عواقب رسانه ميلي
قاسم ميرزايينيكو
پرويز فتاح، رييس بنياد مستضعفان اخيرا در يك برنامه زنده تلويزيوني به جاي پاسخ به پرسش مجري برنامه در واكنش به گفتههاي مجري اين برنامه كه خود را «نماينده مردم» معرفي كرده، گفته است كه «من نماينده مردم هستم؛ شما نماينده مردم نيستيد! شما را صداوسيما گذاشته است تا از من سوال بپرسيد.» گفتوگويي كه اين پرسش را ايجاد ميكند كه آيا به راستي صداوسيما از ملت نمايندگي ميكند و صدا و زبان حال مردم است يا خير. در اين رابطه ابتدا بايد تاكيد كنم كه بنده در گذشته بارها و بارها درباره نقش و جايگاه صداوسيما به عنوان «رسانه ملي» كشور و رسانهاي كه بايد منعكسكننده تمام ديدگاههاي مختلف در كشور باشد و از مسائلي اصلي كه در كشور ميگذرد، بگويد و روايتي دقيق و مردمي از وقايع سياسي-اجتماعي به جامعه ارايه دهد، صحبت كرده و تذكر دادهام اما متاسفانه گوش شنوايي در اين رابطه نبوده است. به نظر ميرسد، مديريت صداوسيما با اين استدلال كه منصوب دولت نبوده و به هيچكس پاسخگو نيست. حال آنكه صداوسيما همواره جناحي و ميلي عمل كرده و عمل ميكند. به همين دليل هم سالهاست كه به جاي تعبير «رسانه ملي» از اين سازمان به عنوان «رسانه ميلي» ياد ميشود و به اين اعتبار ميتوان گفت كه صداوسيما عملا نميتواند صداي مردم باشد و از كليت جامعه نمايندگي كند. اتفاقي كه شايد آخرين نمونه و شاهد آن همين انتخابات اخير باشد. چنانكه ما در ايام انتخابات شاهد بوديم كه كاركنان اين سازمان، چگونه در مصاحبه با مردم هيچ جايي براي كساني كه به هر دليل تمايلي به حضور در انتخابات نداشتند در نظر نگرفت و هرگز صدايي كه از عدم شركت در انتخابات بگويد، پخش نشد. حال آنكه اولا چنين مسالهاي از اساس ناممكن است و در ثاني آمار مشاركت حدود 42 درصدي در انتخابات نشان داد به هر حال بخشي قابل توجه از جامعه در اين انتخابات شركت نكرده است. فراموش نكنيم كه اگر صداوسيما قادر به اقناع مخاطبان خود نباشد طبيعتا شبكههاي اطلاعرساني ديگر يا رسانههاي بيگانه اين كار را به شكلي كه مطلوبشان است، انجام ميدهند. گواه اين مدعا نيز همين مساله گراني بنزين است. چنانچه شاهد بوديم بنابر گفته عبدالرضا رحمانيفضلي وزير كشور، كميتهاي به منظور اقناع افكار عمومي به رياست رييس سازمان صداوسيما و زير نظر اين سازمان تشكيل شده بود اما در عمل حتي يك خبر قانعكننده در اين زمينه پخش نشد. با اين همه نيك ميدانيم كه اين سياست صداوسيما، سياست تازهاي نيست؛ بلكه مدت مديدي است كه ما مشاهده ميكنيم، اخبار دولت در اين رسانه حكومتي به درستي منعكس نميشود و بيشتر سعي در نشان دادن كاستيهاي كار دولت دارند. هر چند بارها رييسجمهوري در اين زمينه از آقاي علي عسگري، رييس سازمان صداوسيما گلايه كرده و به انحاي گوناگون از اين اوضاع انتقاد كرده اما اين رويه تخريب دولت هرگز متوقف نشده است. مشكل ديگر صداوسيما نيز نوعي «پنهانكاري» و «عدم اطلاعرساني» در اين رسانه است. رويكردي كه به ويژه اين روزها با شيوع ويروس كرونا بار ديگر به اثبات رسيده و در واقع گسترش اين ويروس اپيدمي، مُهر تاييدي بر اين عملكرد صداوسيما زده است. سعيد نمكي وزير بهداشت، درمان و آموزش پزشكي همين هفته در نشست غيرعلني مجلس اعلام كرد كه 7 بهمن ماه به رييس سازمان صداوسيما درباره اطلاعرساني در ارتباط با ويروس كرونا تذكر داده و حتي از ايشان خواسته كه شبكهاي مجزا براي پيشگيري از شيوع اين بيماري در صداوسيما راهاندازي شود اما آقاي عليعسگري گفتهاند كه بگذاريم براي بعد از انتخابات. اقدامي كه عملا منجر به خسارت در اين زمينه شده و چنانچه ميبينيم، آموزشدهي در حال حاضر به امري نسبتا بيفايده تبديل شده است.