گروه ديپلماسي
حسين شيخالاسلام غروب پنجشنبه 15 اسفند 1398 بر اثر ابتلا به بيماري كرونا در تهران درگذشت. سياستمدار و ديپلماتي كه به جرات ميتوان گفت يكي از محبوبترين چهرههاي سياسي پس از انقلاب اسلامي ايران بود. دلنوشتههاي بيشماري كه چهرههاي مختلف از جناحهاي متفاوت سياسي در يادبود حسين شيخالاسلام نوشتند نشان از دلايل محبوبيت حاج حسين در ميان موافقان و مخالفانش داشت. اين ديپلمات 67 ساله در ميان روزنامهنگاران و اصحاب رسانه هم به سعه صدر شهره عام و خاص بود. كمتر روزنامهنگاري خاطره به اصطلاح «سركار گذاشته شدن يا بدقولي» از حسين شيخالاسلام را به ياد دارد.
از تسخير سفارت امريكا تا سفير ايران در سوريه
حسين شيخ الاسلام متولد هشتم آذرماه 1331، هنگام فوت 67 سال سن داشت. چند روز پيش از انتشار خبر فوت حاج حسين، خبر رسيد كه وي به دليل ابتلا به ويروس كرونا در بيمارستان مسيح دانشوري بستري شده است. اميدواري غالب اين بود كه حاج حسين با ارادهاي كه همه از او سراغ داشتند از پس اين بيماري برآيد اما در نهايت تسليم اراده الهي شده و دعوت حق را لبيك گفت. خبر فوت اين ديپلمات خوشنام و سياستمدار اهل گفتوگو و مدارا بلافاصله در رسانههاي بينالمللي به خصوص رسانههاي عرب زبان انعكاس قابل توجهي يافت. حضور شيح الاسلام در جمع دانشجويان خط امام در جريان تسخير سفارتخانه امريكا در ايران پس از انقلاب اسلامي به اضافه ماموريت طولاني مدت او در دمشق به عنوان سفير ايران در سوريه از او ديپلماتي همواره زير ذرهبين ساخته بود.
شيخ الاسلام در كارنامه كارياش عناويني چون معاون سياسي وزير امور خارجه (۱۳۶7 – ۱۳۶0)، معاون عربي و آفريقا وزير امور خارجه (۱۳7۷ – ۱۳6۷)، معاون خاورميانه و كشورهاي مشتركالمنافع وزير امور خارجه (۱۳۸8 – ۱۳۸7)، قائممقام وزير امور خارجه (۱۳۸8 – ۱۳۸7)، نماينده مجلس شوراي اسلامي (دوره هفتم)، سفير ايران در سوريه (1382 – 1377)، مديركل امور بينالملل مجلس شوراي اسلامي (۱۳95 – ۱۳88)، معاون امور بينالملل مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي (۱۳۹8 – ۱۳۹7) را داشت. حسين شيخ الاسلام در ماجراي تسخير سفارت امريكا در سال 58 و ترجمه اسناد جاسوسي دولت امريكا عليه ايران نقش بسزايي ايفا كرد. او پيش از بازنشستگي عنوان مشاور محمد جواد ظريف، وزير خارجه كشورمان را هم براي مدتي عهدهدار بود و رابطه نزديكي با وزير خارجه كشورمان داشت كه سابقه اين رابطه به سالهاي نخست پس از انقلاب و حضور همزمان هر دو در ايالات متحده بازميگردد. محمدجواد ظريف در كتاب خاطرات خود با عنوان «آقاي سفير» چندبار به نام حسين شيخ الاسلام اشاره ميكند. او در بخشهايي از اين كتاب درباره نقش حسين شيخالاسلام در تغيير مسير زندگياش مينويسد: «پس از پيروزي انقلاب، روزي آقاي شيخالاسلام با بنده صحبت كردند و گفتند كه همه ميتوانند متخصص كامپيوتر شوند اما هر كسي نميتواند براي جمهوري اسلامي يك سياستمدار خوب باشد. تغيير رشته و در نتيجه تغيير مسير زندگي و تقدير بنده بهخاطر فرمايشات و اصرار ايشان بر اين امر اتفاق افتاد...»
