نگاهي به كارنامه نگارخانههاي تهران در سال 98
اينجا خانه نگار نيست
فاروق مظلومي
نگارخانه يا گالري محل عرضه و فروش هنرهاي تجسمي است كه هنرهايي مانند نقاشي و عكاسي، نقاشيخط، ويديوآرت، پرفرمنس، مجسمه و... را شامل ميشود. همه منتقدان هنر متفقالقولند كه در تمام گالريهاي دنيا فروش آنچه كه به نمايش گذاشته ميشود براي انتخاب هنرمند و نمايش آثارش بسيار تعيين كننده است. كلمنت گرينبرگ 1994-1909 منتقد معاصر در مناظره دانشجويياش در دانشگاه بركلي به اين نكته اشاره ميكند كه «پذيرش هنرمند توسط گالريدارها با توجه به علاقه و خواست مجموعهدارها و پيشبيني فروش خوب براي آثار آن هنرمند است» و از آنجايي كه اغلب مجموعهدارها براي سرمايهگذاري مالي، آثار هنري را خريداري ميكنند، تابلوي نقاشي كه يك اثر هنري است در حد كالا تقليل مييابد. كالايي شدن يك جريان جهاني است كه روي تمام امور تاثير گذاشته و هنر نقاشي را هم گريزي نيست. فارغ از امور مالي غيرقانوني كه در بازار آثار هنري هم وجود دارد، فروش اثر تامين كننده معاش هنرمند است و قطعا امري درست و ضروري است. اما گالريها علاوه بر فروش آثار، وظايف ديگري هم دارند و دفتر امور نگارخانههاي وزارتخانه ذيربط بايد مسوول رسيدگي به انجام صحيح اين وظايف باشد. در دو بند از ماده دو آييننامه صدور و تاسيس نگارخانهها در سايت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در مورد اهداف تاسيس نگارخانه داريم:
ماده 2- هدف از تاسيس نگارخانه عبارت است از:
الف- تلاش براي ارتقاي آشنايي مردم با آثار هنري و اشاعه مفاهيم و ارزشهاي فرهنگي و هنري ب- فراهم آوردن زمينههاي رشد و اعتلاي هنرهاي تجسمي و سنتي از طريق معرفي هنرمندان و آثار هنري. به جرات ميتوان گفت به دليل انحصار فعاليت در سلطه تقريبا 10 درصد گالريهاي تهران، بقيه گالريها حتي توان فعاليت ندارند تا چه برسد به وظايفشان عمل كنند. در خصوص شناسايي هنرمندان نخبه جوان اغلب گالريها از تيم متخصص برخوردار نيستند تا بتوانند هنرمندان جوان و توانا را شناسايي كنند و در صورت شناسايي هم از روابط گسترده بينالمللي برخوردار نيستند كه به معرفي هنرمندان بپردازند. و ما همچنان شاهد آثار هنرمندان پيشكسوت و شناخته شده، هستيم كه به جرات ميتوان گفت آثاري از پيشكسوتان موجود است كه شايد از يك گالري به گالري ديگر براي نمايش يا فروش انتقال داده ميشود. در بند ب اين اساسنامه هم وزارت ارشاد تمام وظايف خودش را به عهده گالريها گذاشته است. هرگز قيافه مغموم هنرمند پژوهشگر و توانايي را كه يك خانم 20 ساله با لهجهاي كشدار به ايشان گفته بود، سيدي آثارتان را بدهيد تا اسيستانم بررسي كند، فراموش نميكنم. كلمات مدير، اسيستان و كيوريتور در اغلب گالريها بيشتر يك شوخي است. منتظريم دفتر نگارخانهها در وزارت ارشاد، نتايج ارزيابي سالانهاش را از گالريها در سال 98 و صد البته مشكلات بيش از حدي كه سالهاي گذشته و سال كرونايي گريبانگير تمام نگارخانههاست به زودي منتشر كند كه احتمالا نمره قبولي براي تعداد محدودي از گالريها خواهد بود.