درجستوجوي برگ برندهاي براي عصر پساكرونا
سينا قنبرپور
ميگويند همه چيزمان بايد به همه چيزمان بيايد. نميشود در بلبشويي كه اقتصاد در ايران دارد وضع اقتصاد مطبوعات متفاوت باشد. آيا واقعا كسي ميتواند ادعا كند كه در ايران اقتصاد شيوه مشخصي دارد؟ ما از هر تئوري و مكتبي بخشي را گرفتهايم ولي خودمان هم نميدانيم داريم چه كار ميكنيم. نمونهاش را در خصوصيسازيها ميتوانيد ببينيد. البته در اينجا قرار نيست به نقد و بررسي نحلههاي فكري اقتصاد و آنچه در عمل در ايران اتفاق افتاده بپردازيم. مساله اينجاست كه در ايران هيچ يك از تئوريهاي اقتصادي نتوانستهاند براي اداره مطبوعات ايدهاي جديد بدهند و نقطه عطفي ايجاد كنند. اساسا مطبوعات هم پيرو هيچ خط فكري اقتصادي نبودهاند و بيشتر تابعي از همان اقتصاد رانتي شده است. با اين وصف امروز منابع درآمد مطبوعات در ايران به شدت نفسشان به شماره افتاده و شيوع كرونا هم در اين اثنا مثل پايي است كه بر گلويي گذاشته شده و اجازه تنفس را گرفته است. «تكفروشي»، «فروش دوره اشتراك»، «آگهي»، «رپرتاژ آگهي» و «اسپانسر» عمده منابع درآمد روزنامهها و مطبوعات بودهاند و شيوه سنتي درآمد مطبوعات محسوب ميشوند. شايد يكي از عمدهترين انتقاداتي كه به شيوه اداره و مديريت مطبوعات ميتوان داشت اين است كه هيچگاه نپذيرفتند كه با وجود آنكه كالايشان يك كالاي فرهنگي محسوب ميشود اما بايد تابع بازار و عرضه و تقاضا باشند. به هر حال وضع اينك به گونهاي شده كه مطبوعاتيها نتوانستهاند محصولي ارايه كنند كه در بازار عرضه و تقاضا بتوانند نقشي برعهده بگيرند يا مصداق اقتصاد تكمحصولي شدهاند. از سوي ديگر مطبوعات در ايران شخصمحور اداره ميشود و همين مساله آسيبهاي جدي به همراه دارد. همه نهادهاي نظارتي مديرمسوول را مسوول ميشناسند و همين سبب شده تا اداره مطبوعات پيش از آنكه به سمت بنگاهداري و فعاليت شركتي پيش برود تابعي از سليقه مديرمسوول در اداره اقتصادي باشد. عموما روزنامههاي بخش خصوصي در ايران به جز يك روزنامه هيچ برنامه مدون اقتصادي براي توليد محصول خود ندارند. عموما تكمحصول هستند و همچنان به شيوههاي سنتي اداره ميشوند. حتي استفاده آنها از وبسايت و شبكههاي مجازي هم همان رفتاري است كه با محصول اصلي خود يعني روزنامه ميكنند. براي ملموستر شدن اين وضعيت كافي است از روزنامهها جويا شويم كه آيا واحد (R&D) دارند يا خير. اصطلاح تحقيق و توسعه عبارت است از رشته فعاليتهاي مشخصي در يك كسب و كار. بنا به تعريف سازمان همكاري اقتصادي و توسعه، تحقيق و توسعه به «كار خلاقانهاي گفته ميشود كه به طور سيستماتيك انجام ميشود تا به دانش موجود بيفزايد و اين دانش را براي ابداع كاربردهاي تازه بهكار ببرد.» حال مطبوعات ايران كه اساسا از اين بخش خالي است اين روزها گرفتار به هم ريختن بازار و عوامل موثر بر آن نيز شده است. هيچ اقتصادداني هم نسخهاي براي درمان اقتصاد مطبوعات ندارد. مديران و سردبيران روزنامهها هم اگر ميدانستند به امروز نرسيده بوديم. در چنين شرايطي براي زنده ماندن مطبوعات در عصر شيوع كرونا و پساكرونا چه كسي چه برگ برندهاي رو خواهد كرد؟ هنوز معلوم نيست!