• ۱۴۰۳ يکشنبه ۲۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4629 -
  • ۱۳۹۹ پنج شنبه ۴ ارديبهشت

بانوي نقاشي و پري شاهرخ در قرنطينه نيستند

پرندگان در بال‌هاي‌شان زندگي مي‌كنند

فاروق مظلومي

 

تاريخ هنر همواره شاهد بازنمايي طبيعت در آثار هنري و به ويژه در نقاشي بوده است و بسياري از فلاسفه قديم مثل ارسطو و افلاطون با اختلاف نظرهايي در عناصر و مراحل بازنمايي، رسالت هنر و هنرمند را همين بازنمايي طبيعت دانسته‌اند و اين رسالت تا ابتداي قرن بيستم با شيوه‌ها و مراتب گوناگون ادامه داشت. به عنوان مثال ويليام ترنر (1851-1775 ميلادي) در نقاشي‌هايش با اغراق رمانتيستي نيروهاي طبيعت را غالب نشان مي‌داد و نقاش معاصر او جان كانستبل (1831 – 1776 ميلادي) با دقت فراوان سعي در بازنمايي واقعي طبيعت داشت . تا اينكه در ابتداي قرن بيستم با هنر انتزاعي توقفي در بازنمايي طبيعت به وجود آمد. اما در تاريخ نقاشي عواملي باعث رجوع بيشتر هنرمندان به طبيعت در يك دوره خاص شده است مثلا با ابداع تيوب‌هاي رنگ در سال 1841 ميلادي توسط نقاش پرتره، جان گاف رند (1873 - 1801 ميلادي) نقاشي در طبيعت سهولت يافت و از آگوست رنوار (1919-1841) نقاش امپرسيونيست نقل است كه «بدون تيوب‌هاي رنگ، امپرسيونيسمي وجود نداشت». از رويدادهاي ديگر تاثيرگذار در هنر جنگ جهاني اول بود كه ابتدا داداييسم و متعاقب آن سوررئاليسم را پديد آورد. اما اتفاقاتي كه تاثير مستقيم در طبيعت داشته‌اند انعكاس محسوسي در هنرهاي تصويري دارند و اگر مي‌خواهيد بدانيد چرا بهار سال گذشته عكس‌هاي مناظر طبيعي در فضاي مجازي نسبت به سال‌هاي گذشته بيشتر بود به گفت‌وگوي من با مصطفي باي توجه كنيد. مصطفي باي كه پرنده نگر است و رو به آسمان دارد مي‌گويد: به خاطر بارش‌هاي اول سال 98 تالاب‌هاي اطراف شهر تهران هم مثل صالحيه، قنبرآباد و عشق آباد آبگيري خوبي داشتند و پرنده‌هايي از قبيل سليم طوقي، فلامينگوها، چنگر نوك سرخ، كشيم بزرگ و ... به اين تالاب‌ها برگشتند.
پارسال مصطفي همراه با دوستانش پرنده زيبايي به نام «پري شاهرخ» را در پارك‌شهر و بلبل معمولي را در پارك جمشيديه ديده بودند و به قول خودشان ركورد كرده بودند.
خبرهاي مشابه را از شهرهاي ديگر هم داشتيم . مصطفي پيش‌بيني كرده بود «اگر سال‌هاي بعد هم بارش‌هاي خوبي داشته باشيم لك لك‌ها هم به شهرها برمي‌گردند».
 لك لك‌هاي معروف شهر ري همين كه مي‌بينند هوا پس است و آلوده، شهر را ترك مي‌كنند آنها مثل كلاغ‌ها صبور و مهربان نيستند.