حميد بعيدينژاد، سفير ايران در لندن در گفتوگو با «اعتماد» مطرح كرد
اروپا و مسووليت تاريخي شكست برجام
سارا معصومي
بريتانيا سال پرتنشي را پشت سر گذاشت؛ سالي كه با خروج رسمي از اتحاديه اروپا و درگير شدن با تبعات آن گره خورد. به گواه تحليلگران بريتانياي پس از برگزيت بيشك در بسياري از حوزهها با بريتانياي عضو اتحاديه اروپا متفاوت خواهد بود. پروسه برگزيت در لندن حداقل دو دولت را قرباني كرد و اكنون بوريس جانسون، نخستوزير فعلي به سختي تلاش ميكند اين خروج را با كمترين هزينه پيش ببرد. نياز لندن به واشنگتن به خصوص در حوزه تجاري و اقتصاد عملا پيشبيني سياست خارجي بريتانيا در ميان مدت را سخت كرده و همزمان مشخص نيست كه بريتانيا پس از برگزيت تا كجا و در چه پروندههايي پيوندهاي خود با اتحاديه اروپا را حفظ خواهد كرد. شايد ايران يكي از كشورهايي باشد كه با دقت بيشتري رفتارهاي دولت جانسون در حوزه سياست خارجي به خصوص سياست وي در قبال غرب آسيا، پرونده هستهاي و ديگر موارد اختلافي ميان تهران و غرب را دنبال ميكند. حميد بعيدينژاد، سفير جمهوري اسلامي ايران در لندن كه سابقه حضور در تيم مذاكرهكننده هستهاي ايران با 1+5 وقت را هم در كارنامه خود دارد در گفتوگوي اختصاصي با «اعتماد» تاكيد ميكند كه لندن در نحوه رفتار با ايران براي حل اختلافها با امريكاي دونالد ترامپ متفاوت است و بهرغم برگزيت و نياز روزافزون بريتانيا به امريكا اين تفاوت در كردار در قبال تهران را حفظ خواهد كرد. مشروح اين گفتوگو را در سالنامه «اعتماد» و گزيدهاي از آن را در ادامه بخوانيد.
بريتانيا يكي از سه كشور اروپايي است كه نامش به توافق هستهاي با ايران و البته عدم وفاداري به تعهدات داده شده گره خورده است. بوريس جانسون، نخستوزير بريتانيا بارها و بارها در همصدايي با دونالد ترامپ، رييسجمهور امريكا اعلام كرد كه لندن از شكلگيري توافق ترامپ با ايران (شامل فعاليتهاي هستهاي، منطقهاي و موشكي ايران) حمايت ميكند. فكر ميكنيد اين رويكرد لندن تا چه اندازه جدي است و تا چه اندازه منجر به افزايش بياعتمادي ميان تهران و لندن شده است؟
سياست انگليس در قبال ايران هم نقاط اشتراك با موضع دولت دونالد ترامپ داشته است و هم نقاط افتراق. لندن از سياست ضرورت حفظ و تضمين كاركرد برجام حمايت ميكند كه اين نقطه اصلي افتراق آنها بوده است. در عين حال دولت انگليس به مثابه دولت امريكا از سياستهاي منطقهاي و توسعه برنامه موشكي ايران ابراز نگراني كرده است. بهطور روشنتر بايد گفت دولت انگليس و امريكا در محتواي نگراني خود در خصوص برنامه هستهاي و موشكي و سياستهاي منطقهاي ايران نگرانيهاي نسبتا مشتركي دارند، اما در خصوص نحوه پيگيري اين نگراني براي رفع آنها توافق ندارند. سياست امريكا ترك برجام و اتخاذ سياست فشار حداكثري براي تغيير نظام ايران است، ولي سياست انگليس مانند دوكشور ديگر بزرگ اروپايي يعني فرانسه و آلمان حفظ برجام و تعامل سازنده با ايران براي كاهش اختلاف و تنش است كه تفاوت زيادي را هم در سياستهاي آنها با ايران ايجاد كرده است.
تحولات يكسال گذشته در بريتانيا، منجر به حضور مردي در خانه شماره ده داونينگ استريت شد كه هم رابطه نزديكي با دونالد ترامپ دارد و هم به اين نزديكي به خصوص در شرايط پسابرگزيت نياز دارد. اين خانهتكاني سياسي در بريتانيا چه تاثيري بر روابط دوجانبه تهران و لندن گذاشت و به تشديد مواضع تند بريتانيا مقابل ايران منتهي شد؟
بوريس جانسون سياستمداري است كه الگوي خود را چرچيل ميداند و كتابي كه در خصوص اين سياستمدار معروف نوشته است در فهرست كتابهاي پرفروش قرار دارد. لذا بهرغم داشتن برخي شباهتهاي تفكرات مليگرايانه با دونالد ترامپ، او مجموعا سياستمدار متفاوتي است. بيشك در حال حاضر در دوره پسابرگزيت يكي از جديترين اولويتهاي دولت جانسون انعقاد قراردادهاي تجاري با كشور بزرگي مثل امريكا كه انگليس بزرگترين حجم مراودات تجاري و انساني را با آن دارد، است اما اين به معناي تسليم شدن بيچون و چراي انگليس به خواستههاي ترامپ نيست. در حال حاضر انگليس در برخي مباحث بسيار اساسي داخلي، منطقهاي و جهاني با دولت ترامپ اختلافات راهبردي دارد. از جمله مثالهاي اين اختلافات ميتوان به اختلافات اساسي دو كشور پيرامون مفاد توافق دوجانبه اقتصادي و تجاري دو كشور، مخالفت امريكا با تصميم انگليس نسبت به مشاركت شركت چيني هوآوي در ساختار فناوري ارتباطات انگليس و تهديد امريكا به وضع محدوديت در تبادلات دو كشور در حوزه فناوري ارتباطات، اختلاف دو كشور در خصوص محاكمه فرد امريكايي كه با پوشش ديپلماتيك از تسليم خود به دادگاه براي پاسخگويي نسبت به قتل يك جوان انگليسي در حادثه رانندگي استنكاف ميورزد، نام برد. در خصوص اختلافات امريكا و انگليس در صحنه جهاني ميتوان به اختلاف دو كشور در حوزه مباحث تغييرات آب و هوا، با توجه به برگزاري كنفرانس امسال سران آب و هوا در اسكاتلند و همچنين به اختلاف دو كشور در خصوص حفظ و پايبندي به برجام به عنوان ابتكاري مهم در حفظ اعتبار نظام عدم اشاعه سلاحهاي هستهاي اشاره كرد. در حوزه منطقهاي نيز امريكا و انگليس در عين سياست مشترك در برخي زمينهها، در برخي ديگر از سياستهاي منطقهاي خود به ويژه در منطقه خليجفارس و غرب آسيا با يكديگر اختلافاتي دارند.
در يكسال گذشته پرونده نازنين زاغري، شهروند ايراني- انگليسي همچنان گره در رابطه دوجانبه تهران و لندن باقي مانده و به اعتراف بسياري از كارشناسان حل اين مساله ميتواند اندكي از تنش موجود ميان تهران و لندن را بكاهد. تاثير اين مساله در رابطه دوجانبه را چقدر ميدانيد و آيا به عنوان سفير ايران در لندن در يكسال گذشته پيگير اين پرونده در داخل بودهايد و دورنماي زماني براي حل و فصل آن قائل هستيد؟
زنداني شدن خانم زاغري به علت اينكه مادري صاحب فرزندي كوچك بود در رسانههاي انگليس و افكار عمومي اين كشور توجه زيادي را جلب كرد. وزارت امورخارجه كشورمان نيز اين فضاي رسانهاي و رواني را به نظام قضايي كشور منتقل كرده است. اما تصميمگيري پيرامون آزادي يا تخفيف مجازات وي در دست نظام قضايي است. همانطور كه ميدانيم طبقاتي از زندانيان كه نيمي از زمان زنداني خود را طي كنند تحت شرايطي ميتوانند مشمول تخفيف مجازات قرار بگيرند. سعي ما بر اين بوده است كه به خانواده خانم زاغري توصيه كنيم كه به جاي انجام اقدامات رواني و طراحي فشار سياسي و رسانهاي به ايران، به تلاش براي استفاده از اينگونه امكانات حقوقي و قضايي در حقوق ايران فكر كنند. به دولت انگليس هم مكررا توصيه كردهايم كه از سياسي كردن اين پرونده خودداري كند و به جاي اقدامات غيرسازنده و شكست خوردهاي مانند اعطاي «حمايت ديپلماتيك» به خانم زاغري كه فقط به سياسي شدن بيشتر موضوع ميانجامد، به ايجاد شرايطي كمك كند كه پرونده از حالت سياسي خارج شود و به مجراي حقوقي و قضايي هدايت شود. ما فكر ميكنيم با شكست كامل سياست فشار جرمي هانت وزير خارجه سابق انگليس كه اين پرونده را فقط به مرحله تنش فزايندهاي هدايت كرد، اخيرا شاهد تغيير رويكرد دولت جديد انگليس در خصوص اين موضوع هستيم كه اميدواريم با ثبات و پايداري اين سياست، به حل اين پرونده كمك شود. انگليس و دولتهاي غربي بايد متوجه شوند كه سياست فشار در مقابل كشورمان هيچگونه نتيجهاي دربرندارد.
اخيرا برخي منابع از احتمال پرداخت بدهي بريتانيا به ايران به شكل دارو و مواد غذايي مورد نياز تهران خبر دادهاند. اطلاعات جديدي در اين پرونده داريد و آيا ميتوان به حل و فصل آن در كوتاهمدت اميدوار بود؟
روند حقوقي اين پرونده طولانيمدت كه بيش از ۴۵ سال از آن ميگذرد به مرحله پاياني خود نزديك ميشود. دادگاه، دولت انگليس را موظف كرده است كه بدهي ايران به علاوه سود آن را بايد پرداخت كند و اين راي قابل تغيير هم نيست. در عين حال وكلاي طرف مقابل سعي كردهاند كه از هر روزنه حقوقي براي تطويل اجراي راي دادگاه استفاده بكنند تا اجراي عملي راي اين پرونده را به تعويق بيندازند. اما اين روزنهها هم به پايان خود نزديك ميشود. طبيعي است كه با نزديك شدن زمان پرداخت بدهي و با در نظر گرفتن پيچيدگيها و مشكلات بانكي براي امكان انتقال اين بدهي، ايدههايي براي نوع پرداخت مطرح شود. جمهوري اسلامي ايران با هدف تاديه سريعتر اين بدهي نيز خود ايدههايي دارد. نهايي كردن روش پرداخت نياز به توافق دوطرف دارد و صحبتهايي بين دو طرف در حال انجام است تا جزييات اجرايي شدن توافقات مشخص شود.
مقامهاي لندن دايما تاكيد دارند كه خروج اين كشور از گعده اتحاديه اروپا تاثيري در تلاش آنها براي حفظ برجام و همچنين رابطه دوجانبه آنها نخواهد گذاشت. تا چه اندازه اين ادعا را با توجه به نيازهاي اقتصادي و سياسي لندن پسابرگزيت به واشنگتن، نزديك به واقعيت ميدانيد؟
مقامات بريتانيا در موارد مختلفي تاكيد كردهاند كه اين كشور بعد از خروج از اتحاديه اروپا، كماكان در سياستهاي كلان امنيت بينالمللي نزديكي و همراهي خود با اتحاديه اروپا را حفظ خواهد كرد. انگليس با خروج از اتحاديه اروپا به هر صورت بيشترين پيوستگي را با اروپا خواهد داشت و ارتباط اين كشور با امريكا، هر چند بسيار مهم است، اما جاي ارتباط اعضاي اتحاديه اروپايي با اين كشور را پر نخواهد كرد، حتي اگر سياست اين كشور به امريكا نزديكتر شود كه امري محتمل است. همين الان انگليس با تصويب قانوني در پارلمان اين كشور، تصميم گرفته است كه در خصوص نظام تحريم عليه كشورهاي ديگر، پايبند نظام تحريم كشورهاي عضو اتحاديه اروپايي باشد. در اين چارچوب، پايبندي اين كشور به برجام را نيز بايد در راستاي سياستهاي اروپايي انگليس در تقويت نظام عدم اشاعه هستهاي تبيين كرد.
شما مذاكرهكننده ارشد ايران و از طراحان متن برجام با 1+5 وقت بوديد. اكنون قريب به دو سال از ترك اين توافق توسط امريكا و انفعال اروپا در برابر آن ميگذرد. اين در حالي است كه كشورهاي اروپايي براي دومين بار در پرونده هستهاي ناتواني خود از وفاي به عهد به شكل مستقل و منفك از امريكا را به تصوير ميكشند. فكر ميكنيد اين تجربيات را ميتوان به پايان نگاه ايران به اروپا به عنوان مجموعهاي واحد و توانمند براي مذاكره در مسائل مختلف تعبير كرد؟
ناتواني اروپا امروزه براي خود اروپا نيز روشن شده است. برخي از عاليترين سياستمداران اروپايي در موارد متعددي اعلام كردهاند كه اجراي برجام ضعف ساختاري اروپا در مقابل امريكا را به رخ اروپا و جهانيان كشيد و نشان داد كه اگر اروپا به استقلال فكر ميكند بايد راهي براي پوشانيدن اين ضعفهاي ساختاري خود پيدا كند وگرنه نميتواند در آينده از منافع خود و حفظ منافع بازار اروپايي در صحنه اقتصاد جهاني دفاع كند. اما همزمان مقامات اروپايي معتقدند كه جبران اين ضعف بايد هدفي درازمدت باشد و در كوتاهمدت ممكن نيست. ما هم وقتي مذاكرات برجام را شروع كرديم، همان وقت هم كه مذاكره ميكرديم به ضعف اروپا واقف بوديم. اما معتقديم اين حالت استيصال كامل در برابر امريكا كه اروپا حتي نتواند يك سازوكار اجرايي مالي را راهاندازي كند فقط به دليل ضعف نيست. اروپا هنوز بلوك ثروتمند و قدرتمندي است و اگر اراده كند ميتواند برخي اقدامات خاص را حتي عليه امريكا به مورد اجرا بگذارد. نمونه اين ايستادگي، يكپارچگي اروپا در اعلام جنگ اقتصادي به امريكا بود كه باعث عقبنشيني ترامپ شد. موضوع محوري ما الان اين است كه اروپا براي حفظ برجام چنانچه شايسته آن است اراده مقابله با امريكا را نداشته است. لذا همواره تاكيد كردهايم كه اروپا بايد بداند كه اگر براي حفظ برجام هزينه نكند، بايد مسووليت تاريخي خود در شكست اين ابتكار مهم جهاني را بپذيرد و آن وقت است كه نميتواند از نتايج شكست برجام در سطح جهاني و منطقهاي شانه خالي نكند. لذا اروپا بايد تا دير نشده از سياست اصولي خود دفاع كند و با اجراي تعهدات خود در برجام، از شكست و فروپاشي برجام جلوگيري كند.
مقامات بريتانيا در موارد مختلفي تاكيد كردهاند كه اين كشور بعد از خروج از اتحاديه اروپا، كماكان در سياستهاي كلان امنيت بينالمللي نزديكي و همراهي خود با اتحاديه اروپا را حفظ خواهد كرد. انگليس با خروج از اتحاديه اروپا به هر صورت بيشترين پيوستگي را با اروپا خواهد داشت و ارتباط اين كشور با امريكا، هر چند بسيار مهم است، اما جاي ارتباط اعضاي اتحاديه اروپايي با اين كشور را پر نخواهد كرد، حتي اگر سياست اين كشور به امريكا نزديكتر شود كه امري محتمل است.
ايران با هدف تاديه سريعتر بدهي از انگليس ايدههايي را روي ميز قرار داده است دادگاه، دولت انگليس را موظف كرده است كه بدهي ايران به علاوه سود آن را بايد پرداخت كند و اين راي قابل تغيير هم نيست. در عين حال وكلاي طرف مقابل سعي كردهاند كه از هر روزنه حقوقي براي تطويل اجراي راي دادگاه استفاده بكنند تا اجراي عملي راي اين پرونده را به تعويق بيندازند. اما اين روزنهها هم به پايان خود نزديك ميشود. طبيعي است كه با نزديك شدن زمان پرداخت بدهي و با در نظر گرفتن پيچيدگيها و مشكلات بانكي براي امكان انتقال اين بدهي، ايدههايي براي نوع پرداخت مطرح شود. جمهوري اسلامي ايران با هدف تاديه سريعتر اين بدهي نيز خود ايدههايي دارد. نهايي كردن روش پرداخت نياز به توافق دو طرف دارد و صحبتهايي بين دو طرف در حال انجام است تا جزييات اجرايي شدن توافقات مشخص شود.
برش
انگليس بداند كه سياست فشار در مقابل ايران هيچ نتيجهاي در بر ندارد.
انگليس به دنبال تعامل سازنده با ايران براي كاهش اختلاف و تنش است.
بوريس جانسون سياستمداري است كه الگوي خود را چرچيل ميداند.
انگليس تسليم بيچون و چراي خواستههاي ترامپ نميشود.
انگليس با تصويب قانوني در پارلمان اين كشور، تصميم گرفته است كه در خصوص نظام تحريم عليه كشورهاي ديگر، پايبند نظام تحريم كشورهاي عضو اتحاديه اروپايي باشد. در اين چارچوب، پايبندي اين كشور به برجام را نيز بايد در راستاي سياستهاي اروپايي انگليس در تقويت نظام عدم اشاعه هستهاي تبيين كرد.