اقتصاد بينالملل
بيل گيتس دوم شد زاكربرگ چهارم
نشريه فوربس طبق روال گذشته اقدام به معرفي ثروتمندترين افراد جهان كرد كه بر اين اساس و تا پايان ماه آوريل، جف بزوس موفق شد بار ديگر به عنوان ثروتمندترين فرد جهان معرفي شود. در حال حاضر ۵۱ فرد با ثروت بالاي ۲۰ ميليارد دلار در جهان وجود دارند و براي قرار گرفتن در بين ۱۰۰ فرد ثروتمند جهان بايد دستكم ۱۴ ميليارد دلار ثروت داشت. نفر اول اين ليست جف بروس، مديرعامل فروشگاه اينترنتي آمازون است كه ثروتش تا پايان ماه آوريل حدود ۱۳۸.۲ ميليارد دلار بود. بيل گيتس، بنيانگذار شركت مايكروسافت نفر دوم است كه ثروتش تا پايان ماه آوريل ۱۰۴.۳ ميليارد دلار تخمين زده شده است.
تازهترين وضعيت شاخصهاي كلان اقتصاد امريكا
ميزان درآمدهاي مالياتي دولت اين كشور تا پايان ماه مارس به 3 تريليون و ۵۵۶ ميليارد و ۶۶۲ ميليون و ۳۹۴ هزار دلار رسيده است. ميزان درآمد مالياتي هر شهروند امريكايي تا پايان ماه آوريل به طور متوسط ۱۰ هزار و ۷۹۲ دلار و ميزان درآمد هر مالياتدهنده امريكايي به طور متوسط ۲۹ هزار و ۴۲۸ دلار بوده است. از طرف ديگر ميزان ماليات بر درآمد دولت امريكا تا پايان ماه آوريل به يك تريليون و ۶۳۸ ميليارد و ۲۰۳ ميليون دلار رسيده است. اين ميزان درآمد براي ماليات بر درآمد شركتهاي امريكايي ۲۱۸ ميليارد و ۲۷ ميليون دلار بوده است. تا پايان ماه آوريل نسبت درآمد به توليد ناخاص داخلي اين كشور به ۱۶.۶۴ درصد رسيده است. بين بازه زماني ۱۹۰۰ تا ۲۰۲۰ بيشترين نسبت درآمد به توليد ناخالص داخلي امريكا مربوط به سال ۲۰۰۰ با ۱۹.۵ درصد و بيشترين نسبت مخارج به توليد ناخالص داخلي مربوط به سال ۲۰۰۰ با ۱۷.۴۵ درصد توليد ناخالص داخلي بوده است. حجم توليد ناخالص داخلي امريكا در بازه ۱۲ ماهه منتهي به آوريل به ۲۱ تريليون و ۳۹۳ ميليارد و ۱۰۴ ميليون دلار رسيده است كه بدينترتيب، امريكا جايگاه خود را به عنوان بزرگترين اقتصاد جهان حفظ كرده است.
كرونا، اقتصادهاي دنيا را بدهكارتر كرد
به دنبال شيوع كرونا، ميزان بدهي اقتصادهاي بزرگ به شدت افزايش يافته است. پيشبيني ميشود كه مجموع بدهيهاي جهان شامل بدهيهاي دولت، شركتها و بدهيهاي خارجي تا پايان سال جاري به حدود ۳۰۰ تريليون دلار برسد كه در طول تاريخ بيسابقه بوده است. طبق اعلام سايت بدهي امريكا تا پايان ماه آوريل، ايرلند بيشترين نسبت بدهي خارجي به توليد ناخالص داخلي را در جهان داشته است؛ به گونهاي كه اين كشور اكنون بيشتر از ۱۰ برابر اندازه اقتصاد خود بدهي خارجي دارد. اين نسبت براي اين كشور حدود 1011.28 درصد است. هلند و سوييس هر كدام با نسبت بدهي خارجي به اندازه اقتصاد ۶۲۶.۴۳ و ۲۹۷.۴۳ در رتبههاي بعدي قرار دارند.
نشانگر روشن فركانسي
اين انحصار به حدي است كه گفته ميشود در يكي از جلسات ستاد مبارزه با كرونا رييس سازمان صدا و سيما در پاسخ به درخواست رييسجمهوري مبني بر تبليغات استارتاپها و كسب و كارهاي آنلاين به صراحت اعلام كرده صدا و سيما اين اختيار را ندارد. سهم خواهي از تلويزيونهاي تعاملي، تبليغات گسترده براي يك نرم افزار كه همچنان سهامداران آن نامريي هستند و... از جمله اقداماتي بوده كه سازمان صدا و سيما به آن دست زده است. به نظر ميرسد صدا و سيما در موضوع آزادسازي فركانسهاي 700 و 800 كه نهايتا از 15 درصد ظرفيت آن استفاده ميكند رويكردي تجاري را در پيش گرفته است. صدا و سيما از سويي همچنان اميدوار است شبكه مخابراتي را ايجاد كند كه بتواند به واسطه آن درآمد كسب كند روي كاغذ نيز اين امكان وجود دارد كه با ايجاد ساختاري مخابراتي به طور انحصاري سرويس دهد. اين سازمان آنقدر امكانات دارد كه ميتواند به طور مستقل با دريافت مجوز مخابرات، خدمات مخابراتي نيز ارايه دهد. طبعيتا براي اين اتفاق رگولاتوري بايد بر عملكرد اين سازمان نظارت كند، موضوعي كه احتمالا به مذاق مديران خوش نميآيد. اما آنچه در واقع رخ داده صرف هزينه زياد براي حفظ اين شبكه بوده و خروجي ديگري نداشته است. از سوي ديگر به نظر ميرسد صدا و سيما تلاش دارد تا در صورت نااميدي از اين مسير اين فركانسها كه اموالي عمومي محسوب ميشود را با بالاترين قيمت بفروشد و در اين ميان مذاكرات وزارت ارتباطات و صدا و سيما همچنان بينتيجه مانده است. پيشتر رييس سازمان فناوري اطلاعات اعلام كرده بود كه به صدا و سيما مدلي اقتصادي پيشنهاد شده است تا اين فركانسها براي اين سازمان منبع در آمد ايجاد كند. به نتيجه نرسيدن اين مذاكرات گوياي اين نكته است كه اين پيشنهاد به اندازه كافي براي مديران صدا و سيما جذاب نبوده و آنها همچنان بر فروش اين فركانسها و يا گرفتن امتيازات بيشتر اصرار دارند. اينها در شرايطي است كه در تمام دنيا از فركانسهاي 700 و 800 در شبكه موبايلي استفاده شده است و شايد ايران آخرين كشوري است كه به تعهدات جهاني خود در اين باره عمل ميكند چراكه در تعهدات جهاني اين باند فركانسي متعلق به موبايل است. علاوه بر كسب منافع اقتصادي بايد دليل مقاومت صدا و سيما را يافت. صدا و سيما چند دهه است كه تلاش ميكند با ارايه تفاسير و توجيهاتي، چتر خود را به طور كلي در حوزه ارتباطات بگستراند در كنار آن، اين سازمان تلاش ميكند تفسير فرهنگي خاص درباره مسائل تكنولوژيك ارايه كند و بگويد هر پديده و پيامي، تلويزيون نام دارد و ما مسوول آن هستيم؛ بنابراين خود را مسوول آن ميداند و براي آن لايحه درست ميكند تا اين اختيار را كسب كند و آن را در قالب نامهايي مانند گسترده، پوشا و فراگير ارايه دهد. صدا و سيماي ايران تنها سازمان تلويزيوني جهان است كه خود شبكه فرستنده دارد و بخش بزرگي از بودجهها در صد او سيما صرف شبكه عظيم فرستندهها در سراسر كشور ميشود كه هيچ مشابهي در دنيا ندارد. به بياني ديگر انحصارگرايي صدا و سيما در سالهاي اخير و عدم پرسشگري از عملكرد اين نهاد، موجب شده اين نهاد در برابر اصلاحات و تغييرات مقاومت كند؛ موضوعي كه موجب شده اين نهاد علاوه بر ضعف در عملكرد با لجاجت مانع توسعه ملي شود.