايشهايي كه در زمينه سياست خارجهمان در حال وقوع است، قدم بردارد و شاهد اين تغييرات در حوزه هنر و سينما نيز باشيم؛ با اينكه حتي ميتوانست حوزه هنر، بر سياست پيشقدم باشد ولي حالا هم دير نشده است و ميتوان اين گردش مديريتي را در جشنواره بينالملل به فال نيك گرفت و اميدوار بود.
*منتقد سينما