نگاهي به چند پژوهش درباره يكي از مهمترين شخصيتهاي شاهنامه
ضحاك و زلزله
احسان رضايي
دو، سه شب پيش تهران لرزيد. مركز زلزله اخير را شرق شهرستان دماوند اعلام كردند. يعني جايي نزديك به قله دماوند يا به قول ملكالشعراء بهار «گنبد گيتي». كوه دماوند در اساطير و افسانههاي ايران جايگاه ويژهاي دارد. از جمله ميگويند وقتي فريدون توانست ضحاك ماردوش را شكست بدهد، او را در دماوند در غاري به بند كشيد، چراكه فريدون قدرت كشتن ضحاك را كه افسونشده اهريمن است، نداشت. مردم محلي معتقدند زلزلههاي اين منطقه نتيجه تقلاي ضحاك جان به لب رسيده و بخار گوگردي كه از دهانه دماوند خارج ميشود، نفسهاي مسموم اوست. در واقع دماوند، از ايرانيان در برابر شر محافظت ميكند. درباره ضحاك و پيشينه داستان او، چند تحقيق انجام شده. يكي از جنجاليترينهايش، كتابي بود كه علي حصوري منتشر كرد («ضحاك»، نشر چشمه، 1368) . حصوري با بررسي داستانهاي شاهنامه نتيجه گرفت كه جمشيد نظام طبقاتي حاكم كرده بوده، ضحاك عليه نظام طبقاتي شوريده و فريدون دوباره طبقات سهگانه را حاكم كرده و بعد، اشراف اين نظام از ضحاك چهرهاي منفي و اهريمني ساختهاند. او احتمال داد كه بردياي دروغين كه داريوش هخامنشي عليه او شوريد، اصل اين داستان باشد. اين نظر بيشتر از آنكه خودش توسط پژوهشگرها، نقد يا بررسي شود به خاطر سخنراني احمد شاملو در دانشگاه بركلي در فروردينماه ۱۳۶۹ طرح و جنجالي شد. منتقدها ميگفتند شاملو فردوسي را طرفدار نظام طبقاتي خوانده و همين، باعث گفتوگوها و مقالات فراوان شد. يك تحقيق جديدتر هم در اين مورد هست كه به تازگي ترجمه و منتشر شده («ضحاك - تاريخ از دل اسطوره» نشر مركز، 1398) و در آن نويسنده، خانم ساقي گازراني، با بررسي منابع مختلف ريشه داستان ضحاك را در شورش كوروش هخامنشي عليه آستياگ ماد ميداند و نشان ميدهد كه چطور يك اژدهاي سهسر در «اوستا» بعدها تبديل به شاهي ستمگر شد. اما تا ما مشغول بحثها بر سر اين پيشينه و چيستي و چرايي ماجرا بوديم، داستاننويسهاي دنيا از اين افسانه جذاب حسابي استفاده كردند. شخصيت Azi Dahaka در بسياري از بازيهاي كامپيوتري (از جمله در «شاهزاده پارسي2» يا Prince of Persia: Warrior Within)، كتابهاي كميك و انيمههاي ژاپني به عنوان شخصيت شرور و به اصطلاح بدمن حضور دارد. براي همين، اگر ميخوانيم يا ميشنويم كه مثلا سرگئي ريازانسكي، فضانورد مشهور روس، در اينستاگرامش پاي تصوير هوايي قله دماوند به ماجراي ضحاك اشاره ميكند، نبايد تعجب كرد. در سالهاي اخير البته توجه به داستانهاي «شاهنامه» شتاب بيشتري گرفته. بعد از انيميشن عروسكي «افسانه ماردوش» به كارگرداني حسين مراديزاده كه در دهه قبلي و به سفارش صداوسيما ساخته شد، در دهه اخير چند انيميشن كوتاه با همين داستان داشتيم تا رسيديم به انيميشن «آخرين داستان» به كارگرداني اشكان رهگذر كه سال پيش تا فهرست ۳۲تايي بخش بهترين انيميشن اسكار هم رسيد (كه در نهايت «داستان اسباببازي ۴» اين جايزه را برد). داستانهاي كهن، هنوز هم جذابيتهاي خودشان را دارند.