• ۱۴۰۳ شنبه ۱۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4637 -
  • ۱۳۹۹ يکشنبه ۱۴ ارديبهشت

جاماندگان

محسن ايلچي

وقتي روزنامه‌ها مشغول دريافت يارانه‌هاي نقدي و فروش سهميه كاغذ دريافتي از معاونت مطبوعاتي بودند، اتفاقي در صنعت، اقتصاد و خدمات رسانه‌ها روي داد كه از ابتدا درك سطحي يا عميقي از آن حتي در بهترين سازمان رسانه‌هاي مكتوب هم وجود نداشت. اين موضوع يك رويداد نبود، يك روند نبود، بلكه تغيير الگوي توليد، بازاريابي و فروش محتوا با ظهور شبكه‌هاي اجتماعي بود.

كرونا و اقتصاد مطبوعات

ابررويداد كرونا و تبعات شناخته و ناشناخته آن، فقط به مثابه شوكي روشني‌بخش بود كه اعماق فاجعه را براي بخش وسيع‌تري از فعالان رسانه‌ها نمايان كرد. كساني هم كه واقعا در حال رسانه‌داري بودند، از مدت‌ها قبل به فايده‌مندي، كارايي، اثربخشي و سودآوري فعاليت‌هاي‌شان مشكوك شده بودند.اما از مدت‌ها قبل اقتصاد يا به زبان ساده‌تر، دخل و خرج رسانه‌ها با چالش مواجه شده بود. يعني چنانچه رانت‌هاي ارتباطي – حمايتي وجود نداشت، درآمد عملياتي رسانه‌ها، يعني عايدي از محل تبليغات (آگهي‌ها)، فروش محتوا (ويژه‌نامه‌ها، گزارش‌هاي ويژه و ساير روش‌هاي فروش محتواي مكتوب) تك‌فروشي، فروش سازماني و ساير درآمدهاي زير فصل فروش به‌طور معناداري كاهش يافته بود.دانش بازاريابي به ويژه حوزه بررسي رفتار مصرف‌كننده و تحقيقات بازار، ورودهاي نوجويانه‌تري به مسائل دارد. آنها چه مي‌گويند؟ آنها به دليل حضور در «جبهه عرضه و تقاضا» خيلي زودتر از فعالان نظام رسانه‌اي به اين نتيجه رسيدند كه بعد از ظهور سايه‌هاي گسترده شبكه‌هاي اجتماعي و پارادايم جديد در نظام ارتباطي جهان، سبك و سياق بازاريابي و آنگاه فروش؛ از بازاريابي برونگرا يا استفاده از رسانه‌هاي جريان اصلي به سمت بازاريابي درونگرا به صورت پرشتاب حركت كرده است. كارگزاران حوزه بازاريابي و تبليغات ديگر اعتنايي به تاثير روزنامه‌ها روي افكار عمومي نكردند و سراغ شبكه‌هاي اجتماعي رفتند. هنگامي كه روزنامه‌نگاران در مسير برگشت به خانه بعد از يك روز كار طاقت‌فرسا، با همكاران خاطره‌بازي مي‌كردند، روزنامه‌نگاري داده محور خلق شد. روزنامه‌نگاري برند يا برندنويسي آمد و روزنامه‌نگاران از آن دوري جستند و گفتند: «ما به روزنامه‌نگاري شركتي، نه مي‌گوييم!»، مديران مسوول و ساير كارگزاران رسانه‌هاي مكتوب از جمله روزنامه‌نگاران آن روزگار خواب بودند. از طرفي، فشارهاي هنجاري خرده‌فرهنگ‌هاي حاضر در محيط سازمان‌هاي رسانه‌اي، اجازه نداد كه آنها به نيازهاي تجاري خريداران و صاحبان آگهي اعتناي جدي داشته باشند. خرده‌فرهنگ‌هاي ايراني- جهاني همانند پرده‌اي ضخيم، مانع از آن شد كه كارگزاران رسانه‌ها تحولات نوپديد در بازار را خوب رصد و فهم كنند.

چه كار بايد كرد؟

اعلام پايان انتشار نسخه كاغذي، اصلاح ساختار نيروي انساني تحريريه‌ها از روزنامه‌نگاران به توليدكنندگان محتوا و نيز آموزش، اقتباس و اشتراك‌گذاري تجربيات رسانه‌ها با محوريت سياستگذار مي‌تواند نتيجه‌بخش باشد، همچنين تغيير ساختار تحريريه‌ها از تحريريه‌هاي عمودي (حوزه‌هاي خبري‌محور) به تحريريه افقي (مفهوم‌محور) به اين معني كه توليد محتوا با توجه به مفهوم و نياز روز كاربران باشد و استفاده از روزنامه‌نگاري شهروندي و جهت‌دهي حرفه‌اي به آن با توجه به محدوديت‌هاي غير قابل انكار و راه‌اندازي پلتفرم ديجيتالي و تقويت بخش آنلاين به معناي واقعي، نه كپي‌كاري از سايت‌هاي خبرگزاري‌ها. اين سياهه را البته مي‌توان همچنان ادامه داد و به مواردي مثل تنوع سبد رسانه‌اي و... اشاره كرد.در پايان؛ نقش كنوني وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در عدم دستورگذاري به موقع در هدايت و راهبري بازار رسانه به هيچ‌وجه فراموش ‌شدني نيست.

كارشناس اقتصاد و رسانه

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون