• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3242 -
  • ۱۳۹۴ سه شنبه ۲۲ ارديبهشت

عكس ‌نوشت

    رامتين جباري| وقتي مغلوب ميداني، هيچ‌چيز سنگين‌تر از درجه ژنرالي نيست؛ وقتِ گسِ غبطه خوردن به دنياي سرباز صفرها. جنگجوي مرموزِ هميشه پيروز، حالا دو فصل است كه از اسب افتاده. امير باز هم به «مربي خارجي» باخت. فرقي نمي‌كند اين خارجي چه كسي باشد، همين كه به تعبير امير يك اجنبي روي نيمكت مقابل نشسته براي باختن كافي است. امير بي‌برنامه‌تر از اين حرف‌هاست كه اين‌روزها استراتژي داشته باشد، حتي براي داربي و تير آخرش. او مثل يك اپراتور تلفني فقط وظيفه سازماني خود را انجام مي‌دهد و مي‌رود خانه. بدون هيچ رويا و هدفي. بي‌عشق، و حتي بي‌نفرت. بدون رگ مي‌نشيند روي نيمكت يا كنار زمين مي‌ايستد، چهره‌اش را كمي كج و كوله مي‌كند، بعضي وقت‌ها مثل فخيم‌زاده در نقش نمكي زُل مي‌زند، گاهي هم جلوي دهانش را مي‌گيرد و حرف مي‌زند؛ البته نه براي لو رفتن تاكتيك نداشته و پلان B، بلكه بيشتر براي فاش‌نشدن زبان تخصصي ۱۸+. حالا و پس از يك دهه و سريال جام‌ها، ژنرال امير جز جاسم، فروزان، حنيف، برادران عرب، حاج‌قاسم، ليدرهاي گولاخ و رفقاي امين‌آقا فرزانه هوادار ديگري ندارد. او كه اين فصل قرار بود چهار هفته مانده به پايان فصل قهرمان شود دستش به سهميه هم نرسيد تا خيل هواداران استقلال ضمن آرزوي سلامتي و موفقيت در ديگر مراحل زندگى براي او، با صداي بلند بگويند؛ اميرجان! بري كه برنگردي. مثلث «استقلال ـ سپاهان ـ تراكتور»، جام‌هاي بالارفته، رازهاي فاش‌نشده، و دعواي شخصي با ستاره‌ها و بازيكن‌هاي موثر ليگ بدجوري پاي او گران تمام شد؛ امير در آستانه ۵۲ سالگي بايد دوباره از صفر شروع كند، مثلا شايد از پشتِ فنس‌هاي باي‌آرناي لوركوزن.      عكس:ايرنا

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون