آقاي نجف دريابندري ممنون و خدا نگهدار
صبح روز دوشنبه خبر درگذشت نجف دريابندري به سرعت در توييتر فارسي دست به دست و ديده شد. اهالي كتابخوان توييترفارسي از ترجمههاي او نوشتند و ديگراني هم از حرفها و صحبتهايش گفتند. اينطور شد كه هشتگ «نجف دريابندري» داغ شد. آنچه ميخوانيد منتخبي از اين توييتهاست.
«ممنون آقاي دريابندري و خدانگهدارتون»، «من احترام زيادي براي ايشيگورو قائلم. مهاجري كه تا به اين حد تسلط در زبان كشور مقصد رسيد، البته وقتي از ۶ سالگي در انگليس بزرگ شده، بعيد ميدانم بشود مهاجر خطابش كرد، نثر انگليسي سنگين و خاصي دارد. شايد خيلي دلپسند نباشد اما تضمين ميكنم ترجمه دريابندري دلنشينش كرده»، «نجف دريابندري درگذشت. هاكلبري فين، پيرمرد و دريا، وداع با اسلحه، پيامبر و ديوانه و تاريخ فلسفه غرب راسل را با ترجمههاي نجف دريابندري خواندم. خدايش بيامرزد»، «ميبردم به دهه سي و چهل. از مرتضي كيوان، سايه، كسرايي، شاملو، بيژن مفيد، پيتر بروك... و من محو شنيدن ميشدم. جوان بودم و تشنه شنيدن. هر بار هم آقاي دريابندري يك جوري شوخي ميكرد. ميآمد از اتاق بيرون ميگفت فهيمه باز گوش مفت گير آوردي؟ يا ميگفت تو چه حوصلهاي داري. حيف اين دو انسان»، «به شكوفهها، به باران، برسان سلام ما را»، «گنجينه زنده بشري، ديگه زنده نيست، نجف دريابندري روحت غرق در آرامش»، «روزي كه «بازمانده روز» را با ترجمه نجف دريابندري خواندم تازه فهميدم ترجمه خوب يعني چه و چرا نثرش اينقدر پرطرفدار است»، «خدا شما را رحمت كند آقاي نجف دريابندري، مترجم خوب و دوستداشتني كه ترجمههاي درجه يكي داشتين و هر بار يكي از كتابهاي ترجمهاي كه شما زحمتش را كشيده بوديد ميخواندم لذت ميبردم. خوشرفتار بوديد و مردي نازنين. جايتان از اين به بعد خيلي خالي است»، «از شمار دو چشم يك تن كم/وز شمار خرد هزاران بيش»، «آقاي نجف دريابندري ممنون و خدا نگهدار»، «با ترجمههاي بي نظيرت هميشه جاودانه هستي»، «نجف دريابندري فيلسوفي نام آشنا براي اهالي فلسفه است مولف و مترجمي سالخورده و حاذق در مقوله فلسفه غرب كه كارش سالها قبل در ديداري در منزل برتراند راسل مورد تاييد و تحسين او قرار گرفت»، «سيروس علينژاد جايي نوشته بود يك بار رفتيم پيش آقاي دريابندري براي مصاحبه، مصاحبه رو گرفتيم و اومديم، نسخه پيادهشده رو براش فرستاديم حرفاش رو تصحيح كنه يا نظر بده. متن نهايي رو كه بهمون داد ديديم كل مصاحبه رو بازنويسي كرده حرفهاي خود ما مصاحبهكنندهها رو هم تصحيح كرده»، «نجف دريابندري هم رفت، واقعا مترجمي به وسعت دريا بود»، «نجف دريابندري رو هم از دست داديم. يكي از ارزشمندترين افرادي بود كه به عنوان نويسنده و مترجم فعاليت ميكرد و يادگارهاي خوبي برامون به جا گذاشت. روحش شاد باشه»، «سخنش از باد و بروتِ فضلفروشي و علامهنمايي خالي است. خُب من چقدر اين حرفِ موحد درباره دريابندري به دلم نشست و همدلم و اصلا از اهم دلايلي كه نثرش را دوست دارم، قصبالجيب حديثش كه همچون شكر ميخورند»، «زيرا كه مردن چيست، مگر برهنه ايستادن در باد و آب شدن در آفتاب؟ و نفس نكشيدن چيست؟ مگر آزاد كردن نفس از جزر و مد بيقرار، چنان كه بالا برود و بگسترد و بيهيچ مانعي خدا را بجويد! كتاب پيامبر و ديوانه با ترجمه نجف دريابندري»، «ياد نجف دريابندري با ترجمههاي خوبش ماندگار خواهد شد. چقدر فارسي ياد گرفتم از كتاب مستطاب آشپزي او. افسوس كه جايشان در عرصه ادبيات خالي خواهد ماند» و «يك اسمهايي هميشه تو ذهن ميمونه چون هم زيبا هستن و هم كمتر شنيدي و هم صاحب اسم وزني بهشون ميده».