تخريب يا اشتغالزايي
مهتا بذرافكن
كوهستان بيرمي در منتهياليه زاگرس جنوبي قرار دارد. طبيعت اين كوهستان سرشار از زيبايي است؛ محيط زيستي زنده و شاداب كه زيستگاه گونههاي مختلفي از پرندگان و پستانداران محسوب ميشود. اين كوه از قديم يكي از منابع مهم تامين آب شهرستان دشتي به شمار ميرفته و به لحاظ تاريخي تفرجگاه مردم است. نمود اين محل گشتوگذار را ميتوان در عمارت شيرينه ديد كه توسط يكي از خانهاي دشتي ساخته شده و نشان ميدهد كوه بيرمي چه پتانسيلهايي براي گردشگري داشته است. متاسفانه اين ظرفيتها در روزگار ما چندان جدي گرفته نشد تا اينكه سال 97 خبر رسيد كه اين كوهستان زيبا و منابع ارزشمند آن به كسي واگذار شده كه قرار است معدني احداث و از دل كوه سنگ مرمر استخراج كند. اين خبر براي مردم منطقه شوكآور بود، چراكه معدن سنگ در برابر محيطزيست آنچنان ارزشي ندارد كه لازم باشد چنين بهايي بابتش پرداخت و به چنين كوه و زيستگاهي صدمه زد. مردم به اين نتيجه رسيدند كه بهايي كه دارند ميپردازند به هيچ عنوان با آنچه به دست ميآيد، برابري نميكند. براي همين بود كه تركيبي از همه مردم و فعالان محيطزيست با نام پويش بيرمي شكل گرفت.
از همان روزي كه لودرهاي معدن وارد بيرمي شد، اين پويش مردمي هم دفاع جانانهاش را شروع كرد و در گرماي 50 درجه آن منطقه جلوي اين لودرها نشستند و به آنها اجازه كار ندادند. اين دعوا سرانجام شكل حقوقي به خود گرفت و دادستاني بوشهر به نفع مردم راي داد با اين حال معدندار حاضر به تمكين نشده است. اين چندمين بار است كه در بوشهر مردم هستند كه به تلاش براي نجات محيطزيست ميپردازند. در آبپخش هم عليه پتروشيمي ايستاده بودند و جلوي احداث آن را در منطقهشان گرفتند. حالا اهالي بيرمي بيش از يكسال است كه در آن عمارت شيرينه زندگي ميكنند؛ شبانهروز شيفتهايي وجود دارد و تقسيم كار شده تا هميشه و در هر ساعتي كساني آنجا حضور داشته باشند تا مبادا لودرها دوباره شروع به كار كنند. هزينه اين پويش هم توسط كمكهاي مردمي تامين ميشود. كساني كه نميتوانند به صورت مستقيم در آن شركت كنند، تا آنجا كه بتوانند كمكهايي را به سايرين ميرسانند كه با توسل به همان كمكها اين پويش ميتواند همچنان نفس بكشد.
مردم بوشهر به يك نقطه تفاهم رسيدهاند؛ اينكه عملياتهاي اينچنيني زير نقاب اشتغالزايي پنهان ميشوند، اما در واقع دستاورد قابل توجهي براي مردم محلي نخواهند داشت. مردم بوشهر خاطره تلخ پارس جنوبي را به ياد دارند كه سبب از ميان رفتن سلامت شد، پتروشيميهايي كه باعث آسيبهاي جدي زيستمحيطي شدند و به چشم ديدند. اين مردم تجربههاي تلخ عسلويه و دير و بسياري از شهرستانهاي ديگر را به خاطر دارند و از آنجايي كه هيچ حمايتي هم از سوي دولتمردان در اين بزنگاهها نديدهاند، تصميم گرفتهاند كه ديگر در برابر سرابي با عنوان اشتغالزايي كوتاه نيايند و تسليم اين بهانه نشوند. اين اتفاقي است كه در بيرمي افتاده؛ اتفاقات تلخ استان بوشهر از مردم آن مردمي سلحشور ساخته كه ارزش محيط زيست را به خوبي تشخيص دادهاند و آنچه در گذشته از دست دادهاند، چشمها و گوشهايشان را باز كرده است. بالاي 300 روز است كه آدمهايي از اهالي محلي ساكن عمارت شيرينه شدهاند و حتي آتشسوزي سه روز گذشته در اين عمارت هم با هوشياري آنها مهار شد تا خوشبختانه هزينهاي غيرقابل بازگشت به مردم تحميل نشود. جوامع محلي به محيط زيست حساس شدهاند و حالا ميدانند ثروتي كه خداوند به آنها داده است قابل واگذاري به غير نيست. پويش بيرمي ميتواند الگويي باشد براي ساير جوامع محلي كشور، براي كساني كه به چشم ديدند طرحهايي با نام اشتغالزايي به اجرا درآمدند، محيطزيست را تخريب كردند، تخريبگران رفتند و تنها ميراثي كه از آنها ماند، نه اشتغال بلكه به غارت بردن پتانسيلهاي طبيعي بود.