سد دولت در مقابل سياستهاي دولت
فياض زاهد
آقاي روحاني مشغول گام نهادن در راهي است كه سالهاي دور دولت سلف او يعني دولت آقاي هاشميرفسنجاني از همان مسير گذشت؛ مسيري كه نتايج بعدي آن نشان داد چندان امن و مطمئن نيست. آقاي هاشمي زماني در دوران رياستجمهوري خود گفته بود كه دولت من آمده تا كار كند و بار تمام مسائل سياسي را خودم به تنهايي بر دوش خواهم كشيد. اين اتفاقي است كه در دولت يازدهم هم تا اينجاي كار تكرار شده است. در حالي كه رييسجمهوري به تنهايي به دل گردابهاي سياسي ميزند، كابينه و مديران ارشد او عموما در حال لابيهاي پيدا و پنهان با طيف منتقدان دولت هستند. بزرگترين مشكل دولت آقاي روحاني از روز اول اين بود كه تمام توان و انرژي خود را بر سياست خارجي و حل مساله هستهاي متمركز كرد. شايد از روز اول هم رييسجمهوري بر اين گمان بود كه تاثير همين سياستهاي نامناسب خارجي است كه در حوزه داخلي به شكلي منفي بازتاب پيدا كرده است. دولت هر چند اولويت اصلي خود را كه همان حل مساله هستهاي بود به درستي تشخيص داد اما در اين تشخيص خود يك اشتباه بزرگ مرتكب شد و آن هم چشم پوشيدن بر تمام اولويتهاي سياست داخلي بود. حتي اگر مذاكرات هستهاي در خردادماه به شكل مطلوبي پايان پيدا كنند، تاثير آن بر حوزه اقتصادي حداقل شش ماه تا يك سال زمان نياز دارد و اين موعدي است كه دولت تنها يك سال و نيم تا پايان كارش فاصله دارد. اين زمان به هيچ عنوان براي كسب مقبوليت عمومي و البته پاسخ به مطالبات جامعه در ابعاد سياسي، اجتماعي و اقتصادي كفايت نميكند. ضمن آنكه آن چيزي كه ميتواند حتي بعد از پايان مذاكرات نتيجه احتمالا مثبت آن را زير سايه تهديد ببرد همين خلأهاي جدي است كه در سياست داخلي وجود دارد يعني جايي كه از يكسو منتقدان دولت و رقباي آن امكان تحرك آزادانه و بدون دردسر دارند و از سوي ديگر حاميان دولت و كساني كه آقاي روحاني را بر شانههاي خود راهي پاستور كردند همچنان گرفتار مشكلات ابتدايي از قبيل نداشتن آزاديهاي حداقلي براي ابراز عقيده و برگزاري جلسات سياسي هستند. اين همان جايي است كه شكستخوردگان انتخابات ميتوانند به نام «عموم ملت» آزادانه به اظهارنظر بپردازند و دولت را با چالشهاي متفاوتي مواجه كنند. از اين منظر است كه ميتوان گفت بزرگترين چالش دولت در سياست داخلي خطي و مشي خود دولت است. آقاي روحاني و تيم او زماني كه پاستور را تحويل ميگرفتند، كم و بيش ميدانستند كه در چه زمين سياسي پاي مينهند و در اين زمين چه بازيگراني فعال هستند. بنابراين هر چند كارشكنيها عليه دولت قابل درك هستند اما نميتوان چندان آنها را به عنوان يك بهانه براي توجيه عدم توجه دولت به حوزه سياست داخلي پذيرفت. به هر تقدير دولت براي موفقيت خود و راضي نگه داشتن جامعه تنها يك راه دارد و آن ترميم حوزه سياست داخلي است كه قدم اول آن را بايد با ترميم كابينه بردارد؛ كابينهاي كه حتي در مواردي به نظر ميرسد خلاف سياستها و گرايشهاي رييسجمهوري عمل ميكند و چنين وضعيتي افقي روشن پيش روي آقاي روحاني و تيم او ترسيم نخواهد كرد.