از حق آزادي خود دفاع كنيم
صادق روحاني
هنوز از زماني كه دولت چين در ماه دسامبر 2019 رسما اعلام كرد كه در شهر ووهان استان هوبي چين ويروس جديدي از خانواده ويروس كرونا باعث بيماري مردم شده است 6 ماه نگذشته و الان اين بيماري همهگير مرزهاي جهان را درنورديده و تا لحظه نگارش اين يادداشت 3,665,392 در جهان مبتلا و 252,941 نفر نيز جان خود را از دست دادهاند. عدد نسبتا بزرگي است. البته نسبت به خودش، چرا كه پيشبيني ميشود تا پايان اين همهگيري و روزي كه اعلام شود كه ديگر كرونا يك بحران نيست اين عددها دهها برابر شود. اما همين عددهاي امروز را با احتياط ميشود كنار خيلي از جنگها و كشتارهاي جهاني قرار داد و شايد الآن تعداد كشتهها اكنون كمتر باشد ولي احتمالا در آينده بيشتر و بيشتر خواهد شد. از نظر تعداد انسانهاي درگير اين بيماري قطعا و يقينا بيش از همه جنگها و بيماريهاي پيشين انسانها را درگير خود كرده است. همين الان بيش از نيمي از جهان در قرنطينهاند يا محدوديتهاي شديدي را تجربه ميكنند.
تا پيش از كرونا الگوي توسعه و رشد در جهان بر مبناي ليبراليسم بنيان نهاده شده بود. به اين معنا كه رشد و توسعه در چارچوب بازار آزاد محقق ميشد. در هرجاي جهان كه توسعه روي ميداد حتي در كشورهايي مانند چين كه به ايدئولوژيهاي ماركسيستي باور دارند، براي رسيدن به رشد فاكتورهاي اساسي ليبراليسم را در عمل گردن نهادند. اين فاكتورها عبارتند از تضمين آزاديهاي فردي (دستكم در حوزه اقتصادي)، تضمين مالكيت (اعم از مادي و معنوي) و احترام به بازار آزاد بود. به اين ترتيب افراد ايدههاي خود را طرح ميريختند، بانكها، موسسات اقتصادي و سرمايهگذاران اعتبارات خود را روي آن ايدهها سرمايهگذاري ميكردند و در نهايت اين ايدهها اجرا و در بازار با ساير ايدهها رقابت ميكرد. حاصل جمع اين رقابت و سرمايهگذاريها توسعه و رشد و اقتصاد جهاني بود. اما الآن اوضاع تغيير كرده است. همهگيري كرونا اقتصاد جهاني را متوقف كرده است. اولين نشانههايش را در بازارهاي سرمايه جهاني و سقوط بورسها مشاهده كرديم. اما آيا اين يك پديده موقتي است يا دايمي؟ براي پاسخ به اين پرسش بايد به گزارههاي پايهاي يا همان فاكتورهاي اساسي ليبراليسم برگرديم.
در آينده پس از كرونا آزاديهاي فردي همچنان مورد احترام قرار خواهند گرفت؟ آزاديهاي فردي جايگاه ويژهاي در جهان امروز دارد. حق زيست آزادانه، حق انتخاب آزاد، حق آزادي بيان و انديشه، همطراز با حق حيات جزو حقوق اوليه انساني به شمار ميآيند. حقوقي كه سلب شدني نيست و هر انساني به صرف انسان بودن از آنها بهرهمند است. اما مساله اينجاست كه با همهگيري كرونا، اين حق با حق حيات در تعارض قرار گرفته است. امروزه ميلياردها انسان به خاطر جلوگيري از شيوع بيماري و مرگ انسانهاي ديگر خود را در خانه محبوس كردهاند. دولتها مقررات منع رفت و آمد وضع كردهاند. آيا اكنون صحبت كردن از آزادي افراد يك شوخي نيست؟ از سوي ديگر دولتها با استفاده از فناوريهاي روز به دنبال رهگيري روزانه و لحظهاي از انسانها هستند. اين خود تعدي به اطلاعات شخصي افراد است. اگرچه تا پيش از اين مطرح بود كه غولهاي فناوري مانند گوگل با تسلط به ابردادهها عملا ميدانند كه ما چه ميخوريم، چه ميپوشيم، با چه كساني در ارتباطيم، سليقه ما چيست و به چه كسي راي ميدهيم. حتي آنها متهم بودند كه به اينها جهت ميدهند. اما هيچگاه اين شركتها و دولتها حق اين را نداشتند. كرونا توجيهي اخلاقي به محدودسازي و كنترل به دولتها و شركتهاي بزرگ فناوري ميدهد. آيا در آينده مالكيت بر كالا و انديشه همچنان تضمين خواهد شد؟ با فرض از ميان رفتن آزادي فردي صحبت كردن از مالكيت و تضمين آن كار خيلي دشواري خواهد بود. همين حالا در شرايط قرنطينه بسياري از شركتها و كارخانجات به خاطر داشتن كارمندان و كارگران زياد مجبور به تعطيلي هستند. درست است كه روي كاغذ همچنان مالكان آنها مشخص است، اما مالكيت چه معنياي ميدهد وقتي نتوانيد از مايملك خود بهره ببريد. در زمينه بازار آزاد و رقابت هم ديگر نياز به توضيح نيست كه در شرايطي كه آزادي فردي و مالكيت زير سوال رفته است، صحبت از رقابت و بازار آزاد يك شوخي است. بشر به اين سيستم ليبرالي از توسعه، پيشرفت و زندگي عادت كرده و به سرعت نميتواند آن را تغيير دهد. عجله دولتمردان در همه جاي دنيا براي بازگشايي تجارت به همين علت است. بيشتر از همه اين عجله را در كشورهايي كه در نوك پيكان پيشرفت هستند مانند امريكا و كشورهايي كه از ته اين پيكان هستند و به كار و بازار براي تامين معاش روزانه محتاج هستند مانند ايران خودمان، مشاهده ميكنيم. اما در آينده نزديك احتمالا كشورهاي جهان بين بازگشايي صنايع و تعطيلي و قرنطينه مدام در رفتوآمد باشند. موجهاي دوم و سوم كرونا خواهند آمد و اين اتفاق خواهد افتاد. اما بايد چارهاي دايمي انديشيد. حتي با فرض اينكه داروي كرونا كشف شود و همين فردا فرمول آن در اختيار همه قرار بگيرد و ظرف يك هفته آينده همه انسانها در همه جاي دنيا آن را مصرف كنند. حتي در اين شرايط هم باز بايد به فكر راه و روش جديدي براي زيست باشيم. واقعيت اين است كه كرونا عكسالعمل زمين به رشد بدون حد و مرز تعداد افراد بشر است. كرونا كه تمام بشود با پديدهاي به نام گرمايش زمين روبهرو خواهيم بود. آن هم نباشد با پديدهاي به نام آلودگي آبها مواجهيم و همينطور بشماريد پديدههايي كه يكي پس از ديگري زندگي ما را دستخوش تغيير خواهند داد. واقعيت اين است كه اينها همه نتيجه زياد بودن ماست. واقعيت اين است كه در آينده بايد چارهاي براي ايجاد تعادل بين كنترل دولتي و تضمين آزاديهاي فردي انديشيد. جهان آبستن اتفاقات و رويدادهايي است كه براي مهار آنها نياز به كنترلهاي شديد دولتي و جهاني خواهيم داشت. در جهان آينده دخالت دولتها در امور اقتصادي، اجتماعي و سياسي توجيهات اخلاقي خواهد داشت. دولتها و صاحبان ابردادهها براي كنترل بحرانهايي كه حيات بشري را تهديد ميكند حق دخالت خواهند داشت و كرونا اولين نمونه از آنها خواهد بود. بايد چارهاي بينديشيم كه در آن شرايط از حق آزادي خود دفاع كنيم.
دانشآموخته انديشه سياسي