كرونا نگرفتم ولي يك بيماري بدتر گرفتم به اسم «نكنه كرونا گرفتم»
اخبار و حوادث مربوط به شيوع ويروس كرونا به موضوع روز رسانههاي رسمي و شبكههاي اجتماعي تبديل شده است و هر كسي در حد توان سعي ميكند درباره اين بيماري و نحوه مبارزه با آن اطلاعرساني كند. كاربران توييتر فارسي هم با داغكردن هشتگ كرونا به اين موضوع پرداختند و در عين حال براي كاهش اضطراب و نگراني با اين ويروس با آن شوخي كردند. آنچه ميخوانيد منتخبي از اين توييتهاست.
«همكارم نيم ساعت ايستاده جلوي روشوري دستاشو با مايع شست كرونا نگيره. بعد كه كارش تموم شد دستاشو با شلوارش خشك كرد رفت. كل سيستم پزشكي دنيا رو اپيلاسيون كرد با اين حركتش»، «مردم ساعت هفت صبح تو مترو پتانسيل انتقال سرطان هم دارن چه برسه به كرونا»، «توي خيابون به ماها كه حساسيت فصلي داريم و همش در حال فين و عطسهايم و دلمون ميخواد گلومونو با چنگال بخارونيم؛ به چشم ناقل كرونا نگاه نكنيد!»، «حالا كه ما دانشجو شديم و مترو سوار، كرونا اومده مطمئنم اگه دانشآموز بوديم كرونا فقط روي زير ١٨ سال اثر ميذاشت»، «بهش گفتم الهي تب كنم شايد پرستارم تو باشي گفت بميري هم سمتت نميام و سريع بلاكم كرد»، «الان اينا كه كرونا گرفتن رو ببر پيش مادربزرگ من، يه ليوان عرق نعنا ميده دستشون ميگه بخوريد نيم ساعت ديگه خوب خوب ميشد! بدتر از اون اينه كه بهش ميگي عرق نعنا؟ چه ربطي داره اينا به هم؟ ولي نيم ساعت ديگه يارو خوب ميشه و ما مثل هميشه فقط حيرت ميكنيم»، «تو اين اوضاع كرونا من ديگه به دستامم اعتماد ندارم! لعنتياي كثيف»، «بعضيا طوري ميگن از اين ويروس كرونا پيشگيري كنين كه انگار يادشون رفته تا ديروز از ليوان عمومي آبسردكنهاي خيابون استفاده ميكردن»، «بچههاي زير ٨ سال، كرونا نميگيرن. كي فكرشو ميكرد پشت قيافه خفاش، همچين دل مهربوني باشه كه با بچهها كاري نداشته باشه»، «پيام اومده واسه مقابله با كرونا تو خونه اسپند دود كنيد! مگه كرونا ميخواد چشمتون بزنه با اون قيافههاتون؟»، «كرونا نگرفتم ولي يك بيماري بدتر گرفتم به اسم «نكنه كرونا گرفتم»»، «دوتا مرد حرفشون شد داشتن كل كل ميكردن يكيشون خيلي گولاخ بود يهو اون يكي برگشت به گولاخه گفت چي ميگي مردك كرونا صفت نه آخه كرونا صفت؟ لحظه جالبي بود تولد يه فحش جديد رو ديدن»، «از وقتي كرونا اومده به هيچ چيز آلودهاي دست نميزنم. ولي واقعا بستن بند كفش با دندون اصلا كار سادهاي نيست»، «صبح رفته بودم اداره مسوول مربوطه، مردي حدودا ۶۰ ساله كه نه ماسك زده بود نه دستكش داشت، گفت من سرما خوردم و نميتونم پرونده شما رو بگيرم بدين همكار بغلي. نيم ساعت بعد يكي ديگه از مسوولان اونجا اومد كه براي اين آقا عنبرنسارا آورده بود و رفتند در حياط اداره دود كنند»، «طرف جورابش رو روي بخاري خشك ميكنه، ۱۰ دقيقه بعدش روي همون بخاري نون داغ ميكنه ميخوره. اون وقت از صبح داره استوري مقابله با كرونا برامون ميذاره»، «هيچوقت فكر نميكردم يه خفاش بتونه دانشگامو تعطيل كنه»، «شايد يادتون نياد يه زماني نهايت دغدغمون اين بود كه چرا رامبد جوان ميخواد بچهشو كانادا به دنيا بياره»، «ويروس كرونا در واقع همون ويروس سرماخوردگيه كه از بس بهش بياعتنايي كرديم رفته باشگاه خودشو قوي كرده و حالا برگشته و حريف ميطلبه!»، «ببين به چه روزي افتاديم كه آخرعمري دستمونم بايد بشوريم»، «آخرش هممون از استرس كرونا اماس ميگيريم» و «از امروز كه شنيدم خستگي يكي از نشونههاي ويروس كروناست، حدس ميزنم من از بچگي كرونا داشتم هيچكي هم بهم اهميت نميداد».