خاطره شيخالاسلام از نامه امام به گورباچف
روايت شيخالاسلام از نامه امام خميني به گورباچف نيز يكي ديگر از خاطراتي بود كه در چند روز گذشته در فضاي مجازي دست به دست شد. مرحوم شيخالاسلام در مصاحبهاي با اشاره به نامه حضرت امام به آخرين رهبر شوروي گفته بود: «وقتي نامه حضرت امام به گورباچف به وزارت امور خارجه رسيد و 40، 50 صفحه دستنويس بود، سه چهار تا خطخوردگي بيشتر نداشت و معلوم بود كه قلم را گذاشته و يكباره نوشتهاند. آقاي ولايتي گفتند: «حضرت امام چنين نامهاي را نوشته و گفتهاند اين را به شورويها بدهيد.» همه نشستيم و شور كرديم كه اين خيلي نامه تندي است و به روسها برميخورد و اينها براي خودشان ابرقدرتي هستند. خلاصه شوراي معاونين وزارت امور خارجه با هم مشورت كرديم و گفتيم خدمت حضرت امام عرض كنيم كه اگر اجازه بدهيد يككمي صبر كنيم و بعد از مدتي اين نامه را بدهيم و الان زود است. از طريق حاجاحمدآقا- خدا رحمتشان كند- اين حرف را خدمت امام منتقل كرديم. امام فرموده بودند: «نخير! دير هم شده. زود بفرستيد برود.» ما مثلا فحول وزارت امور خارجه بوديم كه به نتيجه رسيديم نبايد نامه را بدهيم، ولي حضرت امام فرمودند دير شده و ما بعدا ديديم كه همينطور است. »
خاطرهاي از جدل حافظ اسد با بيل كلينتون
مرحوم شيخ الاسلام در گفتوگو با انتخاب، خاطرهاي شنيدني از گفتوگوي رييسجمهور فقيد سوريه با رييسجمهور اسبق امريكا بر سر واگذاري درياچه طبريا به رژيم صهيونيستي براي دستيابي به صلح پرداخت و گفت: «كلينتون در سال ۱۹۹۹ خواست با اسد ديدار داشته باشد؛ اسد در كل سه بار با روساي جمهور امريكا ملاقات كرده بود كه هيچ كدام در امريكا نبود؛ اسد هيچگاه به امريكا و حتي سازمان ملل نرفت. او آدم خاص و مستقلي بود؛ براي ملاقات با كلينتون به ژنو رفت و در آنجا كلينتون درباره درياچه طبريا اصرار ميكند و اسد ميگويد من در سال ۶۷ در جولان افسر بودهام و ما كنار درياچه بوديم؛ كلينتون ميگويد ميدانيم شما كنار درياچه بودهايد اما صلح مهم است و اسراييل نميتواند بدون داشتن قطعي اين آب صلح كند، شما از اين آب گذشت كنيد، من در عوض آن، آبي از فرات به شما ميدهم كه در طول سوريه استفاده كنيد. يعني به نظاميان ترك دستور ميدهيم كه حق آب شما را در فرات مطابق آب درياچه طبريا افزايش دهند، اسد نميپذيرد. كلينتون ميگويد ما از نظر اقتصادي كشور قدرتمندي هستيم و ما به شما در ساخت اقتصاد سوريه كمك ميكنيم؛ اسد ميگويد: خاك يك كشور براي خريد و فروش نيست؛ وقتي كلينتون اصرار بيشتر ميكند، اسد به كلينتون ميگويد سني از من گذشته، خرفت شدهام و از الان كر هم شدم و در نهايت به تعامل نميرسند و اسد به سوريه بازميگردد.»
خاطراتي از حاج حسين شيخالاسلام
دقايقي پس از انتشار خبر درگذشت حسين شيخالاسلام، همرزمان او در جبهه ديپلماسي دست به قلم شدند تا ياد و خاطره حاج حسين را گرامي دارند. محمد جواد ظريف در پيام تسليت خود به مناسبت درگذشت مرحوم شيخالاسلام او را دوست قديمي، برادر صادق و دلسوز و همكار ارزشمند و پيشكسوت خواند و نوشت: «نام حسين شيخالاسلام براي بنده همواره با ديانت، صداقت، صراحت و رفاقت همراه بوده است. مجاهدتها و خدمات صادقانه حسين عزيز هيچگاه فراموش نخواهد شد.» علياكبر صالحي، معاون رييسجمهور و رييس سازمان انرژي اتمي ضمن تسليت درگذشت حسين شيخالاسلام به خانواده او نوشت: «ايشان در طول فعاليتهاي خالصانه و صادقانه خود در عرصه بينالملل و سياست خارجه، با خدماتي انقلابي، دلسوزانه و مجاهدتي كمنظير در برپايي جريان محور مقاومت نقشي موثر و بيبديل در پيشبرد اهداف و آرمانهاي انقلاب اسلامي ايفا كرد كه خدمات اين خدمتگزار با ايمان در اقليم سياست، با يادي نيك در اذهان مردم شريف ايران اسلامي باقي خواهد ماند.»
