انگيزه باطل؛ نتيجه نيك
بردهداري به گونه سنتي آن در جهان به نسبت ريشهكن شد. اين مثال ميتواند براي روشن شدن شرايط حقوق بشري در پادشاهي عربستان سعودي و اقدامات اخير اين حاكمان مناسب باشد. محمد بن سلمان، وليعهد عربستان سعودي علاقهمند است كه چهره كشورش را از اتهامهاي حقوق بشري پاك كند و عربستان سعودي را به يك كشور مقبول در جامعه جهاني و محيطي مناسب براي سرمايهگذاري و تجارت بدل كند. او علاقهمند است به جاي چهره وحشتناك و منفوري كه از عملكرد حكومت عربستان سعودي در جهان ايجاد شده است، بهبود پيدا كند. هر چند اين اقدامات با هدف گسترش توان اقتصادي، نفوذ بينالمللي و قدرت دستگاه سلطنتي سعودي انجام ميشود اما نهايتا نتيجه مستقيم اين اقدامات اين است كه برخي از رفتارهاي سوء و خشن حاكميت سعودي با مردم اين كشور كاهش پيدا ميكند. در نهايت چنين اقداماتي به رغم اينكه با هدف افزايش قدرت و محبوبيت شخص وليعهد و پادشاه سعودي انجام ميشود به نفع مردم عربستان سعودي هم هست.
محمد بن سلمان تلاش ميكند با اقداماتي كه ميتواند بازتاب تبليغاتي و رسانهاي خوبي داشته باشد، سابقه رفتارهاي خشونتآميز خود را پاك كند اما نتيجه چنين اقداماتي در نهايت به نفع مردم عربستان هم خواهد بود. هر گامي در راستاي احترام به حقوق بشر هر چند ناچيز، از سوي هر حكومتي مثبت است. اين اقدامات بايد براي ما ايرانيان هم درسهايي در پي داشته باشد. به ويژه اينكه جمهوري اسلامي ايران بر خلاف عربستان در نمايش ظاهري و تبليغاتي اقداماتش هر اندازه هم بنيادي و عميق، ناتوان است. من بارها تاكيد كردهام كه جمهوري اسلامي ايران پيشتاز مبارزه با تروريسم در منطقه به ويژه خط مقدم جبهه جنگ با داعش بود اما نهايتا يكي از فرماندهان ارشد نظامي كشور كه در خط مقدم نبرد با تروريسم بود توسط ايالات متحده امريكا ترور ميشود. يعني نه تنها ما نتوانستيم از مبارزه بنيادين با تروريسم، منافع تبليغاتي و اقتصادي ببريم بلكه به خاطر اقدامات مثبتمان از سوي ابرقدرت غربي تنبيه هم شديم. زحمت و هزينه مبارزه با تروريسم و داعش بر دوش ايران بود كه نهايتا باعث تامين امنيت منطقه و كشورهاي غربي شد اما نه تنها مزد اين زحمات را دريافت نكرديم بلكه با خشونت و تحريم، تنبيه شديم.
اقداماتي كه از سوي پادشاهي سعودي انجام ميشود فقط با هدف افزايش مقبوليت و محبوبيت در نظام بينالملل است اما نهايتا ميتواند منافعي براي مردم آن كشور و منطقه هم در پي داشته باشد. در مجموع هر اقدام حقوق بشري كه در منطقه خاورميانه رخ بدهد، ميتواند در كشورهاي پيرامون اثر مثبت داشته باشد و باعث الگوپذيري كشورهاي ديگر باشد. براي مثال سال ۱۳۷۶ انتخاباتي باشكوه در ايران برگزار شد كه باعث غبطه و الگوگيري كشورهاي همسايه شد، بسياري از اصلاحطلبان و تحولخواهان در منطقه خاورميانه به امكان حضور و بيان راي مردم ايران در پاي صندوقهاي راي رشك بردند و تلاش كردند تا امكان چنين فضايي را در كشورهاي خودشان ايجاد كنند. تحول انتخاباتي در تركيه و روي كار آمدن گروههايي كه براي دههها از قدرت حذف شده بودند، فرصتي ايجاد كرد تا تحول عظيم اقتصادي در اين كشور رخ دهد كه به توسعه اقتصادي و گسترش ظرفيتهاي گردشگري و تجارت براي تركيه منجر شد. كشورهاي پيراموني از جمله ايران و بسياري ديگر از كشورها از سياست توسعهاي تركيه الگوبرداري كردند. در ميان كشورهاي عربي كرانه خليج فارس، كويت به عنوان الگوي توسعه اقتصادي و رفاه عمومي شناخته ميشد به تدريج قطر و امارات متحده عربي با الگوبرداري از نظام رفاهي و توسعهاي قطر توانستند با اجراي طرحهايي مشابه تحولات اقتصادي و خدماتي گسترده ايجاد كنند. همين تحولات در سياست، اقتصاد و اقدامات رفاهي كشور ما هم تاثير گذاشتند. اقدامات حكومت سعودي هم ميتواند باعث شود تا در كشورهاي پيراموني از جمله امارات متحده عربي، اردن، بحرين و مصر رويكردها مشابهي در پيش گرفته شود.
برخي معتقدند چنين گامهايي در بلندمدت ميتواند باعث تضعيف پادشاهي سعودي و فروپاشي آن به دليل افزايش انتظارات اجتماعي شود. من اعتقاد دارم اگر عربستان سعودي همزمان با چنين اقداماتي بتواند مساله رفاه اجتماعي را هم در پيش بگيرد قطعا جايگاه خودش را مستحكمتر خواهد كرد. اگر محمد بن سلمان بتواند مردم را هم به لحاظ رفاهي و اقتصادي و هم به لحاظ حقوق بشري و آزاديهاي اجتماعي تامين كند قطعا انگيزهاي براي اعتراض و سرنگوني حكومت در ميان مردم وجود نخواهد داشت. پادشاهي عربستان تلاش ميكند كه در هر دو زمينه بتواند نظر مردم اين كشور را تامين كند. قطعا اقدامات شرورانه و زشتي كه در گذشته از سوي اين حكومت اتفاق افتاده و يا ادامه دارد از جمله جنگ در يمن و قتل فجيع جمال خاشقچي و سركوب گسترد مخالفان از يادها نميرود اما حكومت عربستان هر اندازه بتواند از حجم چنين اقدامات منفي كم كند و همزمان رفاه و توان مالي شهروندانش را حفظ كند قطعا ميتواند حكومت پادشاهي اين كشور را براي مدت طولانيتري در مقابل اعتراضات مدني و خيزشهاي اجتماعي بيمه كند.