تولد چارليچاپلين
مرتضي ميرحسيني
همنسل هيتلر بود و اين همزماني بارها به شوخي و جدي سوژه چند مقاله و مصاحبه شد. خودش ميگفت: «من و هيتلر همسن و سال بوديم اما سرنوشت ما متفاوت از يكديگر رقم خورد؛ يكي مردم را به گريه انداخت و ديگري تلاش كرد آنان را بخنداند.» با استناد به حرفهاي خود چارلز اسپنسر چاپلين، وي شانزدهم آوريل 1889 در يكي از محلههاي جنوب لندن متولد شد. پدر و مادرش بازيگر تئاتر بودند و همان سالهاي كودكي او از هم جدا شدند. درسهاي اوليه اجرا روي صحنه را از اين دو، البته بيشتر از مادرش آموخت. اما اين زن و شوهر فرجام بدي داشتند. پدر با افراط در نوشيدن الكل خيلي زود، زماني كه چارلز نوجواني دوازده ساله بود از دنيا رفت و مادر هم به خاطر افسردگي شديد و داشتن نشانههاي جنون، مدتي در تيمارستاني حومه لندن بستري شد. او بعدها همراه پسرش به امريكا رفت و در هاليوود مُرد. چاپلين حوالي بيست سالگي راهي امريكا شد و در سالهاي نخست، مثل هنرمندي دورهگرد در گوشه و كنار ايالات متحده، گاهي روي صحنه و گاهي گوشه خيابان، براي دستمزدي ناچيز نمايش اجرا كرد.
پس از چندي تلاش و تقلا، سال 1914 در فيلم «ساختن يك زندگي» بازي كرد و هنر و نبوغ كممانند خود را به مردان موثر صنعت در حال شكلگيري سينما نشان داد. خودش بعدها در نويسندگي و كارگرداني و حتي آهنگسازي هم درخشيد و خيلي زود به چهره شاخص سينما تبديل شد. شخصيت ولگرد احمق و خوشقلبي كه او خلق و عرضه كرد، هنوز هم جذاب و تماشايي است. بدون كلام، فقط با استفاده از حركات بدن و تغييرات چهره، عميقترين احساسات تماشاگران را تحريك ميكرد و آنان را نه هميشه كه اغلب اوقات به خنده ميانداخت. چون سرنوشت و بازيهاي عجيب و پيشبينينشدني آن را ميشناخت، ميگفت من بازيگر سينما شدم اما ممكن بود به جاي آن، زندگيام به مسير ديگري بيفتد و مثلا دلقك گمنام سيركي كوچك بشوم. در امريكا، با بهرهجويي از فرصتهايي كه در اين كشور وجود داشت به ثروت و شهرت رسيد و بسياري از مردم جهان او را شناختند. اما از نيمههاي قرن بيستم و در سالهاي موسوم به مككارتيسم، نامش در فهرست مشاهيري كه گرايش به كمونيسم داشتند قرار گرفت. خودش اين اتهام را رد كرد و آن را ادعايي بياساس و «تهمت به هنرمندي كه هميشه سعي كرده است از مسائل سياسي فاصله بگيرد» خواند. اما در آن مقطع كسي به حقيقت اهميت نميداد.
جامعه امريكا متاثر از تبليغات ضدكمونيستي و فضاي سنگين جنگ سرد، كور و كر شده بود و بازار انگ و اتهام به افراد بسيار رونق داشت. زمستان 1953 بود كه چاپلين همراه خانوادهاش ايالات متحده را ترك كرد، به اروپا رفت و در سوييس مقيم شد. او تا حدود دو دهه بعد، حتي بعد از آشكار شدن حقيقت و رسوايي و بياعتباري هواداران مككارتيسم به امريكا برنگشت.
گفتني درباره چاپلين و اهميت او و فيلمهايش در تاريخ سينما بسيار است. بيشك هنرمندي بزرگ و چهرهاي فراموشنشدني بود. مجله تايم، وي را يكي از صد چهره مهم و موثر قرن بيستم معرفي كرد زيرا او ميليونها نفر را خندانده و به تقويت بُعد هنري سينما (در قياس با بُعد صنعتي آن) كمك شاياني كرده بود. چارلي چاپلين اوايل زمستان 1977 از دنيا رفت.