غلامعلي حدادعادل عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام درباره او نوشت: «حسين مورد اعتماد همه بود و همه، از جمله سيد حسن نصرالله به او علاقه داشتند. او اهل نماز و دعا و نيايش و تهجد بود و عمر خود را در خدمت به اسلام و انقلاب و مردم سپري كرد. پاك بود و پاك زندگي كرد و پاك رفت. يادش گرامي باد و خدايش بيامرزاد.با مرگ او ايران يكي از مردان نجيب و لايق و پاك طينت و خدمتگزار خود را از دست داد.»حسن قشقاوي سفير جمهوري اسلامي ايران در اسپانيا نوشت: «ايشان شديدا به برپايي نماز اول وقت مقيد بود، هيچ كاري را بر نماز اول وقت، ترجيح نميداد، حتي در وقت ديدارهاي عاليترين سطوح پارلماني، اقامه فريضه اول وقت را بعضا به قيمت گلايههاي تشريفاتي، به وضوح ترجيح ميداد.در 6 سال سفيري در سوريه، تقريبا هر روز صبح نماز را در حرم حضرت رقيه (ع)، اقامه مينمود، همه روزها در همه فصول. حداقل بنده هيچ دروغي اعم از به اصطلاح مصلحتي يا غيرمصلحتي در اين مدت از ايشان نشنيدم. او سمبل صداقت، پاكي، تقوي، بردباري و تحمل بود.او هر چند كه همواره عاشق مشي و مرام شهيد عزيز سليماني بود و بيتاب شهادتش، ولي خود نيز حاج قاسم وزارت خارجه بود.» محمد فرازمند، سفير ايران در تركيه نوشت: «درود خدا بر روح بلند حسين آقاي شيخ الاسلام، بزرگمردي كه فقط مثل خودش بود. يگانهاي كه در فضاي رنجيدن و رنجاندن سياست نرجاند و نرنجيد، كه اولي كار هر مدعي نيست و دومي فقط كار روحهاي بلند است. از معدود همكاران و روسايي بود كه ميتوانستي با نظراتش مخالف باشي ولي ساعتها دوستانه با او گفتوگو و بحث كني، زيرك بود و پشت كلماتت را زود كشف ميكرد با وجود سادهگويي و سادهنمايي فريب نميخورد. نه در كار و نه در بحث اهل مچ گرفتن نبود. تعهد و وفادارياش به آرمانهاي نظام صادقانه و بيمزد و منت بود اما نديدم به احدي از مخالفانش انگ برند. رييس و رفيق اصولگرا و آرمانگرايي كه اخم و قهر بلد نبود.»
گزيدهاي از آخرين يادداشت مرحوم شيخالاسلام براي روزنامه اعتماد
شهادت، ظرفيتهاي بسيار بزرگي را ايجاد ميكند
حسين شيخالاسلام در آخرين يادداشت منتشر شده در روزنامه اعتماد به مناسبت ترور سردار شهيد قاسم سليماني نوشت: «حاج قاسم سليماني، شاگردان بسيار خوبي تربيت كردهاند، رزمندگاني كه آن عمليات وسيع را در يمن سازماندهي كردند، شاگردان حاج قاسم هستند. ترديدي نيست كه شهادت حاج قاسم سليماني ضايعهاي بزرگ براي محور مقاومت تلقي ميشود، اما همان كساني كه توانستند در غزه تحت محاصره موشكهاي ۱۲ متري و ۱۴ متري شليك كنند، در يمن توانستند با نفوذ ۱۲۰۰ كيلومتري در خاك دشمن، به شكل نقطهاي برجهاي تقطير را هدف قرار دهند، قطعا امروز هم ميتوانند مقاومت را پيش ببرند. مقاومت يك روح و يك حركت مردمي است كه با ترور و حذف يك فرمانده، از حركت بازنميايستد، مقاومت در هر صورت به پيشرفت خود ادامه خواهد داد. فرهنگ اسلامي به ما آموخته است كه شهادت، ظرفيتهاي بسيار بزرگي را ايجاد ميكند. آنچه تاكنون مسير را براي پيشرفت بيسابقه محور مقاومت هموار كرده، همين فرهنگ شهادت است. در جبهه استكبار، در مقطعي با هدف قرار دادن يك نفر يا يك گروه، تصور
پيروزي پديد ميآيد، اما مگر يزيد با قتل عام امام حسين (ع) و ۷۲ يارش پيروز شد؟ شهادت حاج قاسم سليماني، گرچه ممكن است در جبهه استكبار تصور توفيق ايجاد كند، اما در نهايت پيروزي از آن جبهه حق خواهد بود.»