بازگشت به پيشاكرونا
محمد خيرآبادي
تصميم دارم حرف آخرم را همين اول بزنم. اينكه «تاريخ به پيش و پس از كرونا تقسيم خواهد شد»، خواب و خيال است. تصور اينكه «دنيا بعد از كرونا جاي بهتري براي زيستن خواهد بود»، نهتنها خواب و خيال بلكه سراب و خوش خيالي است. محتملترين گزينه اين است كه بعد از رفع خطر ويروس كرونا، دنيا مثل يك ماده كشسان به حالت قبل بر گردد. اينها را با لحن قاطعانه گفتم اما اعتراف ميكنم كه داوري در اين باره كار راحتي نيست و هيچ قطعيتي وجود ندارد. به خصوص كه پيشاكرونا به تاريخ پيوسته و پساكرونا نيز مشخص نيست چه زماني به ما روي نشان دهد.
ما حالا در وسط معركهايم و همهچيز براي ما يا خاطره است و يا رويا. درباره قبل از همهگيري ويروس كرونا طوري صحبت ميكنيم كه انگار داريم خاطرات سالها قبل را تعريف ميكنيم و درباره بعد از آن هم، همه حرفهايمان شبيه به روياپردازي است. با تمام اين اوصاف يك چيز مسلم است و آن اينكه، علي رغم غير قابل انكار بودنِ تاثيرات اين همهگيري بر زندگي ما، بعضي از اين تاثيرات پايدار و بعضي ديگر برگشتپذير است. در واقع نميشود به صورت صفر و يك با اين موضوع روبهرو شد. نميشود پرسيد زندگي بعد از كرونا با زندگي قبل از كرونا متفاوت خواهد بود يا خير؟
جواب اين سوال هم بله است و هم خير. نه بله است و نه خير. چرا كه از يك طرف بسياري از تاثيرات كرونا بر زندگي ما ناپايدار است و با رفع خطر همهگيري ويروس، از بين خواهد رفت و از طرف ديگر بسياري از اين تاثيرات هم ميتواند پايدار بماند و زندگي پساكرونا را از زندگي پيشاكرونا به كل مجزا كند.
مي گويند دنياي پس از كرونا به همكاري و همدلي بيشتر، ميل خواهد كرد و جوامع درمييابند كه منافع همه جهان به هم گره خورده است. بعيد به نظر ميرسد كه ملتها و دولتهاي كنوني در سراسر جهان، پس از رفع كرونا و با وجود از سر گذراندن اين تجربه، دچار چنين انقلاب و دگرگوني مثبتي شوند و از تخاصمها و تقابلهاي فعلي دست بردارند. بر عكس شواهد و تجارب نشان ميدهد كه مرزبنديها پررنگتر خواهد شد، جوامع سعي خواهند كرد گليم خود را از آب بيرون بكشند و بيگانگان به مثابه دشمن و عامل انتقال بلا و بدبختي تلقي خواهند شد. اما آيا تلنگري كه كرونا به دنيا زده بي تاثير خواهد بود؟
قطعا بي تاثير نخواهد بود و حتي از حالا ميتوان بعضي تغييرات را پيشبيني هم كرد. احتمالا در سبكهاي زندگي تغييراتي رخ خواهد داد. روشهاي آموزش به كمك تكنولوژيهاي ارتباطي و شبكههاي مجازي تغيير خواهد كرد. دوركاري رونق بيشتري خواهد گرفت.
موضوع بهداشت عمومي به جهت ترس از بازگشت ويروسهاي مشابه، جديتر خواهد شد. همه سعي ميكنند سيستمها و تجهيزات بهداشتي و پزشكي خود را تقويت كنند. دولتها بيشتر از قبل جوامع را كنترل خواهند كرد و مواردي از اين دست. اما بايد با خودمان روراست باشيم.
بعد از كرونا، جنگ و كشتار تعطيل نخواهد شد. صاحبان قدرت دست از غارت، اعمال فشار اقتصادي و تحريم بر نخواهند داشت. تخريب محيط زيست متوقف نخواهد شد. در واقع هيچ دگرگوني اساسي و هيچ تحول انقلابي رخ نخواهد داد.
«اُستن اين عالماي جان غفلت است». اين جهان بر پايه فراموشي به پيش ميرود. اگر قرار باشد كرونا درس عبرتي شود براي انسانهاي روي زمين، آن وقت در پساكرونا چرخ هيچ كارخانهاي نخواهد چرخيد. ولي خوشبختانه همانطور كه پيشتر گفتم داستان تاثيرپذيري ما از كرونا، صفر و صد نيست. با اينكه «هوشياري اين جهان را آفت است» و به احتمال زياد دنيا همان راه قبل را ادامه خواهد داد، ولي كساني متفكرانه و متاملانه در اين تجربه نظر خواهند كرد.
دنياي پس از كرونا يكشبه اخلاقيتر و عقلانيتر نخواهد شد. اما اين تلنگرها بسياري از همسايههاي بي تفاوت را به سرنوشت يكديگر حساس خواهد كرد. بسياري از دلبستگان خرافه را به سر عقل خواهد آورد. بسياري از انسانهاي سركش بعد از تجربه كرونا، فروتني در پيش خواهند گرفت. بسياري از ما مرگ را نزديكتر به خود احساس خواهيم كرد.
در واقع دنيا با كرونا زير و رو نخواهد شد ولي سررشتههاي زيادي به دست انسان خواهد آمد كه اگر هوشيار باشد او را براي تحولات اساسي بعدي كمك حال خواهد بود. در غير اين صورت كشهايي به ما وصل كردهاند كه با سرعت هر چه تمامتر به حالت اوليه باز خواهيم گشت.