حال جامعه را خوب كنيم
مسعود غفاري
اين روزها با انتشار اخبار ناخوشايندي كه در مورد كرونا در سطح جامعه ميشنويم با جامعهاي ملتهب و نگران مواجهيم. اين مساله در كنار رخدادهاي تلخ ديگري كه طي چند ماه گذشته بر مردم ما رفته است، باعث شده تا حال شهروندان ما تا حدودي خوب نباشد. اما در چنين شرايطي چه بايد كرد تا «حال» و هواي جامعه و مردمان خوب شود؟
به اعتقاد ما براي تحقق اين امر ميتوان از دو راهكار بهره گرفت؛ يكي راهكارهاي علتزدايانه و ديگري راهكارهاي نشانهزدايانه. در اين بين گرچه همواره راهكارهاي علتزدايانه موثرتر و كارآمدتر است اما در اين شرايط و در كوتاهمدت بهتر است به راهكارهاي نشانهزدايانه پرداخته شود. از سويي مهمترين نياز رواني انسان «امنيت» است. براساس اصول علمي «امنيت» در 7 بخش جاني، رواني، خانوادگي، شغلي، مالي، سياسي و اجتماعي خلاصه ميشود. بررسيها نشان ميدهد در كشورهايي كه شهروندان آن طول عمر بالايي دارند، احساس امنيت در آنها بيشتر است در مقابل كشورهايي كه طول عمر شهروندان آن كوتاهتر است، احساس امنيت در بين آحاد جامعه آنها كمتر است. واقعبينانه آن است كه بگوييم ما نيز با نقايص و كاستيهايي مواجهيم كه باعث ميشود در مواقعي احساس امنيت(در بخشهاي مختلف) چندان كه بايد و شايد تبلور پيدا نكند. براي همين معتقدم كه براي تغيير حال و هواي كنوني بايد ابتدا دولتمردان و كل حاكميت به فكر تقويت حس «امنيت» در بين شهروندان باشند. به عنوان مثال در مورد كرونا اطلاعرساني به موقع، شفاف و درست به شهروندان و اطمينان دادن به اينكه تجهيزات و تيمهاي پزشكي خوب و قابلي براي مواجهه با اين بيماري در كشور وجود دارد، يا توزيع واقعا رايگان ماسك و ساير اقلام پزشكي مورد نياز، يا حتي پذيرش رايگان بيماران در بيمارستانها ميتواند حس آرامش و امنيت را در مورد كرونا به شهروندان برگرداند. در غير اين صورت چطور ميتوانيم از جامعهاي كه خود را در خطر ميبيند، انتظار شاد بودن داشته باشيم؟ و از ياد نبريم كه اگر چارهاي براي افزايش اين احساس نينديشيم با افرادي از جامعه روبهرو ميشويم كه گرفتار افسردگي و انواع آسيبهاي اجتماعي خواهند شد و بيشتر از آنكه به منابع رسمي اعتماد داشته باشند، ترجيح ميدهند اخبار و اطلاعات مورد نيازشان را از طريق فضاي مجازي دريافت كنند كه نتيجهاي ندارد جز آشفته شدن افكار عمومي و ايجاد التهاب در جامعه. پس يادمان باشد كه شاد بودن دليل ميخواهد و «امنيت» مهمترين علت آن است و اين امر منوط به تغييرات ذهني بنيادين در بين مسوولان جامعه است. البته مردم در اين جور مواقع خود راهحلهايي دارند كه سعي ميكنند حال خود و اطرافيان خود را خوب كنند. اين توانايي ارزشمند است اما از اين طرف اين مسوولانند كه بايد فكري عاجل براي خوب شدن حال شهروندان و جامعه بكنند.