كتابخانه
متر و معيار تحليل سياسي
عباس عبدي پژوهشگر اجتماعي، روزنامهنگار و فعال سياسي اصلاحطلب است. او فارغالتحصيل رشته مهندسي پليمر از دانشگاه اميركبير تهران است و از رهبران دانشجويان «اشغال لانه جاسوسي» در سال ۱۳۵۸ و همچنين عضو شوراي سردبيري روزنامههاي سلام و صبح امروز و همچنين عضو شوراي مركزي جبهه مشاركت ايران اسلامي بوده است.
ايرج رستگار گفتوگويي مبسوط با عباس عبدي داشته كه متن منقح شده آن را در قالب كتابي منتشر كرده است.
او در بخشي از مقدمه خود بر اين كتاب، انگيزه خود از انتشار آن را چنين توضيح ميدهد.
با توجه به محدوديت منابع علمي و دانشگاهي در حوزه يادداشتنويسي و مقالهنويسي در مطبوعات، خلأ اطلاعاتي قابل توجهي حس ميشد. اين منابع نميتوانست پاسخگوي نياز جوانان باشد و به آنها راهكار نشان دهد تا خود، سايت و سوژههايشان را قرباني نكنند. بنابراين، احساس نياز در اين حوزه در كنار سابقه مطالعاتي و پژوهشياي كه در اين زمينه داشتم مرا بر آن داشت تا راهكاري بجويم كه جداي از استوار بودن بر مباني علمي، شيوه بيان آن مخاطبان بيشتري را پوشش دهد. اين مهم ذهنم را به مهندس عباس عبدي معطوف كرد؛ فردي كه از سال 1370 يادداشتهايش را دنبال كردهام و بيشك يكي از يادداشتنويسان مطرح و در عين حال بسيار پركار دهههاي اخير ايران است. هر چه زمان گذشت، اين باور در ذهنم قوام بيشتري يافت كه انتقال تجربيات سرمقالهنويسي و يادداشتنويسي عبدي نه تنها مطلوب، بلكه ضروري است؛ زيرا عبدي را نهتنها جلوتر از منابع علمي سرمقالهنويسي داخل و خارج از كشور ديدم، بلكه چون ايراني بود انديشههايش را قابل استنادتر و كاربرديتر يافتم.
«يادداشتهاي مطبوعاتي و سرمقالهنويسي در گفتوگو با عباس عبدي» توسط ايرج رستگار و به همت انتشارات نشر ني منتشر و روانه بازار كتاب شده است.از جمله سرفصلهاي اين كتاب ميتوان به از لسآنجلس تا قزوين، آزادي سياسي - آزادي اجتماعي، مطبوعات و قدرت، حكم سياسي يا قضايي، مستطيل سبز داعيهها را به چالش ميكشد، تذبب سياسي، مولفههاي قدرت، حقوق بشر و دولت، افراط در اعتدال، نقد سازنده در بوته نقد، ويژگي معنابخش رسانه، شرطهاي لازم وحدت، بحث مزمن جرم سياسي و... اشاره كرد.
نگاهي به فلسفه علم
كتاب «توصيف فلسفي علم» كه به تازگي وارد بازار نشر شده است، ميكوشد تا پس از ايضاح شيوه فلسفهورزي ويتگنشتاين متاخر، خوانشي جديد از كتاب ساختار انقلابهاي علمي تامس كوهن عرضه كند تا بسياري از ابهامهاي مطرح شده در خصوص آن رفع شوند. توماس ساموئل كوهن(۱۹۹۶-۱۹۲۲) فيلسوف و فيزيكدان امريكايي بود. ساختار انقلابهاي علمي شناختهشدهترين كتاب توماس كوهن است كه در آن به ارايه معيارهايي براي تشخيص انقلاب علمي ميپردازد. اين كتاب 3 بار به فارسي ترجمه شده است و يكي از پر استنادترين كتب آكادميك است.
فيلسوفان متعددي شباهت ميان آموزههاي فلسفي كتاب ساختار انقلابهاي علمي توماس كوهن با فلسفه ويتگنشتاين متاخر را نشان دادهاند؛ اما بايد توجه كرد كه حاصل تاثير بنياديني كه كوهن از ويتگنشتاين گرفت نه صرفا مجموعهاي از آموزههاي فلسفي بلكه شيوه فلسفهورزي او بود. از نظر ويتگنشتاين، انديشه فلسفي رايج- متاثر از علوم طبيعي- به دنبال «تبيين» امور است و از اين رو در ميان انبوهي از نظريهها سرگشته و حيران است؛ در حالي كه كار فلسفه صرفا «توصيف» است و بايد از هر نوع تبييني در فلسفه پرهيز كرد.
در واقع آنچه كوهن از ويتگنشتاين وام گرفت، همين شيوه فلسفهورزي بود كه آن را براي فهم تحول و تطور «علم» به كار بست. همه شباهتهاي بعدي ميان آموزههاي فلسفي كوهن با ويتگنشتاين، پيامد همين شيوه فلسفهورزي است.
كتاب «توصيف فلسفي علم» نوشته غلامحسين مقدمحيدري در ۲۱۴ صفحه از سوي نشر ني منتشر و وارد بازار نشر شده است.
از جمله مهمترين سرفصلهاي اين كتاب ميتوان به تبيين در علوم طبيعي، نظريه پوزيتيويستي درباره علم، نظريه ابطالپذيري علم، فهم علمي، بازي زبان، روش مردمشناسي، مردمشناسي علم و... اشاره كرد.