درباره شاعري شفيعي كدكني
وقتي شعر وارد ميشود
گروه هنر و ادبيات|استاد محمدرضا شفيعيكدكني به گفته خودش، شاعري را از ۸ سالگي آغاز كرده و حالا در هشتادسالگي بيش از هفت دهه ازعمرش مصروف شاعري شده است.
به اعتباري، ذهن و ضمير او در تمام اين سالها درگير شعر فارسي بوده . اولين مجموعه شعر او «زمزمهها» بود كه در سال ۱۳۴۴ شمسي در مشهد منتشر شد. زماني كه او 21 سال داشت.
«زمزمهها» كتابي است كه غزلهاي دوران جواني شاعر را دربر ميگيرد و جوانسري شاعرانه درآنها مشهود است.
شفيعي كدكني دومين مجموعه شعر خود را با نام «شبخواني» همان سال در مشهد چاپ كرد. كتابي كه شامل چارپارهها و شعرهاي نيمايي شاعر بود.
با اين حال و اگرچه اين دو كتاب خالي از اهميت ادبي نبودند اما نام محمدرضا شفيعي كدكني با مجموعه شعر «در كوچه باغهاي نشابور» بود كه بيش از پيش در شعر درخشيد. كتابي كه در تهران و در سال ۱۳۵۰ منتشر شد و نام شاعرِ در آن زمان 31سالهاش را بر در شعر فارسي بر سر زبانها انداخت.
بسياري از كساني كه شايد با شعر او دورادور آشنا هستند، شعر معروف «سفر به خير» از مجموعه «در كوچه باغهاي نشابور» را از برند:
«به كجا چنين شتابان؟/ گون از نسيم پرسيد/ - دل من گرفته زين جا/ هوس سفر نداري/ ز غبار اين بيابان؟/ - همه آرزويم اما/ چه كنم كه بسته پايم/ به كجا چنين شتابان؟/ - به هر آن كجا كه باشد/ به جز اين سرا، سرايم/ - سفرت به خير اما تو و دوستي، خدا را/ چو از اين كوير وحشت به سلامتي گذشتي/ به شكوفهها، به باران/ برسان سلام ما را»
شعري كه از آثار به جا مانده در حافظه بسياري از دوستداران شعر فارسي از دهه 50 شمسي است.
از شفيعيكدكني، تا پايان دوره پهلوي، هشت مجموعه شعر چاپ شد و بعد از آن، تا دو دهه خبري از شعرهاي ايشان نبود. انتشار «هزاره دوم آهوي كوهي» در سال ۱۳۷۶ كه در بردارنده پنج دفتر شعر است، به اين سكوت خاتمه داد و بر همگان مشخص شد كه شعر هيچگاه دامن شفيعيكدكني را رها نكرده است.
با اينكه در آثار شفيعيكدكني ما با گونههاي مختلف شعري از غزل، قصيده، قطعه، چهارپاره، رباعي و مثنوي سر و كار داريم، آنچه به شعرهاي او تشخص بخشيده، نيماييهاي اوست كه در آغاز كار، از دل مكتب اخوان ثالث در شعر نيمايي بر آمد كه پُلي بود بين خراسان و مازندران، و در ادامه مسير، به تشخص و تازگي رسيد. براي كسي كه با كارنامه درخشان آثار شفيعيكدكني آشنايي دارد، همزيستي مسالمتآميز شعر و پژوهش و مباحث نظري در كارهاي او، امري شگفتآور تلقي ميشود. دانش او در حوزه ادبيات فارسي مثال زدني است. احاطه شگفتانگيزش به مباحث ادبيات، عرفان، تاريخ و... او را به شخصيتي بينظير در قلمرو فرهنگ معاصر تبديل كرده است.
با اين حال خودش گفته «وقتي شعر وارد ميشود، همهچيز كنار ميرود.
انتشار تازهترين كتاب شعر او «طفلي به نام شادي» را بايد به فال نيك گرفت و از آن خرسند بود. اتفاقي كه طبعا از مهمترين و ماندگارترين وقايع سال آخر سده شمسي خواهد بود.