رييسجمهوري از اجازه رهبري براي عرضه سهام شركتهاي شستا در بازار بورس خبر داد
شستاي شيشهاي
اغلب زماني كه كشور با بحراني سياسي چه داخلي و چه خارجي يا اقتصادي دست به گريبان بود، نوسانات حاصل از اين بحران تنور سوداگري را داغ ميكرد و اغلب سرمايه و نقدينگي را به سمت بازارهايي چون سكه، ارز، طلا، مسكن يا خودرو سوق ميداد. 2 سال گذشته با خروج امريكا از برجام و تشديد تحريمها كه بر تمام بخشها و مولفههاي اقتصاد ايران تاثيراتي بر جاي گذاشت، آشفتگي در اين بازارها را تجربه كرديم و همزمان دخالت دولت در اين بازارها را شاهد بوديم. با اين حال اينبار با بروز بحران جهاني سلامت و ركود اقتصادي بيسابقه كه احتمالا تشديد هم خواهد شد، اين بازارها براي سرمايهگذاري بهويژه براي خردهسرمايهها و نقدينگيهاي مردم جذاب نيست. در چنين شرايطي يك اتفاق بزرگ اقتصادي همه نگاهها را به سمت بورس برده و شايد بتوان گفت در اين ايام، بورس تنها نقطه اميد براي سرمايهگذاري است.
روزهاي تاريخي بورس
چهارشنبه، ۲۷ فروردينماه همانطور كه پيشبيني ميشد، صفهاي طولاني براي خريد و فروش سهام در بازار بورس شكل گرفت. بامداد سهشنبه عرضه اوليه شستا يا همان شركتهاي سرمايهگذاري تامين اجتماعي آگهي شد تا سهام بزرگترين هلدينگ اقتصادي كشور براي فروش در معرض دسترس عموم قرار گيرد و همانطور كه رييسجمهوري نيز در نشست ديروز هيات دولت تاكيد كرد «بزرگترين عرضه سهام اوليه در بورس» رقم بخورد. در واقع عرضه 7.6 ميليارد سهم براي فروش به عموم و 3.1 ميليارد سهام براي فروش به صندوقهاي سرمايهگذاري در قالب ۱۸۰ شركت و بنگاه بزرگ باعث شده كه اين عرضه سهام به صفت «بزرگترين» متصف شود. همچنين ارزش بازار شستا حدود ۱۰۰ هزار ميليارد تومان تخمين زده شده كه پيش از اين در جريان كشف قيمت، تصميم بر اين گرفته شد كه هر سهم اين ابرهلدينگ اقتصادي ۸۶۰ هزار تومان عرضه شود. بنابراين شايد بتوان گفت ماهيت شستا در اقتصاد ايران، ميزان عرضه سهام، ارزش اين سهام و قيمت هر سهم همچنين شرايط اقتصادي موجود و پيشرو باعث شد كه روزهاي تاريخي براي بورس رقم بخورد.
عرضه با اجازه
اما يكي از مهمترين پرسشها در اين ميان چگونگي عرضه سهام اين هلدينگ است. هلدينگي با ماهيت عمومي و البته با رياست دولتي كه قاعدتا صاحبان اصلي آن بازنشستگان و بيمهشدگاني هستند كه چون شركتهاي شستا زياندهاند هر سال دولت براي تامين اعتبارات به آنها بودجه اختصاص ميدهد. با اين حال به نظر ميرسد كه مساله واگذاري اين نهاد اقتصادي كه حرف و حديثهايي در مورد آن وجود داشت، با اجازه رهبري انجام شده است، چراكه حسن روحاني روز گذشته چگونگي قرار گرفتن سهام اين هلدينگ بزرگ اقتصادي عمومي را روايت كرد. رييسجمهوري گفت: «من از روز اولي كه ميخواستم درباره وزرا براي دولت دوازدهم با رهبري مشورت كنم كه آقا آن زمان مشهد مشرف بودند و من به مشهد رفتم و در واقع وزرا را در دولت دوازدهم به يك معنا خدمت آقا كنار حرم امام رضا(ع) مشخص كرديم و ايشان مواردي كه لازم بود تاييد كند يا نكاتي و نصايحي كه داشتند، بيان فرمودند و يكي از آن نكاتي كه ايشان در آن جلسه تاكيد كرد، گفتند كاري كن تصديگري دولت در اين دوره دوازدهم، آن تصديهايي كه مورد نياز نيست، دولت ديگر متصدي آن نباشد و اموال و سهام عرضه شود و در اختيار مردم قرار بگيرد و همانجا آقا فرمود من نسبت به نيروهاي مسلح هم همين دستور را ميدهم و بعد هم يكي، دو بار ديگر كه به اين مناسبت اين مساله خدمت ايشان مطرح شد، باز هم ايشان تاكيد كردند. حتي نسبت به مساله تامين اجتماعي و شستا كه يك فردي نامهاي خدمت ايشان نوشته و گفته بود كه اين شستا مربوط به دولت نيست، ايشان گفت نه اين هم مربوط به دولت است و بايد ببرد و اينها را عرضه كند و اين سهام در اختيار مردم قرار بگيرد و تامين اجتماعي هم دست از تصديگري بردارد و اشكال ندارد در شركتهاي ديگر سهام داشته باشد ولي تصديگري و مديريت را قدم به قدم واگذار كند.»
