آموزش آنلاين، نعمت يا آفت؟
زهرا جنت
بعد از همهگيري كرونا و لزوم تعطيلي نهادهاي آموزش رسمي كشورها، يك اقبال و رويكرد جهاني به پديده آموزش آنلاين ايجاد شده است. نهادهاي بهداشتي و پزشكي از يك سو، احتمال طولاني شدن پروسه توليد دارو يا واكسن براي كرونا را ميدهند و از سوي ديگر، احتمال ظهور بيماريهاي همهگير ديگري در آينده را منتفي نميدانند. از اين لحاظ براي سيستم آموزشي بايد به فكر چارهاي هماهنگ با اين شرايط جديد بود كه آموزش آنلاين يكي از گزينههاي مطرح است. تا قبل از اين بحران، ظرفيتهاي فضاي مجازي در جهت استفاده مكمل براي بالا بردن كيفيت آموزش براي همگان يا امكان آموزش به افرادي كه در مناطق محروم و دور از دسترس و بدون امكانات آموزشي هستند، مدنظر بود. اما استفاده از اين ابزار آموزشي به عنوان اصليترين سيستم آموزشي، نيازمند كار كارشناسي گروههاي متخصص زيادي است تا مزيتها را افزايش دهند و از كمبودها بكاهند. آموزش از طريق اينترنت يا آموزش مجازي ممكن است به صورت تعاملي يا يك طرفه انجام شود كه هر يك از اين دو با توجه به امكانات ارايهدهنده آموزش يا ظرفيتهاي فضاي مجازي ممكن است حالتهاي مختلف ديگري داشته باشند.
در آموزش مجازي تعاملي، مثل كلاسهاي آنلاين مدارس در اين چند ماه، در واقع قسمت حضور فيزيكي از كلاسهاي درس حذف شده است، در اكثر آنها تعداد محدودي دانشآموز به همراه يك معلم، در زمان معين و طبق برنامه مشخصي آنلاين ميشوند. معلم درس را ارايه ميكند و دانشآموزان در كلاس مشاركت ميكنند. در آموزش مجازي يك طرفه، يك دوره آموزشي متني يا مولتي مديا بر اساس سرفصل آن دوره تهيه شده است. افراد بر اساس ضوابط ارايه كننده يا به صورت زمان آزاد ميتوانند با پرداخت هزينه يا رايگان از آن دوره استفاده كنند. حتي گاهي اين امكان وجود دارد كه دوره را دانلود كرده و به صورت آفلاين از آن استفاده كنند. سيستم آموزش مجازي و از راه دور فوايد بسياري دارد، اما قطعا مشكلات خاص خود را هم خواهد داشت كه براي رسيدن به كيفيت مطلوب آموزشي بايد هر چه زودتر اين مشكلات را شناخت و براي آنها راهحل پيدا كرد. كسب و تمرين مهارتهاي اجتماعي از جمله مزيتهاي حضور فيزيكي در مدارس و دانشگاههاست كه به ما كمك ميكند در زندگي شخصي و روابط جمعي خود موفق عمل كنيم. تعامل با ديگر دانشآموزان و معلمان از جمله مواردي است كه در آموزش مجازي يك طرفه وجود ندارد و در كلاسهاي آنلاين هم به كيفيت يك تعامل فيريكي و حضوري نيست. آنلاين بودن منوط به استفاده از دستگاه موبايل يا كاميپوتر و سرويس اينترنت است كه علاوه بر اينكه هزينهبر است، تهيه آن در توان همه اقشار جامعه نيست. اين مساله كه با توليد موارد آموزشي اينترنتي يا رسانهاي، همه دانشآموزان ميتوانند از آموزش باكيفيت و توسط بهترين مدرسها بهرهمند شوند، دلگرمكننده است اما به اين نكته توجه كنيم كه فقر عمدهترين دليل عدم دسترسي بسياري از كودكان به حق آموزش است، فقري كه براي اقشاري از جامعه در حد عدم توانايي تهيه غذاي روزانه است. براي چنين افرادي تهيه اين امكانات جديد آموزشي كار غيرممكني به نظر ميرسد و البته براي اكثريت جامعه هم ممكن است كار سختي باشد. خصوصا كه نرمافزارها با بهروزترين تكنولوژيها تهيه ميشوند و دستگاههاي جديد و آپديت ميطلبند. در صورت ادامه شرايط كرونا و لزوم آموزش آنلاين، اگر به اين ضرورت توجه نشود و با يك عزم ملي و صرف بودجه ويژه آموزشي به آن رسيدگي نشود عده زيادي از كودكان كه از فقيرترين اقشار جامعه هستند از آموزش بيبهره ميمانند. اينها اغلب كودكاني هستند كه سالها تلاش فعالان و خيران آموزشي و صرف بودجههاي دولتي منجر به عدم ترك تحصيل آنها شده است. بهطور مثال، پهناي باند لازم براي دسترسي به نرمافزارهاي آموزشي رسمي مدارس آموزش و پرورش بايد براي دانشآموزان و معلمان به رايگان تامين شود و اين افراد مجبور به پرداخت هزينه براي آن نباشند. آموزش آنلاين آنقدرها هم كه به نظر ميرسد در توزيع عادلانه امكانات آموزشي قدرتمند و جدا از سيستم سنتي عمل نخواهد كرد، حتي اگر در نظر بگيريم كه محتوي ارايه شده از سوي نهادهاي رسمي براي همه دانشآموزان با بالاترين كيفيت و يكسان باشد، باز هم در فضاي مجازي هزاران ابزار آموزشي به فروش خواهد رسيد كه اين ابزارها كيفيت آموزش را براي آنها كه پول پرداخت آن را دارند، بالا خواهد برد. براي اغلب افراد خصوصا قشر آسيبپذير كه عمدتا هم پرجمعيت هستند و مكان زندگي كوچكي دارند اختصاص دادن فضاي آموزشي ساكت و خصوصي براي زمان كلاسهاي آنلاين كودكان امكانپذير نيست. از ديگر معايب آموزش آنلاين اين است كه شرايط اين كلاسها مثل ضوابط كلاسهاي سنتي نيست كه به خاطر جو آن و قواعد حاكم، دانشآموز، فقط بر درس تمركز داشته باشد. ارزيابي آموزشهاي انجام شده به صورت مجازي هم قاعدتا از طريق آنلاين و مجازي صورت ميگيرد و ممكن است نتواند به دقت ارزيابي كتبي، حضوري و شفاهي در شيوه سنتي باشد. در كلاسهاي سنتي كتاب و مدرس تنها نيازهاي اغلب كلاسهاست، اما در آموزش مجازي علاوه بر اين موارد و لزوم داشتن موبايل يا كامپيوتر، معلمان، خانواده و كودكان بايد اطلاعات كاملي از كار كردن با ابزارهاي مختلف و تنظيمات آنها داشته باشند وگرنه ممكن است با كوچكترين خللي كلا امكان آموزش از بين برود. غير از معايب و فوايد اين مدل از آموزش، نياز به ايجاد ساختارهاي نظارتكننده هم به نظر الزامي ميرسد. با توجه به امكانات اين فضا، ممكن است افراد و نهادهاي مختلفي خصوصا براي كسب درآمد اقدام به توليد محتوا كنند. اينكه كاربر بتواند رتبه و امتياز يك محصول آموزشي را تشخيص دهد و در صورت عدم مطابقت سرفصلها و موارد ارايه شده جايي براي شكايت و رسيدگي وجود داشته باشد از نيازهاي جديد در اين فضا خواهد بود.