روزگار سخت و كارهاي خوش
محسن آزموده
بزرگان ما ميگفتند، بميريد قبل از آنكه بميريد! يك منظورشان احتمالا اين است كه به دليل ناپايداري زمانه و غيرقابل پيشبيني بودن آينده، جوري زندگي كنيد كه هر لحظه اگر جان به جان آفرين تسليم كرديد، از زندگي خود پشيمان نباشيد، بديها و كينهها و نفرتها را در خودتان بكشيد و سعي كنيد نامي نيك از خودتان به يادگار بگذاريد. حالا و در شرايط فعلي كه همه شديدا مضطرب و نگرانند، انگار بايد عكس آن حكمت را نيز توصيه كرد، يعني به همگان گفت كه نميريد قبل از آنكه نميريد! منظور اين است كه به جاي زندگي در ترس و دلهره و انتظار كشنده مرگ، زندگي كنيم، خود را در اخبار بد و هراسآور غرق نكنيم، به زندگي بينديشيم و بكوشيم كيفيت آن را بالا ببريم. حكماي رواقي ميگفتند چرا از مرگ بهراسيم، چه وقتي كه ما هستيم، مرگ نيست و وقتي كه مرگ هست، ما نيستيم! پس آيا بهتر نيست به جاي مرگانديشي منفعلانه و دست روي دست گذاشتن، بيشتر و بهتر زندگي كرد؟
اگر فلسفي به قضيه نگاه كنيم، حالا اول مشكل است. يعني قبول، بياييم زندگي كنيم، اما زندگي كردن چيست و براي زندگي كردن چه بايد كرد؟ اما اجازه بدهيد عليالحساب به قضيه فلسفي نگاه نكنيم. نه اينكه قصد تحقير و تخفيف فلسفهورزي را داشته باشم. تفكر و انديشيدن اتفاقا، اگر نگوييم بهترين، قطعا يكي از بهترين كارها براي زندگيكردن است. ارسطو كه ميگفت، لذت عقلي، بالاترين لذتهاست. اما فعلا وارد اين مجادلات فلسفي نميشويم، زيرا به هر حال اينجا صفحه آخر است و جاي بحثهاي سنگين فلسفي نيست. براي بحث و گفتوگو درباره پرسشهاي كليدي و بنيادين در روزنامه بهتر است به صفحه انديشه مراجعه كنيم. اينجا زندگي را به معناي ساده بهره بردن از مواهب هستي، اخلاقي زيستن و ارزنده بودن در نظر ميگيريم، يعني به تعبير آن استاد، خوش باشيم و خوب باشيم و ارزشمند.
اما همين تعبير از زندگي هم خيلي كلي و ممكن است بگوييد مبهم است. چطور خوش باشيم، يعني چه كه خوب باشيم و ارزشمندي يعني چه؟ خوشي يعني بهره بردن لذتهاي زندگي، خوبي يعني تلاش براي كمك كردن به ديگران و اخلاقي زيستن و ارزندگي يعني فراتر رفتن از مصرفكننده بودن. حالا بياييم با همين سه معيار كلي، به اين روزهاي پر التهاب و اضطراب فكر كنيم. چطور خوش باشيم؟ يعني قدر لحظهها را بدانيم، از بودن در كنار هم لذت ببريم، از هر آنچه در دسترسمان هست، به اندازه و شكلي كه به ديگران آسيب نرساند، بهرهمند شويم، فعلا كه نميتوانيم زياد به كوچه و خيابان برويم و تحرك جسمانيمان محدود شده، با تماشاي فيلم و آثار هنري خوب در اينترنت و رسانهها به سير آفاق بپردازيم و با خواندن و گوش كردن به كتابهاي صوتي، در انفس سلوك كنيم، از اشتغال به اخبار مضطربكننده پرهيز كنيم و تا سر حد امكان اميد را در خودمان تقويت كنيم، اما چطور خوب باشيم، خوبي در اينجا يعني اخلاقيزيستن و اخلاقيزيستن يعني رعايت حقوق ديگران و در صورت امكان تلاش براي كاستن از درد و رنجهاي آنها. در وضعيت كنوني اخلاقي زيستن يعني صرفا در فكر خود نبودن، احترام به حق ساير موجودات اعم از انسان و حيوان و اشياء كمك به بيماران، تلاش براي جلوگيري از اشاعه بيماري، سپاسگزاري از پزشكان و پرستاران و همه كساني كه اين روزها فداكارانه و دليرانه به جنگ ويروس ميروند و به هم نوعان خود خدمت ميكنند، حفظ آرامش و سعي در اميدبخشي به ديگران. اما ارزندگي به چه معناست؟ يعني حالا كه به دليل خطر گسترش بيماري، ناگزيريم كه در خانه بمانيم، بهتر است در حد مقدورات، مفيد باشيم، كمتر مصرف كنيم و بكوشيم به هستي بيفزاييم. اين ارزش افزوده هم ميتواند مادي باشد و هم معنوي. يكي مينويسد، ديگري شعر ميسرايد، سومي ترانهاي مينوازد، چهارمي به پدر و مادرش مهر ميورزد و احساسات و عواطف نيك و مثبت را نشر ميدهد و... به عبارت ديگر به جاي دست روي دست گذاشتن و منتظر مرگ ماندن، بهترين كار خوب و خوش و ارزندگي است.
تاكنون لابد همه هزاران هزار پيام درباره روشهاي پيشگيري از بيماري و مبارزه با ويروس و... خوانده ايم و ديده ايم. ترديدي نيست كه همه اين پيامها مفيد است و بايد باشد، اما از امروز سعي ميكنيم در اين ستون به وراي كرونا و ويروس و پيشگيري و مواجهه با آن و... بپردازيم، از زندگي بگوييم و اينكه بهتر است به جاي سر در گوشي كردن و خواندن خبرهاي اضطراب آور، چه كار كرد. بدين منظور ميكوشيم فيلمهاي خوب و كتابهاي مفيد و موسيقيهاي زيبا و اموري كه احساسات مفيد و مطلوب در ما پديد ميآورند را با شما به اشتراك بگذاريم. شما هم اگر تجربيات مثبت و ارزشمندي داشتيد كه ميشد به ديگران پيشنهاد داد، آن را از ما و ديگران دريغ نكنيد و در اين زمينه بنويسيد. قطعا روزهاي تلخ و ناگوار اين بيماري هم خواهد گذشت، اما آنچه در يادها ميماند، نحوه مواجهه ما با اين روزگار سخت و كارهاي خوش و خوب و ارزندهاي است كه كردهايم.