در گذشته‌هاي نه چندان دور لك لك‌ها برج‌نشين‌هاي اكثر شهرهاي ايران بودند و هر جاي دنج مرتفعي كه مي‌يافتند لانه مي‌كردند. مصطفي مي‌گويد: «حضور پرنده‌ها شاخص خوبي براي سلامت اكولوژيك است و اينكه پرنده‌اي جايي ديده شود معيار خوبي براي سنجش آلاينده‌هاي آنجاست». سال‌هاي گذشته كه آبگيرها بي آب بودند پرنده‌هاي آبزي و كنار آبزي مانند فلامينگوها راه‌شان را به سمت مناطق پرآب‌تر كج مي‌كردند و آلودگي بيشتر هوا پرنده‌هاي حشره‌خوار را از شهر‌ها دور كرده بود. وقتي پرنده‌هايي كه از حشرات تغذيه مي‌كنند نيستند حشرات بيشتر جولان مي‌دهند و عرصه را بر ما تنگ مي‌كنند. اگرچه همان حشرات هم ضروري هستند اما اگر گنجشك‌ساناني مثل مگس‌گير نيم طوق نباشند مگس‌ها از ضرورت به تهديد تبديل مي‌شوند.»
 به رابطه خودمان و حيوانات اگر دقيق شويم مي‌بينيم پرنده‌ها و حيوانات در تاريخ تخيل و هنر انسان نقش‌هاي مختلفي داشتند و رابطه سنتي ما با حيوانات و طبيعت روز به روز در حال فروپاشي است و قطعا تغييرات اقليمي اين رابطه را وارد مرحله جديدي خواهد كرد.
همان‌طور كه عصرهاي يخبندان پرندگان را با سنت مهاجرت آشنا كرد عصر آلودگي هم همين سنت را به نفع كشورهايي كه آسماني پاك‌تر دارند شدت خواهد بخشيد.
 جان برجر، شاعر، منتقد و نقاش انگليسي در كتاب «درباره نگريستن – ترجمه فيروزه مهاجر. نشر بان. صفحه 13 و 14» از رابطه سنتي انسان و حيوانات قبل از جريان سرمايه‌داري مي‌گويد: قرن نوزدهم، در اروپاي غربي و امريكاي شمالي شاهد آغاز روندي بود كه امروزه با سرمايه‌داري شركتي قرن بيستمي در حال تكميل است؛ همان روندي كه باعث شكسته شدن تمامي سنت‌هاي در گذشته مشترك ميان انسان و طبيعت بوده است.حيوانات قبل از اين گسستگي نخستين حلقه را در پيرامون انسان تشكيل مي‌دادند حيوانات در كنار انسان و در مركز جهان او قرار داشتند .حيوانات در ابتدا به هيئت گوشت، يا چرم يا شاخ وارد تخيل انسان نشدند.»
نگرشي قرن نوزدهمي ،حيوانات را صرفا ابژه مصرف براي انسان مي‌داند و فقط هنر توانسته است با نگاه زيبايي‌شناسانه به طبيعت و حيوانات رابطه غيرمادي انسان با طبيعت را حفظ كند.
به گذشته‌هاي دور و هزاران هزار سال پيش كه برگرديم خواهيم ديد حيوانات ابتدا در قالب قاصدان و مواعيد وارد تخيل انسان شده‌اند. اما هنوز رابطه سنتي ما با پرنده‌ها بكرتر از رابطه‌مان با حيوانات ديگر است.
سال گذشته پروانه‌اي كه به خاطر بال‌هاي زيبا و نارنجي‌اش به بانوي نقاشي- Painted Lady-  معروف است به دشت‌ها و شهرها آمده بود . امسال با بارش‌هاي خوب اول بهار و كاهش آلاينده‌هاي هوا به دليل وضعيت كرونايي جهان بايد منتظر طبيعتي زيباتر از سال‌هاي گذشته باشيم و بايد منتظر بمانيم و ببينيم هنرمندان طبيعت‌گرا در دوران پساكرونا بازنمايي‌هاي‌شان از طبيعت با روزهاي قبل از كرونا چه تفاوتي خواهد داشت.
كسي چه مي‌داند شايد اين ويروس كوچك رابطه انسان را با طبيعت بهبود بخشد و نگاه استثماري انسان را به نفع نگاه زيبايي‌شناسي تقليل دهد . قطعا همين الان خيلي از هنرمندان در روزهاي كرونايي با تخيل‌شان قرنطينه را شكسته‌اند و در طبيعت با بانوي نقاشي همراه هستند. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون