دستمزد در ايران
بايد بپذيريم كه حال كارگران و اقشار فرو دست جامعه خوب نيست و طبق گزارشات موثق، چندين دهك پايين جامعه براي بقا تلاش ميكنند لذا نيازمند توجه جدي مسوولان است تا وجدانهاي خفته خود را بيدار كنند و همدلانه به ميدان آيند تا عدالت در دستور كار قرار گيرد، عدالت مرهم نيرومندي براي التيام زخمهاي جامعه انساني است. دستمزد عادلانه به كارگران اين امكان را ميدهد تا با بهبود مهارت و عملكرد خود درك كنند كه چه چيزي براي تاثيرگذاري بر دستمزدشان بهتر است. جامعهشناسي صلح، قلمرويي از دانش جامعهشناسي فرهنگي است كه تلاش ميكند تا به انسانيتر شدن زندگي روزمره كمك كند و از آنجا كه اصولا جامعهشناسي، رفاه انسان و بهبود جامعه را درنظر دارد، جامعهشناسي صلح نيز بر ضرورت اصلاح اجتماعي براساس هدايت علمي تاكيد دارد، لذا بايد توجه داشت صلح واقعي به تعبير مارتين لوتركينگ تنها عدم تنش نيست بلكه حضور عدالت است يا حتي به قولي، صلح محصول عدالت است، لذا مطالبه عدالت و عدالت اجتماعي يك ضرورت عقلي و اخلاقي است كه در يك جمعبندي ميتوان گفت هيچگاه عدالت بدون صلح وجود ندارد و بدون عدالت نيز هيچ صلحي وجود نخواهد داشت و پذيرفت كه جنبشهاي ضدجنگ (صلحطلبي) و جنبشهاي حقوق مدني (عدالتطلبي) تلاشها و كنشهاي يكديگر را تقويت ميكنند. از اين رو نمايندگان كارگران بايد داراي صدا باشند كه بتوانند توسعه حقوق و دستمزد منصفانه را مطالبه كنند. تعيين دستمزد منصفانه جهت پيشگيري از منازعات كار، به عنوان يك راهبرد موثر براي انسجام اجتماعي، تقويت تعلق جمعي كارگران و استحكام صلح اجتماعي توصيه ميشود، صلح اجتماعي و تامين اجتماعي موثر نياز به تفاهم و عمل دارد. با دستمزد عادلانه ميتوان زمينهاي براي روابط سالم كار فراهم كرد تا از اختلال ارتباطي بين كارگران با دولت، كار فرمايان و ايجاد نارضايتي اجتماعي پيشگيري شود.