مليگرايي عليه مسلمانان
پيرمحمد ملازهي
حزب مردم هند (BJP) از زماني كه روي كار آمده است، سياست رسمي و اعلامي آن اين بوده كه قصد دارد كشور هند را تبديل به كشوري براي هندوها كند. از همين رو يك نوع مليگرايي هندويي بر سياستهاي داخلي اين كشور حاكم شده است و ساير گروههاي قومي و مذهبي كه در هند وجود دارند ...
يك نوع تبعيض را احساس ميكردند. البته اين موضوع ابتدا تنها به مسلمانان اختصاص نداشت. بوداييها، مسيحيان و ساير گروههاي قومي و مذهبي ديگر نيز شامل اين تبعيضها بودند كه با واكنشهاي تندي از سمت آنها همراه شد. اما آنچه موضوع مسلمانان را جدي و حادتر ميكند، اين است از زمان استعمار انگليس بر هند، سياستهاي انگليس به شكلي بود كه هند را به چندين بخش مذهبي و قومي تقسيم كرده بود. بر اساس اين تقسيمبندي مذهبي بود كه پيش از خروج بريتانيا از شبهقاره هند كشور پاكستان شكل گرفت. بنابراين اين سابقه ذهني و تضاد ميان هندو و مسلمانان مربوط به امروز و ديروز نيست. اما از زماني كه حزب BJP روي كار آمد اين تضاد تشديد شد و دولت به سمت ايجاد محدوديتهاي بيشتر براي مسلمانان رفت و براي هندوها فرصتهاي جديدتري را فراهم كرد. اما با توجه به اينكه در هندوستان بيش از 200 قوميت و مذهب زندگي ميكنند چنين رويكردي به نفع دولت اين كشور نيست. البته نبايد فراموش كرد كه حزب BJP براي پيروزي در انتخاباتي كه چندماه پيش برگزار شد از همين احساسات مليگرايانه هندوها استفاده كرد و به قدرت رسيد. اكنون نيز همان سياست گذشته خود را ادامه ميدهد. قانون جديدي كه اخيرا در هند به تصويب رسيد كه افرادي كه تا قبل از 1947در اين كشور حضور داشتند هندي محسوب ميشوند و افرادي كه شامل اين قانون پس از سال 1947 ميشوند معمولا جامعه مسلمانان هند را هدف قرار داده است. بهطور مثال اگر ايالت گجرات را در نظر بگيريد بخشي از آن مسلمان و بخشي ديگر هندو بودند. در بخش بنگال نيز به دو قسمت مسلماننشين و غيرمسلمان تقسيم ميشود. ولي جمعيت مسلمان بالايي در منطقه بنگال هند باقي مانده است. كه اكنون به برخي از آنها شناسنامه و مدرك هويتي داده نميشود و بين بنگلادش و پاكستان سرگردان هستند. اينها افرادي هستند كه از ديد هنديها مسلمان بودند و بايد به پاكستان و بنگلادش بروند. اما از ديد پاكستان اين افراد هرچند مسلمان هستند اما هندي محسوب ميشوند و دولت اين كشور بايد آنها را بپذيرد. اما واقعيت آن است كه ناراندرا مودي نخستوزير هند با اين نوع اقدامات به دنبال جلبتوجه هرچه بيشتر هندوها به سمت خود است و منافع مسلمانان را در نظر نميگيرد و به همين دليل ما شاهد چنين مشكلاتي هستيم. طي روزهاي اخير درگيريهاي شديدي ميان مسلمانان و هندوها در هند رخ داده است و هندوها، مسلمانان در اين كشور را مورد ضرب و شتم قرار دادند. اكنون گروههاي افراطي طرفدار دولت به مسلمانان حمله ميكنند و نيروهاي امنيتي و پليس نيز اقدامات باز دارندهاي انجام نميدهند و تاكنون به شكل خنثي در اين زمينه عمل كردند و تنها نظارهگر اين درگيريها بودهاند. اما اين سياست نميتواند پايدار باقي بماند. چرا كه هند كشور بزرگي است كه در آن طيف گستردهاي از مردم با قوميتها، مذاهب و زبانهاي متعدد زندگي ميكنند. نكته اصلي اينجاست كه تاكنون دموكراسي و فدراليته در هند بوده كه توانسته تا حدي انسجام ملي اين كشور را حفظ كند و مردم در زير يك پرچم قرار بگيرند. اما متاسفانه شرايط به گونهاي است كه وضعيت مسلمانان در اين كشور بدتر از ساير قوميتها است. ولي دولت هند چه بخواهد و چه نخواهد نميتواند اين واقعيت را ناديده بگيرد كه در هند 200 ميليون نفر جمعيت دارند.اينگونه نيست كه هند به راحتي بتواند آنها را ناديده بگيرد. درواقع هند پس از اندونزي بيشترين جمعيت مسلمان را در خود جاي داده است. به علاوه اينكه ادامه اين وضعيت اعتبار هند را در كشورهاي اسلامي كاهش ميدهد و اين موضوع قطعا براي هند قابل هضم نخواهد بود. با اين حال حزب BJP به لحاظ تبليغاتي در حال استفاده از اين وضعيت است و براي انتخابات آينده هم كماكان از اين شرايط بهرهبرداري لازم را خواهد برد. ولي اين تنها يك روي اين سكه است. اگر حزب كنگره در دورههاي بعدي انتخابات بتواند پيروز شود قطعا اين سياست تغيير خواهد كرد و اين چيزي است كه كاملا محتمل است. زيرا دموكراسي در هند چرخه قدرت در اين كشور را امكانپذير ساخته و هيچ تضميني وجود ندارد كه مجددا حزب BJP بار ديگر به قدرت برسد و بتواند برنامههايش را عليه مسلمانان ادامه دهد. در سوي ديگر ما نميتوانيم يك واقعيت تلخ را در نظر نگيريم. كشورهاي اسلامي بر منافع ملي خود حركت ميكنند و نه منافع ايدئولوژيك و اسلامي؛ بيشتر كشورهاي اسلامي در خاورميانه با هند ارتباطات بسيار نزديكي دارند. عربستان سعودي و هند روابط بسيار نزديكي دارند. عربستان حتي براي تامين محصولات استراتژيك از جمله تامين گندم در هند سرمايهگذاري كلاني انجام داده است. در بخش نفت و گاز نيز سرمايهگذاريهايي صورت گرفته است. بنابراين اين كشورها منافع ملي خود را در اين ميبينند كه وضعيت مسلمانان را ناديده بگيرند. در طرف مقابل هند نيز وابستگي به كشورهاي مسلمان براي تامين انرژي و سوخت دارد. از همينرو يك منافع متقابلي بين كشورهاي اسلامي و هندوستان تعريف شده است. هندوستان نيز يك كشور بزرگ است و اين كشورها ترجيح ميدهند با هند مناسبات دوستانه خود را حفظ كنند و آن را قوي نگه دارند به همين دليل توجه زيادي به شرايط مسلمانان ندارند و اگر بخواهند در حد اعلا به آن اهميت دهند تنها دولت هند را به خويشتنداري دعوت ميكنند كه آن هم تنها يك موضع لفظي است.