به خاطر فسادستيزي
اما فارغ از ماهيت اين ابرهلدينگ و چگونگي واگذاري آن، ناظران اقتصادي معايب و محاسني را براي آن برشمردهاند. يكي از محاسن آن كه اتفاقا ديروز رييسجمهوري نيز به آن اشاره كرد، قرار گرفتن شستا «پشت شيشه» است. همواره اين نهاد اقتصادي سازمان تامين اجتماعي مجموعهاي پيچيده با حساب و كتابهايي بود كه پشتپردههايي داشت و گاهي وجهي از پروندههاي فساد ميشد اما همانطور كه روحاني تاكيد كرده «امروز توانستند اين شستايي كه روي آن اين همه حرف و حديث و بحث بود را شفاف كنند؛ چراكه تا شفاف نشود، بورس قبول نميكند كار بزرگي انجام گرفته است كه اين هلدينگ بزرگ كه امروز شفاف شده، به بورس عرضه شده است و امروز 10 درصد سهام اين شركت بزرگ عرضه ميشود؛ يعني 2 ميليون نفري كه در بورس حضور دارند، امروز ميتوانند از اين حدود 8 ميليارد سهم عرضه شده، استفاده كنند.» او حتي عرضه سهام شستا در بورس و رقابتي شدن را نوعي فسادستيزي توصيف كرد و از باقي بخشهاي دولت هم خواست تا از همين مدل پيروي كنند: «از بقيه دولت هم ميخواهم كه اين مدل را پيروي كنند يعني سهام بخشهاي بزرگي مثل ايدرو، صندوقهاي بزرگ، نفت و دفاع و خيلي جاهاست كه از اين مدل ميتوانند تبعيت كنند و بيايند و كل سهام را يكجا عرضه بكنند، 10 درصد بيشتر و كمتر و هر مقدار نياز است، نسبت به شيوه آن كار نداريم و اصل عرضهاش بسيار مهم است.»
سود يا حباب سود؟!
اما فارغ از بستن مجاري فسادساز با تكيه بر شفافيت، عرضه اين سهام چه تبعاتي دارد؟! رييسجمهوري ديروز در بخشي از سخنان خود به اين موضوع اشاره كرد كه «يكي از تحولات بورس ما اين بود كه ديروز ديدم برخي از اين افرادي كه معمولا معاند ما هستند و حرفهاي خيلي عجيب و غريب مينويسند، نوشتند اقتصاد ايران خراب است و جاي تعجب است كه بورس آن خوب است كه اين يكي را ناچار شدند اعتراف كنند كه وضعش خوب است و حتي گفتند كه بورس ايران فوقالعاده است.» اما نگراني در مورد وضعيت اقتصادي ايران آنطور كه حسن روحاني وانمود ميكند، چندان هم نابجا نيست. زماني كه دولت لايحه بودجه سال ۹۹ را به مجلس تقديم كرد، شايد بسياري از پارلماننشينان و دولتمردان ميدانستند كه سال ۹۹ كشور با كسري بودجه جدي مواجه خواهد شد. از سويي تشديد تحريمها اگرچه در فروش نفت ايران اخلال جدي ايجاد كرده بود، اما به هر روي همچنان مجاري متعددي براي فروش نفت به عنوان مهمترين محل درآمد كشور وجود داشت. ضمن اينكه دولت روي رديف ماليات نيز حساب ويژهاي باز كرده بود. با شيوع ويروس كرونا و ايجاد بحران سلامت وضعيت فروش نفت براي تمام فروشندگان آن در شرايط بغرنج قرار گرفت و متعاقبا اقتصاد ايران را نيز تحت تاثير قرار داد. همچنين تكيه دولت بر اخذ ماليات با توجه به شرايط معيشت و مشاغل متاثر از كرونا نيز متزلزل شد. بر اساس اعلام صندوق بينالمللي پول كشورهاي خاورميانه در دوران كرونا و پس از آن ركود بيسابقه در ۴ دهه گذشته را تجربه خواهند كرد كه ايران نيز مشمول آن خواهد بود. كما اينكه در مدت اخير نرخ رشد اقتصادي همواره منفي بوده و در همان بازه منفي دستخوش تغييراتي شده است. در اين شرايط شايد فروش سهام شستا بتواند حجم نقدينگي موجود در كشور كه گفته ميشود فراتر از ۲۰۰۰ هزار ميليارد تومان است، به سمت بازار سهام و سرمايهگذاري هدايت شود. وضعيت بازار بورس ايران از اواخر اسفندماه تاكنون نيز نشان ميدهد كه اين اتفاق رخ داده و بازار سهام رونق گرفته است؛ با اين حال برخي معتقدند كه شرايط موجود در اين بازار نيز حبابي است؛ چراكه وضعيت شاخصها عملا با واقعيتهاي موجود همخواني ندارد. با اين حال بازار خريد و فروش سهام همواره براي سرمايهگذاران خرد جذابيتهايي داشته؛ چراكه هم از امنيت بيشتري نسبت به بازار ارز و سكه برخوردار است و هم به نظر ميرسد با سرمايهاي اندك نيز قابلدستيابي است. به هر روي بايد ديد نتيجه عرضه اين سهام شگفتانگيز در ماههاي آتي چه خواهد شد و دولت كجاي استفاده از فروش سهام خواهد ايستاد؟