آرات كودك كار است
آيدا توكلي
چرا آرات حسيني كودك كار است؟ ورزش حوزههاي مختلف و متفاوتي دارد از جمله ورزش حرفهاي، ورزش قهرماني و ورزش همگاني يا فعاليت بدني در اوقات فراغت. آرات حسيني ورزشكار حرفهاي است. حرفه يعني كار و همه ميدانيم: كودك نبايد كار كند. او تبديل به محل درآمد خانواده خود شده است و به جز ورزش سنگين، كار تبليغات هم انجام ميدهد. اما چرا از ميان تمامي كودكان كار آرات اهميت ويژهاي پيدا كرده است؟ علت ساده است. آرات با 3 ميليون فالوور اينستاگرامي و با تشويق همهجانبه از طرف مردم و سلبريتيها و حتي تلويزيون دولتي، در حال تبديل شدن به الگويي مخرب براي كودكان و والدينشان است. حتي ميتوانيم بگوييم تبديل به الگو شده و روز به روز قلمروي تاثيرگذاري خود را با مديريت پدرش افزايش ميدهد. اما چرا آرات الگوي مخربي براي والدين و كودكان است؟
آرات تمام مواردي را كه ميتواند او را تبديل به يك الگوي مخرب كند داراست. پدر آرات ويترين جذابي ساخته: كودكي كه ميليونها تشويقكننده دارد و حتي مسي برايش كامنت گذاشته و بارسلونا يك ويديو از حركات نمايشي او را منتشر كرده است. مخاطبان اين ويترين هم متاسفانه كساني هستند كه يا از پشت صحنه خبري ندارند يا اگر خبر دارند برايشان اهميتي ندارد. آنها ميخواهند يا قهرمان خانواده خود را بسازند يا آرات را قهرمان خود بنامند. جملاتي مثل: آيندهاش تامين است، ديگر رنگ فقر را نخواهد ديد، پدرش او را از فقر نجات داده و در آينده از او بابت تمام سختيهاي كودكي تشكر خواهد كرد و... نشان ميدهد ما با مخاطباني طرف هستيم كه معناي زندگي را در دوگانه فقر و ثروت يافتهاند و مسائلي مانند آسيب جسمي و روحي يك كودك برايشان حتي موضوعيت ندارد. در واقع بايد گفت اين هشداري است براي والدين كه مبادا در دام ويترينهاي جذاب بيفتند و سلامت جسمي و رواني كودك خود را قرباني ثروت كنند. حتي اين موضوع كه آرات از مادر خود دور شده است و مشغول تمرينات حرفهاي است ذرهاي باعث نشده مردم دست از قهرمانسازي بردارند و لحظهاي به روحيه كودكانه قرباني اين نمايش فكر كنند. اگر به صفحه اينستاگرامي آرات مراجعه كنيد و سري به كامنتهايي كه زير پستهايش براي او گذاشتهاند، بزنيد با چنين جملاتي نيز روبهرو خواهيد شد: فلان فلاني آرات من! اين را پدري نوشته كه اگر به صفحهاش سر بزنيد شاهد پستهاي تمرينهاي ورزشي سنگين او با فرزندش هستيد كه درنهايت منجر به ظهور آرات بعدي خواهد شد. متاسفانه تعداد اين دست كامنتها بسيار زياد است. همين مساله بايد زنگ خطري باشد براي فعالان حقوق كودكان، زيرا به وضوح شاهد رشد تفكر قهرمانسازي از كودكان و استفاده از ورزش، براي پرورش نسل جديد كودكان كار هستيم. از آنجايي كه ورزش چهره مثبتي دارد، افراد سودجو و آزارگر به راحتي ميتوانند پشت نقاب افراد مهرباني كه در حال تربيت كودكان ورزشدوست هستند پنهان شوند.