تيتو و يوگسلاوي
مرتضي ميرحسيني
يوسيپ بروز تيتو، زندگي پرماجرايي داشت. بهار 1892 در يك خانواده پرجمعيت كروات در كامرويچ، كه آن سالها در قلمرو امپراتوري اتريش ـ مجارستان قرار داشت، متولد شد. 21 ساله بود كه به ارتش پيوست و تجربه حضور در جنگ اول جهاني را پشت سر گذاشت. در آن مقطع ضد صربها جنگيد. در سال 1915 در جبهه شرق به دست روسها اسير شد. در زندان روسها به بلشويسم گرايش يافت و ميگويند كه در انقلاب روسيه هم شركت كرد.
بعد از انقلاب در روسيه ماند و مدتي به ارتش سرخ خدمت كرد. سال 1920 به زادگاهش كرواسي برگشت. سرزميني كه بعد از فروپاشي امپراتوري اتريش ـ مجارستان، زير سلطه صربهاي يوگسلاوي بود. مدتي با حزب كمونيست يوگسلاوي همكاري كرد و مهارت كمنظير خود در سازماندهي و كارهاي تشكيلاتي را نشان داد. 1928 به جرم ايجاد آشوب و اخلال در نظم به زندان افتاد و چند سالي در حبس ماند. بعد از آزادي از زندان، مبارزات زيرزميني خود را ادامه داد و رفتهرفته ميان رفقا و همفكرانش به شهرت و محبوبيت زيادي دست يافت. به اتريش رفت و بعد از دورهاي اقامت در وين به هدف همكاري بيشتر و نزديكتر با سازمان بينالمللي كمونيستي راهي روسيه شد. اواخر دهه 1930 به خانه برگشت و دبيركل حزب كمونيست يوگسلاوي شد.
در جنگ دوم جهاني، مدافعان يوگسلاوي را در جنگي چريكي با نازيهاي اشغالگر فرماندهي كرد و بعد از پايان آن ماجرا به كمك شوروي، قدرت را در كشورش به دست گرفت. مخالفان را از دولت و مشاغل مهم كنار زد و در انتخاباتي هدايت شده، مقام نخستوزيري را رسما از آن خود كرد. در زمان او بود كه جمهوري فدرال يوگسلاوي، متشكل از صربستان، كرواسي، بوسني و هرزگوين، مونتهنگرو، اسلووني و مقدونيه با قانون اساسي واحد اعلام موجوديت كرد. اين كشورها به ظاهر خودمختار و از نهادهاي قانوني برخوردار بودند، اما حرف اول و آخر را خود تيتو ميزد و با ديكتاتوري بر امور مسلط بود. مانند همه ديكتاتوريها، سانسور و خبرچيني و سركوب مخالفان به رويهاي رايج و عادي تبديل شد و عده زيادي بيدليل زنداني يا ناپديد شدند. اين وسط، روابط ميان يوگسلاوي و شوروي هم تيره شد و ميان استالين و تيتو اختلاف افتاد.
استالين كوشيد تا تيتو را به زير بكشد، اما وي نقشههاي شوروي را خنثي و قدرت را حفظ كرد. او مسير خود را از مسير بلوك شرق جدا كرد و حتي با پيشنهاد هند و مصر در تشكيل جنبش غيرمتعهدها نيز همراه شد. از لج شوروي با امريكا هم طرح دوستي و نزديكي ريخت، اما استقلال كشورش را ولو به زور و ديكتاتوري حفظ كرد. در همه انتخاباتهاي بعدي يوگسلاوي كه البته نتايجش از پيش معلوم و مشخص بود به پيروزي رسيد تا اينكه سال 1963 در چنين روزي، او را رييس دائم جمهوري فدرال يوگسلاوي اعلام كردند. حدود 88 سال عمر كرد و بهار 1980 از دنيا رفت و در بلگراد به خاك سپرده شد. كمتر از يك دهه بعد از مرگ او، بخشهايي از يوگسلاوي تجزيه و چند سال بعد هم نام اين كشور از نقشه جغرافيا پاك شد.